تاریخ سند: 2 اردیبهشت 1357
ساعت 1500 روز 19/1/37 افراد ناشناس تعداد پنج جام از شیشههای حزب رستاخیز1 شهرستان سبزوار را شکسته
متن سند:
از: 9/ ﻫ 1 تاریخ: 2 /2 /2537[1357]
به: 312 شماره: 5443 /9 ﻫ 1
گزارش خبر
ساعت 1500 روز 19 /1 /37 افراد ناشناس تعداد پنج جام از شیشههای حزب رستاخیز1 شهرستان سبزوار را شکسته و قصد آتش زدن ساختمان مذکور را داشتهاند که با رسیدن سرایدار حزب، متهم یا متهمین از تاریکی شب استفاده و متواری شدهاند.
نظریه شنبه . نظری ندارد.
نظریه چهارشنبه . نظری ندارد.
آقای مجتبوی . بررسی شود این خبر را قبلاً اعلام کرده بودند؟ 10 /2
توضیحات سند:
1. حزب رستاخیز: شاه به تشکیل احزاب گوناگونی مانند «مردم» «ملیون»و «ایران نوین» امر کرده بود. اما در سال 1353 .ش حزب «رستاخیر» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر سه اصل استوار بود: وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی، و وفاداری به انقلاب شاه و ملت. هویدا، نخستوزیر وقت، به دبیرکلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند. امام به محض تأسیس حزب رستاخیز آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و اجبار مردم را به عضویت در آن نقض قانون اساسی دانستند. در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم اعلام کرد که بیست و سه میلیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمیداد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند. شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد. هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد!
امام طی پاسخ به استفتای مردم در مورد حزب رستاخیز در 28 صفر 1395 چنین اعلام کردند: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت، حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن، از روشنترین موارد نهی از منکر است و چون این نغمه تازه که به دستور کارشناسان یغماگر برای اغفال ملت از مسائل اساسی، از حلقوم شاه برخاسته تا کشور را بیش از پیش خفقانزده کند و راه را برای مسائلی که در نظر دارند، بازنمایند و قوه مقاومت را به کلی از ملت سلب نموده و نفسها را در سینهها حبس سازند... علمای اعلام و سایر طبقات بدانند که تشکیل این حزب، مقدمه بدبختیهای بسیاری است که اثراتش به تدریج ظاهر میشود. بر مراجع اسلام است که ورود در این حزب را تحریم کنند و نگذارند حقوق ملت ایران پایمال شود.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 12 صفحه 3