صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 29 تیر 1336


گزارش


متن سند:

محترما بعرض میرساند آقای شیخ محمدجواد فومنی حائری امام جماعت مسجد نو نزدیک خیابان لرزاده ضلع خیابان شمالی میباشد ایشان اصلاً اهل فومن گیلان بوده و مدتی در رشت نزد علما تحصیل و بعد از آنجا حرکت بسمت کربلا و نجف نموده آنطوریکه معلوم است در کربلا از همکاران آقای کاشانی1 بوده است که وقتی از کربلا بایران می آید دیگر موافقت با گذرنامه ایشان نمیشود و ایشان در ایران میمانند و کم کم بوسیله آقای کاشانی مسجد نو را در خیابان نزدیک لرزاده اشغال نموده و مشغول به پیشنمازی آنجا میشوند.
2 آقای فومنی حائری اهل منبر هستند و صبح های جمعه و عصر جمعه که شب شنبه باشد در مسجد خود بلندگو نصب کرده و بمنبر میروند.
در شب عید غدیر هم آنطوریکه تحقیقات کامل بعمل آمد خود ایشان بمنبر رفته ولی چون کسالت داشتند زیاد صحبت نمیکنند و مختصری صحبت کرده و بعد از ایشان چند نفر از مداحان که یکی از آنها کور بوده از پشت بلندگو اشعاری درمدح حضرت امیرالمومنین میخوانند.
منزل آقای فومنی حائری در کوچه مسجد نو پهلوی همان مسجد میباشد که شبهای 4شنبه هم در منزل خود روضه دارند و امروز هم که روز 5شنبه بوده ایشان صبح را در منزل آقای حاج آقا موسی امام جماعت مسجد سرقبرآقا بعنوان روضه رفته بودند خادم مسجد میگفت که آقای فومنی حائری با اغلب روحانیون از قبیل بهبهانی3 و چهل ستونی4 و کاشانی و شیخ بهاءالدین نوری و ثقه الاسلام رفیع و حاج آقای نورالدین رفیع5 و آقای میلانی و شبستری و انگجی نمایندگان مجلس سابق از تبریز روابط زیاد دارند و مخصوصا با آقای کاشانی روابط زیادی دارند و باید گفت که از طرف داران جدی آقای کاشانی میباشند و از او استفاده های زیاد هم برده و حتی معروف است که چند عددی نیز ماشین های خط 15 از آن ایشان میباشد آنطوریکه کاسب های اطراف مسجد میگفتند آقای فومنی حائری درد دینی زیاد دارند و در اغلب اوقات که بمنبر میرود نسبت بدستگاه دولت فحاشی زیاد میکند و میگوید که من مرد دینداری هستم و از هیچ کس هم نیز ترس و واهمه ندارم کاسب های خیابان اطراف مسجد میگفتند که چندین دفعه از طرف دستگاه انتظامی بلندگوی ایشان را برداشتند ولی ایشان فعالیت کردند و از نو بلندگو نصب شد و ایشان آنطوریکه تحقیقات بعمل آمد مدتی با فدائیان اسلام هم همکاری داشتند و این موضوع را عندلیب روضه خوان میگفت ایشان یک اتحادیه دینی6 در مسجد برقرار کرده اند که این اتحادیه دارای مدارس تعلیمات دینی بنام اتحادیه نو پسران و دختران در آن قسمت از اطراف خیابان خراسان و لرزاده دائر کرده و خادم مسجد میگفت این مدارس بدون اجازه وزارت فرهنگ میباشد و بودجه این مدارس هم از طرف محصلین که هر کدام در ماه پنج تومان میدهند اداره میشود و در شبهای 4شنبه در منزل ایشان بعضی از علما که در بالا ذکر شد منبر میروند مخصوصا آقای میلانی و شبستری نمایندگان سابق تبریز که از طرفداران مصدق میباشند.
یکی از کاسبها میگفت که آقای فومنی در بالای منبر حملات زیادی بدستگاه دولت میکند و اینها را هم کافر و از خدا بیخبر میداند و میگوید اشخاص سیاسی متدین نیستند.
اداره یکم: ـ فیش تهیه شود.
ـ روزهای جمعه یکی از مأموران برود و گفته های او را اطلاع دهد.
ـ بطوریکه به سرکار سرهنگ قلقسه گفته شد درباره حفظ احترام منبر و مصالح کشور از مجرای صحیح تذکر لازم بایشان داده شود.
ـ موضوع اتحادیه مزبور مورد بررسی واقع شود.
دایره 4 اقدام شود.
30 /4

توضیحات سند:

1 ـ آیه الله حاج سید ابوالقاسم کاشانی: حضرت آیه الله المجاهد آقای حاج سید ابوالقاسم کاشانی فرزند مرحوم آیه الله حاج سید مصطفی کاشانی (که از علماء درجه اول عراق بود) در سال 1300 هجری در تهران بدنیا آمد.
در سن 16 سالگی در خدمت پدر بزرگوارش به مقصد حج بیت الله الحرام به مکه معظمه مشرف و پس از انجام وظائف و مناسک حج به عتبات عالیات مراجعت و در حوزه علمیه نجف به درس و بحث پرداخت.
از محضر اساتیدی چون: آیه الله آخوند ملاکاظم خراسانی، آیه الله حاج میرزا حسین میرزا خلیل و سایر علماء استفاده نمود و در سن 25 سالگی به درجه اجتهاد رسید و از مراجع بزرگ تقلید اجازه اجتهاد اخذ نمود و مورد توجه مردم مسلمان و علمای اسلام قرار گرفت.
ایشان در جریان جنگ جهانی اول و نیز علیه انگلیس در جریان قرارداد 1919 م که علماء حکم جهاد دادند به مبارزه با استعمارگران برخاست و علاوه بر اینکه عضو «هیئت عالی دینی انقلابیون» بود یکی از چهار عضو «کمیته عالی جنگ حکومت انقلاب» هم بود.
این جنگ بیش از 6 ماه طول کشید و سرانجام به پیروزی و استقلال عراق منجر شد.
چون انگلیسیها یکی از شرایط صلح را تسلیم آیه الله کاشانی قرار دادند و مقدمات دستگیری ایشان را فراهم میکردند از راه پشتکوه و لرستان به ایران آمدند.
پس از ورود ایشان به تهران بارها به تحریک انگلیسیها بازداشت و تبعید گردیدند بطوریکه در خرداد ماه 1324 دستگیر و 22 ماه در بهجت آباد قزوین تبعید بودند و سپس به بیروت تبعید شدند.
در زمان تبعید به نمایندگی مردم تهران در مجلس انتخاب و دولت مجبور به بازگرداندن ایشان به ایران شد.
آیه الله کاشانی در جریان نهضت ملی ایران و ملی شدن صنعت نفت نقش تعیین کننده ای داشت و با حمایت های خود از دکتر مصدق موجبات تحکیم جبهه مردمی و ملی نهضت علیه شاه و استعمار انگلیس را داشت و بدلیل پاره ای حوادث و اختلافات بین ایشان و دکتر مصدق و برنامه ریزی دولت های غربی و نهایتا کودتای 28 مرداد 32 از صحنه سیاسی ـ اجتماعی ایران خارج و مدتها در تنهایی و عزلت زندگی و سرانجام در تاریخ 23 اسفند ماه 1340 پس از مدتی کسالت به رحمت ایزدی پیوست.
منبع: 1ـ تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 7 ـ 6 2ـ اختران فروزان ری و طهران ـ محمد شریف رازی 2 ـ این گزارش ساواک در مورد مسجد نو و حضور آیه ا...
فومنی در آن صحیح نیست.
چگونگی تشریف فرمایی ایشان به تهران و ساختن مسجد نو بطور مشروح در بخش زندگینامه آمده است.
3 ـ شرح حال و شخصیت ایشان در توضیحات سند صفحه 65 بیان شده است.
4 ـ برای اطلاع از شرح حال ایشان به توضیحات سند صفحه 158 مراجعه کنید.
5 ـ مرحوم حاج آقا نورالدین رفیع: مرحوم مبرور آیه الله حاج آقا نورالدین شریعتمدار رفیع در سال 1318 ق در شهر رشت متولد یافته و مقدمات را در مدرسه مستوفی آن شهر خوانده آنگاه بتهران آمده و سطوح را از محضر اساتید فن فرا گرفته و حکمت و شرح منظومه را از مرحوم حاج آخوند هیدجی آموخته سپس برای تکمیل معلومات به نجف مهاجرت و قریب پانزده سال توقف می نماید و از محضر آیات عظام اصفهانی، نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی استفاده کرده و تقریرات آنانرا برشته تحریر درآورده سپس به تهران مراجعت و در خیابان صفی علیشاه سکونت و به خدمات روحی و دینی پرداخته تا در سال 1386 ق رحلت و جنازه اش به نجف حمل و در صحن مطهر دفن گردید.
گنجینه دانشمندان / ج 3 6 ـ در خصوص تشکیل اتحادیه دینی و تاسیس مدارس پسرانه و دخترانه تفصیلاً در بخش زندگینامه توضیح داده شده است.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ جواد فومنی حائری به روایت اسناد ساواک صفحه 14


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.