محمد موحدی لنکرانی معروف به(فاضل)
متن سند:
فرزند حضرت آیتالله آقای فاضل موحدی لنکرانی در سنۀ 1350هجری قمری در ماه ذیقعدهالحرام در شهرستان مذهبی قم قدم به عرصه وجود گذارده و پس از گذشتن دوران کودکی و گذراندن دوران دبستان وارد رشته مقدس روحانیت شد و در حوزۀ علمیه قم رسماً به تحصیل صرف و نحو ادبیات عرب پرداخت و پس از مدت کوتاهی که حظّ وافی از آن علوم گرفت به خواندن سطوح اشتغال پیدا کرد.
سطوح عالیه را در محضر اساتید آن روز از قبیل حضرت آیتالله آقای حاج شیخ مرتضی حائری1 فرزند برومند آیتالله مؤسس آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی 2 قدس سره و حضرت حجهالاسلام والمسلمین آقای شیخ عبدالجواد اصفهانی و قسمتی در محضر آقای آیتالله والدشان به اتمام رسانید و در خلال این مدت قسمتی از [ناخوانا] به تدریس ادبیات و معالم الاصول و شرح لمعه صرف کرد تا آنکه در سن نوزده سالگی در درس مرحوم آیتالله العظمی آقای بروجردی قدس سره که چند سالی بود به قم تشریف آورده بودند شرکت کرد حدود یازده سال از محضر آن مرحوم در رشته فقه و اصول استفاده کرد و علاوه بر شرکت در درس تمام بحثهای معظمله را فقهاً و اصولاً به رشته تحریر در آورد و به صورت تقریرات بیرون آمد و اکنون به نام نهایهالتقریر در مباحث صلوه در دو جلد منتشر و مورد استفاده طلاب و فضلا واقع شدهاست توجه خاص آن مرحوم به این کتاب که البته ناشی از روح فضیلت خواهی و دانش پروری و علاقه به مقام شامخ فضل و علم بود از دائره وصف بیرون بود به طوریکه بعضی از موثقین نقل کردند آن مرحوم فرمودند تنها چیزی که پس از مرگ من مایۀ امید و موجب خوشوقتی است همین کتابهائی است که حاوی بحثها و مطالب مورد مذاکره من است و در اثر زحمات آقایان جمعآوری و نشر شده است.
3
صاحب ترجمه در خلال این مدت در درسهای فقهی و اصولی حضرت آیتالله آقای حاج آقا روحاله موسوی خمینی نیز شرکت و از محضر آن استاد بزرگ نیز استفاده شایانی کرد و دو دورۀ اصول و تمام کتاب طهارت و قسمتی از خارج مکاسب مرحوم شیخ انصاری را نزد ایشان تلمذ کرد و قسمت مهم آنرا نیز به رشته تحریر درآورد و در حدود سه جلد به همان قطع کتاب نهایهالتقریر رسیده و لکن هنوز به زیور طبع آراسته نگردیده امید است در فرصت مناسب و آمادهبودن وسائل مورد استفاده همگان قرار گیرد.
قسمت نسبتاً مهم از وقت او در همان زمان اشتغال و شرکت در درسهای اساتید صرف تدریس سطوح عالیه در حوزه علمیه قم میشد و درس او از همان وقت مورد توجه خاص طلاب و فضلا بود به طوریکه جمعیت فراوان به منظور استفاده در آن شرکت میکردند و اینک بهتدریس دورۀ چهارم مکاسب و دوره سوم کفایه مرحوم آیهاله خراسانی اشتغال دارد و شاگردانی متجاوز از دویست نفر از محضر او استفاده میکنند.
تألیفات او علاوه بر دو جلد نهایهالتقریر که مشتمل است بر جمیع مباحث کتاب صلوه به استثناء صلوه جمعه و مسافر و علاوه بر سه جلد تقریرات درس آیهالهث خمینی عبارت است از:
1ـ کتاب الاجاره که حاوی مباحث اجاره به طور تفصیل و با آنکه ناتمام است در حدود سیصد و بیست صفحه میباشد
2ـ رسالۀ مستقله در صلوۀ در لباس مشکوک که تقریر بحث مرحوم آیهالها بروجردی میباشد
3ـ بحوثٌ قرآنیه شامل بحثهائی درباۀ قرآن شریف از قبیل اعجاز قرآن و قراءات مختلفه و عدم تحریف و نظائر آن
4ـ حواشی بر مکاسب مرحوم شیخ انصاری
5ـ حواشی بر طهارت مصباح الفقیه همدانی
6ـ شرح فروع اجتهاد و تقلید کتاب معروف عروهالوثقی مرحوم آیهالها آقای سید محمدکاظم یزدی
7ـ حواشی بر آن کتاب که ناتمام است
8ـ رساله در اثبات عصمت انبیاء از راه قرآن
9ـ رساله در اخذ اجرت بر واجبات
10ـ رسالۀ مفصله در صلوه جمعه که ناتمام است
11ـ رساله مختصره در حقیقت اراده
12ـ رساله در خلل حجّ و عمره که تقریرات بحث مرحوم آیهاله بروجردی است
13ـ قسمت مهمی از کتاب قضاء که نیز از تقریرات معظمله است
توضیحات سند:
1.
آیتالله مرتضی حایری یزدی، فرزند آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم مؤسس حوزه علمیه قم در روز20 مهر1295ﻫ ش در شهر اراک متولد شد.
پس از طی تحصیلات مقدماتی و ادبیات سطوح عالیه را در قم نزد آیات عظام سیدمحمدتقی خوانساری و سیدمحمد محقق داماد به اتمام رسانید و در درس خارج والد معظم و آیتالله حجت (پدر همسرشان) شرکت نمود.
معظم له مدتی در حوزه علمیه قم سطوح عالیه را تدریس می فرمود و از سال 1326 به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشت که بسیاری از اساتید فعلی قم از شاگردان ایشانند.
این عالم بزرگ کلیه دروس فقه و اصول خود را شخصا به رشته تحریر درآورده که هم اکنون یک دوره کامل اصول فقه و نیز کتابهای طهارت، خمس، مکاسب و قسمتی از صلوۀ ایشان در دست است، یک جلد از مکاسب ایشان نیز به نام ابتغاء الفضیلۀ فی شرح الوسیله به چاپ رسیده است.
علاوه بر مقام علمی، از نظر تقوی، زهد و ورع زبانزد همگان بوده است.
ایشان بر قضاء حوائج نیازمندان و رسیدگی به مستمندان نیز سعی وافر داشت.
در 15 اسفند 1364 به ملکوت اعلی پیوست و در جوار حضرت معصومه (س) جای گرفت.
امام راحل درباره ایشان فرمودند: ایشان در علم و عمل به حق خلف بزرگوار مرحوم آیتالله العظمی استاد معظم حضرت آقا شیخ عبدالکریم بودند و کفی به شرفا و سعادۀ و در جای دیگر فرمودند : «علاوه بر فقاهت و عدالت، از صفای باطن به طور شایسته برخوردار بودند و از اوایل نهضت اسلامی ایران، از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند.
»
2.
آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی، فرزند آقا محمد جعفر مهرجردی یزدی است.
در سال 1238 ﻫ ش در مهرجرد میبد متولد شد.
اوان شباب را در آن سامان به تحصیل گذرانید و پس از تکمیل مقدمات به یزد آمد و باقی مقدمات و سطوح و ادبیات عرب و فقه و اصول را نزد علمای آن زمان یزد چون مرحوم آیتالله حاج سید یحیی بزرگ و دیگران به اتمام رسانید و برای ادامه تحصیلات و تکمیلات نفسانی از یزد به عتبات عالیات رفت.
در آنجا از محضر نوابغ علمی آن روز چون مرحوم آیتالله میرزا ابراهیم محلاتی و آیتالله آقا سید محمد فشارکی اصفهانی و آیتالله میرزا محمد تقی شیرازی و آیتالله حاج شیخ فضل اللّه نوری در سامراء استفاده نمود و چندین سال هم در حوزه درس آیتالله بزرگ شیرازی حاضر شد...
همچنین از محضر درس مرحوم آخوند خراسانی در نجف اشرف استفاده برد و قبل از فوت آن مرحوم به کربلا مشرف و در آنجا حوزه تدریس برقرار کرد تا این که در سال 1292 بنابر دعوتی که از اراک از ایشان شده بود به ایران وارد و حوزه مختصر اراک را آبرویی بسزا داد پس از هشت سال به قم عزیمت نمود و با اصرار آیتالله حاج شیخ محمد تقی بافقی در سال 1300 اقدام به تأسیس حوزه علمیه قم کرد...
ایشان با دیدن تمام ناملایمات و حوادث و وقایع جهان سوزی که قم و حوزه علمیه به خود دید مبارزه منفی نموده و کمال صبر و ثبات را ملازم می بود لکن وقایع و حوادث مهمه اخیر او را از پای در آورد.
توپ بستن به آستانه قدس رضوی و مسجد گوهر شاد و کشتن چندین هزار شیعه و کشف حجاب و سختگیری بر طلاب و اهل علم و منع از عزاداری حضرت سید الشهداء(علیه السلام) و بعضی از اهانتها که از ناحیه مخالفین و بی دینان و یا وابسته های با آنها که نسبت به آن جناب می شد روح ایشان را میآزرد و تا حدی از زمان و ابنای زمانه در زحمت و شکنجه بود که از سه، چهار ماه پیش از مرگش پیوسته به ذکر آیه کریمه «امن یجیب المضطر اذا دعاه» مشغول بود و گاهی می فرمود : «دیگر مرگ سر قفلی دارد» و روز به روز بر ضعف و کسالتشان افزوده می شد زیرا دیگر برای مرد متدین و غیور با مشاهدات آن حملات و تهاجم به قرآن مقدس و نوامیس مسلمین، جای تأمل و صبر و طاقت نبود.
به گفته یکی از مراجع و اساتید حوزه که کرارا از او شنیدم می گفت: «مرحوم حاج شیخ به مرض دق از دنیا رفت» خلاصه ضعف بالای ضعف و غصه بر غصه ایشان افزوده می شد تا در شب هفدهم ذی قعده 1355 ﻫ ق / 1315 ﻫ ش / پس از 83 سال عمر، دار فانی را وداع گفت.
ر.ک: آثار الحجه، محمد شریف رازی، ج اول، صص 24 ـ 22 و مکتب تشیع، سال 1340، ص 36
3.
این اظهارنظر آیتاللهالعظمی بروجردی راجع به تألیفات آیتالله لنکرانی، نشاندهنده جایگاه علمی ایشان در دوران جوانی میباشد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 70