تاریخ سند: 23 بهمن 1347
درباره : مذاکره زنجانی با شریعتمداری
متن سند:
از : 316
محترما معروض می دارد :
ساواک قم اعلام داشته روز 16 /11 /47 آیت الله
شریعتمداری از قم با شیخ غلامرضا زنجانی که
در تهران بوده تماس تلفنی گرفته و نتیجه
اقدامات وی را در مورد شیخ بهاءالدین
مهدوی1 پرسیده است.
زنجانی اظهار داشته
امروز (16 /11 /47) سرکار سرهنگ نواب
(ریاست ساواک تهران) مهدوی را احضار و
تذکرات شدیدی به وی داده و به طوری
ناراحت بوده که به مهدوی فحاشی کرده و
تهدید نموده چنانچه مجددا علیه شما
(شریعتمداری) اقدامی بکند حقوقی را که از
سازمان توسط نواب دریافت می کند قطع خواهد کرد و نواب جریان را نیز به تیمسار مقدم اطلاع
داده است.
زنجانی افزوده هنگامی که مهدوی را احضار کرده بودند چند فقره نامه را که شما برایش فرستاده
بودید و نشانه وجود روابط بین شما و مهدوی بوده نشان داده و از اینکه طی اعلامیه اخیر منکر
داشتن ارتباط با وی شده اید ناراحت شده است ضمنا سرکار سرهنگ نواب سه فقره از نامه های
مذکور را به او (زنجانی) ارائه نموده و در یکی از آنها مهدوی را ثقه الاسلام خطاب کرده اید و اجازه
دادید که وجوه شرعیه را دریافت و جمع آوری نماید و در نامه دیگری به وی نوشته اید چنانچه
کاری داشته باشد به شما رجوع کند.
شریعتمداری در پاسخ اظهار نموده این نامه ها مربوط به
گذشته می باشد و در اعلامیه ای که اخیرا صادر کرده یادآور شده که مدتی است با مهدوی قطع
رابطه نموده است.
شریعتمداری از زنجانی می پرسد شخصا چه اقدامی کرده زنجانی اظهار
داشته سید ناصر (مشخصات دیگری موجود نیست) به طور ناآشنا با مهدوی تماس تلفنی
گرفت و جریان را از وی پرسید.
شیخ مهدوی
محرک خود را سید صادق شریعتمداری
معرفی کرد و در پاسخ اینکه چرا به سایر مراجع
تقلید تلگراف مخابره نکرده اظهار نموده چون
شریعتمداری نامبرده را اذیت کرده است و
افزوده به علت اینکه وی را تهدید کرده اند و
عوامل شریعتمداری در دستگاه نیز او را تحت
فشار قرار داده اند لذا اقدامات خود را علیه
آیت الله مذکور دنبال نخواهد کرد.
آیت الله شریعتمداری خطاب به زنجانی اظهار
داشت بهتر بود نامه ها را می گرفتی و از وی
خواست تا نامه ها را به دست بیاورد شیخ
زنجانی در پاسخ اظهار نموده به نواب گفته
است چنانچه مخالفین آنها تصمیم گرفتند
مطالبی را علیه شریعتمداری در روزنامه درج
کنند جلوگیری نمایند.
شریعتمداری مجددا تصریح کرد ممکن است مهدوی اقدامات خود را از
طریق دیگری از قبیل تهیه و توزیع اعلامیه دنبال کند و به زنجانی دستور داد به طور دقیق
تصمیمات مهدوی را روشن کند.
ضمنا از نواب درخواست نمود تا شیخ مزبور را وادار کنند
تلگرافهایی مشابه به عنوان گلپایگانی و نجفی مرعشی مخابره یا در جراید درج نماید.
زنجانی اعلام داشت در حال حاضر این عمل صلاح نیست زیرا تاریخ این اقدام سپری شده و
چنانچه این تصمیم عملی شود قطعا مردم می فهمند که منظوری در بین بوده است.
زنجانی
افزوده به طوری که اطلاع حاصل کرده قرار است از طرف وزارت بهداری از گلپایگانی تقدیر شود
و امکان دارد موضوع در جراید نیز درج شود لیکن تاکنون نحوه این کار روشن نشده است.
نظریه :
در تاریخ 14 /11 /47 گزارشی تهیه و تقدیم گردید و ضمن آن پیشنهاد شد به منظور تضعیف
گلپایگانی ترتیبی داده شود شرحی از طرف وزارت بهداری یا بهداری شهرستان قم در تشویق و
تأیید نامبرده در امر احداث بیمارستان صادر و
پس از مخابره آن به عنوان گلپایگانی متن آن
نیز در جراید درج گردد لیکن قبل از تصویب و
اعاده گزارش مزبور به بخش شیخ غلامرضا
زنجانی به نحوی از مفاد گزارش تقدیمی اطلاع
حاصل کرده و شریعتمداری را نیز مطلع
ساخته و آگاهی زنجانی از پیشنهاد موصوف
قابل بررسی می باشد و تاکنون نحوه کسب
اطلاع وی روشن نگردیده است.
ضمنا اقدام شیخ بهاءالدین مهدوی باطنا
موجب خرسندی سایر روحانیون افراطی از
جمله گلپایگانی و نجفی مرعشی را فراهم
ساخته و همزمان با آن نگرانی و اضطرابی در
آنان به وجود آورده زیرا از روزنه دید روحانیون
ناراحت اقدام مهدوی با دستور مقامات انجام
شده و از این بیم دارند که در آینده همین طرح در مورد خود آنان اجراء گردد.
اصل در پرونده سید کاظم شریعتمداری است.
در پرونده شهاب الدین مرعشی نجفی بایگانی شود.
اوانی
توضیحات سند:
1ـ آقای بهاءالدین مهدوی فرزند میرزا مهدی در سال 1306 شمسی در...
.
همدان متولد شد.
پس از خواندن درسهای ابتدائی در زادگاه، در حدود شهریور 1320 به شهرستان رشت رفته چند سالی در آن
شهرستان ساکن بوده است، سپس به قم مسافرت نموده است پس از ماندن چندی در قم به تهران رفته و در دفتر
شخصی به نام ابوالقاسم خلیلی به کار منشی گری مشغول می شود، نامبرده پس از چندی در مسجد کوچکی به نام
مسجد کربلائی حسن در سه راه ژاله به عنوان امام جماعت مشغول می شود.
رفت و آمد و رفاقت او با آقای رفیع امام
جماعت مدرسه عالی سپهسالار و تأیید ظهیرالاسلام در غیاب آقای رفیعی سبب شد تا ظهرها در مسجد مدرسه
مذکور اقامه جماعت نماید.
بیوگرافی آقای مهدوی در پرونده انفرادی وی در ساواک حاکی است «از لحاظ خط و مشی سیاسی نمی توان برای
ایشان ارزش قائل شد چون سوادی ندارد و مرد متظاهری است، در ظاهر ادعای زیادی دارد که من با مقامات عالیه و
سفارتخانه ها تماس نزدیک دارم ولی حرفهای ایشان بی اساس است».
آقای مهدوی در نامه ای به محمدرضا پهلوی می نویسد:
...
فدوی در مواقع لزوم فداکاری و از خود گذشتگی لازم را ابراز داشته ام که ذیلاً مختصری از آنها که بر خلاف میل
قاطبه روحانیون بوده و می باشد به پیشگاه مبارک معروض می دارد.
1ـ شرکت در رفراندوم ششم بهمن...
و دادن فتوی مبنی بر اینکه لوایح ششگانه شاهنشاه محبوب مطابق
دستور صریح اسلام است.
2ـ شرکت در کلیه سلامهای رسمی.
3ـ سخنرانی در منابر درباره محاسن موارد
ششگانه.
و...
6ـ تشکیل مجالس روضه خوانی و جمع آوری وعاظ موافق برای ارشاد مردم و دعاگوئی بذات اقدس
اعلیحضرت همایون شاهنشاه و ولایتعهد محبوب ایران...
اینک...
تا در انتخابات شرکت نموده و به عنوان یک مجتهد
موافق لوایح ششگانه شاهنشاه به مجلس شورای ملی بروم.
در مسافرت اخیر که به بلوکات در جزین و سر درود
رفته ام عموم اهالی را نسبت به موارد ششگانه که از طرف روحانیون مخالف تحریم شده با سخنرانیهای مفصل
روشن و گفتم هیچ یک از مجتهدین و علما خدمت امام زمان مشرف نشده اند ولی اعلیحضرت همایون شاهنشاه
خدمت امام زمان رسیده اند و مورد توجه ائمه اطهار می باشند...
!!
در ذیل به برخی از اظهارنظرها و گزارشهای ساواک در خصوص بهاءالدین مهدوی توجه فرمائید :
از : 316 تاریخ : 8 /11 /1347
درباره : شیخ بهاءالدین مهدوی
محترما معروض می دارد :
ساواک قم طی تلگرافی اعلام داشته آیت الله شریعتمداری روز 6 /11 /47 در حضور عده ای داشتن ارتباط با نامبرده
بالا را تکذیب نموده و در نظر دارد به نحوی از انحاء موضوع مخابره تلگراف و درج آن در روزنامه اطلاعات را جبران
نماید.
تیمسار ریاست ساواک ذیل تلگراف مزبور پی نوشت فرمودند :
«درج در روزنامه صحت دارد یا خیر؟ در صورت صحت علت این عمل معلوم شود.
اگر از طرف گلپایگانی می کرد بهتر
بود.
خواسته است از نام شریعتمداری برای خود شخصیت ایجاد کند.
علاوه بر آنکه نشده به شریعتمداری هم لطمه
زده.
در صورتی که باید به نام گلپایگانی تظاهر نماید».
پی نوشت مدیریت کل:
ملاحظه شد.
طباطبایی 9 /11
اوانی ـ 8 /11 /47
یک نسخه در پرونده شریعتمداری است
در پرونده بهاءالدین مهدوی بایگانی شود.
اوانی
گیرنده : وزارت جنگ
فرستنده : ساواک
موضوع: شیخ بهاءالدین مهدوی
آقای بهاءالدین مهدوی امام جماعت مسجد و مدرسه عالی سپهسالار که نسبت به دستگاههای انتظامی وفادار است
و در مواقع ضروری همکاری می نماید تقاضا کرده به سمت قاضی عسگر در ارتش مفتخر به خدمت گردد.
اینک با نظر موافق مراتب به استحضار می رسد تا در صورت موافقت مقرر فرمائید نسبت به استخدام نامبرده اقدام و
نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ـ سرلشکر پاکروان
از طرف 14 /8 تهیه کننده ـ شهابی رئیس دایره 12 /8
رئیس بخش دکتر مالک 30665 /321 ـ 15 /8 /42
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 369