موضوع : تأسیس بیمارستان دکتر علی خمسی [خمیسی]
تاریخ سند: 27 بهمن 1354
موضوع : تأسیس بیمارستان دکتر علی خمسی [خمیسی]
متن سند:
شماره:31286/ه12 محمد علی کشاورز صدر وکیل دادگستری که سابقا عضو مؤثر و سخنور جبهه به اصطلاح ملی1 و نماینده مجلس ملی و رئیس اداره حقوقی بانک پارس بوده، داماد آقای پسندیده برادر خمینی است و از فامیل مرحوم صدرالاشراف2 محلاتی می باشد.ابوالحسن صدر3 مدیر کل اداره خدمات سازمان ثبت املاک کشور نیز عموزاده کشاورز صدر است.
دکتر علی خمیسی که درباره تأسیس بیمارستان راستین در محل دبیرستان کمال نارمک با دوستش مذاکره کرده اظهار داشته است اساسنامه و شرکت نامه بیمارستان مذکور [را ]از حیث حقوقی و برای به ثبت رساندن داده اند به ابوالحسن صدر که مدتی معاون اداره کل ثبت شرکتها بوده و در این کار سابقه و مهارت دارد، بنویسد.
نظریه شنبه : احتمال می رود ابوالحسن صدر از ناحیه محمد علی کشاورز صدر به آنها معرفی شده باشد.
نظریه یکشنبه : به صحت اظهارات شنبه اعتماد حاصل است.
ضمنا اسامی تجار و موسسین دیگر بیمارستان راستین مذکور را می توان از ثبت شرکتها سئوال نمود.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه تائید می گردد.
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تایید است.
اصل در پرونده کلاسه ـ ـ ـ ـ ـ است در پرونده کلاسه ـ ـ ـ ـ ـ بایگانی شود.
15 /2 /35
توضیحات سند:
1ـ جبهه ملی: اول آبان سال 1328 (ه .ش) نوزده نفری که در تحصن دربار شرکت کردند (دکتر مصدق، شمس الدین امیرعلائی، یوسف مشار، دکتر شایگان، محمود نریمان، دکتر سنجابی، دکتر کاویانی، دکتر مظفر بقائی، حسین مکی، عبدالقدیر آزاد، عباس خلیلی، حائری زاده، عمیدی نوری، دکتر حسین فاطمی، جلالی نائینی، احمد ملکی، ارسلان خلعتبری، مهندس زیرک زاده، سید جعفر غروی) در منزل دکتر مصدق جمع شدند تصمیم گرفتند اولا عنوان خود را جبهه ملی بدهند ثانیا کمیسیونی برای تنظیم اساسنامه انتخاب کنند.
...
سال 39 که انتخابات دوره بیستم در کوران جدیدی از سیاست با عنوان آزادی آغاز شد افرادی از حزب ایران جلساتی را با دعوت اللهیار صالح و باقر کاظمی تشکیل دادند و فعالیت هائی را آغاز کردند که تا سال 42 ادامه داشت اجتماع این دوره را جبهه ملی دوم می نامند...
جبهه ملی سوم را در سال 44 برای جذب مردم و وحدت که مرکب از نهضت آزادی ایران، حزب مردم ایران، حزب ملت ایران، سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران و جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران بود، تشکیل دادند (که) در مرحله تشکیل باقی ماند و به فعالیتی نرسید ...
جبهه ملی چهارم مربوط به زمان اوج گیری نیروی مذهبی است و آن وقتی است که حکومت جدید آمریکا سیاست حقوق بشر کارتر را اعلام کرد...
عده ای باز به فکر جبهه ملی افتادند...
ماسک بر چهره زدند صاحب عقیده و ایمان شدند محقق و دانشمند گردیدند...
و با دسیسه و نیرنگ ...
مدعی وراثت خون ده ها هزار شهید گردیدند...
تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، ص 355 2ـ محسن صدر، ملقب به صدرالاشراف از رجال و دولتمردان معروف دوره پهلوی بود.
وی در سال 1250 در محلات به دنیا آمد.
از ده سالگی به فراگرفتن ادبیات عرب و علوم قدیمه پرداخت.
در سال دوم مشروطیت وارد خدمات قضایی شد و به معاونت اول محاکم جزا منصوب گردید.
در زمان سلطنت رضاشاه، درجات قضایی را پیمود و مقامات مختلف قضایی را عهده دار بود.
در سال 1312 در کابینه فروغی وزیر عدلیه (دادگستری) گردید و پس از آن سه دوره نماینده مجلس شورای ملی از محلات شد.
در سال 1324 به نخست وزیری منصوب گردید.
در سال 1327 استاندار خراسان و در سال 1333 به سمت سناتور انتصابی به مجلس سنا رفت.
در سال 1336 به ریاست مجلس سنا انتخاب شد و تا قبل از انحلال مجلسین در 19 /2 /1340 این سمت را داشت.
پس از انحلال مجلس به ریاست هیأت مدیره موقت مجلس انتخاب گردید.
و بار دیگر به ریاست مجلس سنا برگزیده شد.
در سال 1341 و در سن 91 سالگی درگذشت.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج 9، ص 102 3ـ ابوالحسن صدر فرزند مرتضی در سال 1304 شمسی در شهرستان محلات به دنیا آمد.
پدرش از سرمایه داران شهر بود.
مشارالیه تا سال 1320 در شهر محل تولد به تحصیل پرداخت و در سال 1321 به خمین آمد و سال سوم دبیرستان را در آن شهرستان طی کرد و سپس برای ادامه تحصیل در سال چهارم دبیرستان، به تهران آمد.
از سال 1323 در مدرسه سپهسالار ادامه تحصیل داد و از سال 1327 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به عنوان دبیر، در دبیرستان های تهران، به تدریس مشغول شد.
در این بین در سال 1331 به مدت یکسال با درجه ستوان دومی، خدمت نظام وظیفه را طی کرد و مدتی هم در دانشکده ادبیات، به تحصیل پرداخت و سپس به دانشکده حقوق رفت و در سال 1335 در رشته قضائی لیسانس گرفت.
زمان تحصیلات دانشگاهی وی در سابقه چنین درج شده است : 1322 تا 1326 دانشکده معقول و منقول ـ 1326 تا 1329 دانشکده ادبیات ـ 1331 تا 1335 دانشکده حقوق.
ابوالحسن صدر که در دوران دانشجویی به حزب توده گرایش پیدا کرده بود، از سال 1324 تا 1327 به عنوان عضو ساده، در این حزب، فعالیت داشت.
مشارالیه که از سال 1335 به سازمان ثبت منتقل شده بود، با عناوین ذیل، به فعالیت پرداخت : «کارمند ثبت شرکت ها ـ کارمند علی البدل اداره مال الاجاره های تهران ـ بازرس ثبت کل ـ معاون ثبت شرکت ها ـ مدیر آموزشگاه ثبت ـ دفتر تشکیلات ثبت کل ـ ریاست اداره کارگزینی ـ عضو شورای امتحان و مسابقه ثبت کل ـ مدیر کل اداره کل خدمات اداری» وی در سال 1338 به مدت 8 ماه به انگلیس رفت ـ برای تفریح و مطالعه ـ و در سال های 52 و 53 نیز به امریکا سفر کرد که یکی از این سفرها، 45 روز و دیگری حدود یک ماه طول کشید.
مشارالیه که در کانون پژوهشهای علمی و حزب رستاخیز عضویت داشت و در لژ فراماسونری ناهید نیز عضو بود، در سال 1354 به عنوان کاندیدای شهرستان محلات، برای مجلس شورای ملی، فعالیت کرد.
ابوالحسن صدر اهل قلم نیز بود و در سال 1332 رُمان دهلیز زندگی و در سال 1338 رُمان محکوم را به رشته تحریر درآورد.