صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ‌دکتر على امینى

تاریخ سند: آبان 1357


موضوع: ‌دکتر على امینى


متن سند:

گزارش خبر
به: ‌312 شماره گزارش: 26672 /20ﻫ12
از: 20ﻫ12 تاریخ گزارش: ‌13 /8 /57
موضوع: ‌دکتر على امینى
1 ـ مورخه 10 /8 /57 امینى با آیت‌الله طالقانى تماس حاصل و ضمن احوالپرسى طالقانى گفت من همان بیماری‌هایى که داشتم ادامه دارد و امینى گفت لازم است استراحتى بفرمائید و مردم هم کمتر مزاحم شوند.
بعد طالقانى اظهار داشت جنابعالى که کارتان زیاد است و من هم راهى نمى‌بینم جز اینکه از خدا ارشاد بخواهیم و دعا می‌کرد که این اختلافات و بدبینى‌ها از بین برود و افزود امیدوارم بتوانیم کارى بکنیم و امینى گفت حضرتعالى می‌توانید کارى بکنید و همه را ارشاد نمائید و اضافه نمود انشاءاله سر فرصت خدمت خواهم رسید. سپس از یکدیگر خداحافظى نمودند.
2 ـ امینى با شخص ناشناسى تماس گرفت و اظهار داشت ساعت 08:00 جمعه آنجا خواهیم بود و ارتباط قطع گردید پس از ساعتى احمد بنى‌احمد تماس گرفت و با امینى در مورد روز جمعه ساعت 08:00 تبادل‌نظر کردند و ارتباط قطع شد پس از آن اسلام کاظمیه در مورد جمعه ساعت 08:00 صحبت و اظهار داشت مافى هم قرار بود بیاید ولى از او خبر نداریم و قرار است سید (بنى‌احمد) تماس بگیرد (گفتگو رمزى رد و بدل می‌شد).
3 ـ شخص ناشناسى با امینى تماس گرفت و ضمن احوالپرسى اظهار داشت قنات‌آبادى (شمس)1 می‌خواهد در مورد روزنامه آتش و نوع فعالیتشان با شما صحبت کند و امینى روز شنبه 13 /8 ساعت 30: 8 را قرار گذاشت.
4 ـ علیرضا نورى‌زاده از روزنامه اطلاعات با امینى تماس گرفت و اظهار داشت سنجابى و دیگران پس فردا (12 /8 /57) به ایران وارد می‌شوند و گویا از مذاکرات هم نتیجه‌اى نگرفته‌اند.
نظریه یکشنبه: ‌در مورد بند 2 به استحضار می‌رساند از فحواى کلام افراد تماس گیرنده با امینى استنباط گردید دکتر امینى در نظر دارد روز جمعه 12 /8 ساعت 00: 08 در قم باشد و ابتدا با برادر خمینى (پسندیده)2 و بعد آیت‌الله شریعتمدارى و نیز دیگر آقایان علماء را ملاقات نماید و امکان دارد ناهار هم در قم باشد. همراهان عبارتند از بنى‌احمد، اسلام کاظمیه، مافى و شخصى به نام غروى و غیره.
نظریه سه‌شنبه: ‌نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: ‌نظریه سه‌شنبه تأیید می‌گردد. ضمناً نسخه اول گزارش به حضور تیمسار ریاست ساواک تقدیم گردیده است.

توضیحات سند:

1ـ سید شمس‌الدین قنات آبادى، ملقب به آقا شمس، فرزند محمدحسین در سال 1298 در تهران متولد شد. نامبرده با مدرک تحصیلى پنجم ابتدائى مدتى در قم مشغول تحصیل علوم دینى بود. اما به علت داشتن دو فقره پرونده ـ یکى به اتهام شرارت (چاقوکشى) و دیگرى منافى عفت در شهردارى و دادسراى قم ـ بنا به تقاضاى عده‌اى از روحانیان از قم اخراج شده و به دنبال آن مدتى در تهران علیه علما و روحانیان و مدتى نیز در احزاب و گروه‌هاى سیاسى از جمله همکارى با حزب زحمتکشان فعالیت داشته و در سال 1327 به کرمانشاه تبعید گردیده است.
شمس‌الدین قنات‌آبادى واعظ، روزنامه‌نگار ـ صاحب امتیاز روزنامه «ملت ما» ارگان مجمع مسلمانان مجاهد و «روزنامه آتش» ـ و در سال 1320 به عنوان نماینده به مجلس شوراى ملى راه یافته دوره‌هاى هجدهم و نوزدهم نیز بوده است. طى سه دوره نمایندگى در مجلس، گزارش‌هائى در مورد شمس قنات‌آبادى در خصوص سوء استفاده ازموقعیت و مصونیت‌پارلمانى‌اش، خرید و فروش و قاچاق تریاک، اخذ رشوه، کلاهبردارى، فساد اخلاقى، روابط نامشروع و اعتیاد به مواد مخدر به ساواک منحله واصل گردیده است.
نامبرده به پاس فعالیت و خدماتش در جریان واقعه 28 مرداد 1332 نشان «رستاخیز» دریافت نموده و در اوایل دوره نوزدهم مجلس از لباس روحانیت خارج شده است. وى در سال 1342 به معاونت نیابت تولیت آستان قدس رضوى منصوب شد و لیکن در آن جا هم مورد انزجار مردم مشهد قرار گرفت.
شمس قنات‌آبادى در سال 1348 تقاضاى ملاقات حضورى با شاه معدوم را داشته و با ارسال عریضه‌هائى ضمن در اختیار گذاشتن اطلاعات خود، قصد همکارى با ساواک و نزدیک شدن به دربار داشت. ضمناً با درخواست‌هاى وى مانند دریافت تلفن، دریافت هزینه معالجه در خارج از کشور، دریافت وجه نقد از ساواک ـ به دستور مستقیم شاه ـ و دریافت زمین (دویست هکتار) از اراضى گرگان موافقت شده است. همچنین نامبرده طى سال‌هاى 1354 لغایت 1357 سهامدار و مشاور حقوقى کارخانه بزرگ پشم‌بافى تاج (اصفهان) بوده است. پس از پیروزى انقلاب اسلامى پرونده وى در شعبه هفده دادگاه انقلاب اسلامى تهران تحت رسیدگى بوده است. شمس قنات‌آبادى در سال 1365 فوت نمود.
پرونده‌هاى انفرادى ساواک واسناد انقلاب اسلامى.
ر.ک: ‌خاطرات شمس قنات آبادى و نهضت ملى شدن نفت/ تهران/ مرکز بررسى‌هاى تاریخى/ 1378
2 ـ حضرت آیت‌الله حاج سید مرتضى پسندیده برادر بزرگ امام خمینى در 17 شوال 1313 ﻫ.ق برابر با 1274 ﻫ .ش در شهرستان خمین متولد شد. پس از طى مقدمات در سال 1327 عازم اصفهان شد و نزد بزرگانى چون حاج آقا رحیم ارباب، شیخ على یزدى و آیت‌الله خاتون‌آبادى تلمذ نمود و پس از پایان دوره سطح و خارج فقه و اصول به خمین مراجعت کرد. ضمن اقامه نماز جماعت به تدریس مشغول شد که از جمله شاگردان وى حضرت امام خمینى (ره) بوده است. در زمان اشغال خاک ایران به وسیله متفقین آیت‌اللّه‌ پسندیده به جرم مخالفت و جلوگیرى از تأمین نان و خوراک متفقین با حکم وزیر کشور رضاخان تبعید گردید. در پى قیام خونین 15 خرداد 42 و سال‌هاى زندان و تبعید امام به ترکیه و نجف آیت‌اللّه‌ پسندیده مسوولیت تامین و پرداخت شهریه امام را که در حقیقت تأمین بودجه مبارزه و مبارزان بود، بر عهده گرفت تا سرانجام ایشان را به خمین تبعید کردند اما وى پس از چندى به قم بازگشته و سپس به جرم شرکت در مجالس سوگوارى در منزل امام بازداشت و به خمین تبعید گردید و در جریان انقلاب اسلامى حضرت ایشان به سه سال تبعید در انارک محکوم و به آن جا اعزام شد و در پى بى‌اعتنایى ایشان و بازگشتش به قم مجدداً به داران فریدن تبعید شدند. او در اواخر آبان ماه سال 1375 پس از عمرى جهاد و تلاش و مبارزه به دیار باقى شتافت. به نقل از سید حسن خمینى
ر.ک. وقایع ‌اتفاقیه و شرح احوال رجال ص 120.
خاطرات آیت‌الله سید مرتضى پسندیده / تهران / عروج.

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 546

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.