تاریخ سند: 18 خرداد 1349
موضوع: سخنرانی سید عبدالکریم هاشمی نژاد در جلسه فوق العاده کانون
متن سند:
به: 316
از : 9/ه شماره: 10792 /9 ه
ساعت 5 /9 روز 18 /3 /49 جلسه فوق العاده در مسجد صاحب الزمان از طرف
کانون بحث و انتقاد دینی با حضور رهبر کانون ابطحی وعده زیادی از طبقات
مختلف مردم تشکیل و سید عبدالکریم هاشمی نژاد بشرح زیر سخنرانی مینماید:
1 ـ س ـ کار کردن چه
صورت دارد؟
ج ـ کارها همه اش شرعی
نیست در ایران ما یکنفر
ستاره سینما هم کار میکند
از کشورهای جهان هر سال
مبالغی هنگفتی از بودجه
کشور ما را در برابر کار
ستاره های سینما (فیلم)
میبرند و کسی هم نیست
بنویسد ولی موقع حج سرو
صدای زیادی براه میاندازند
و در روزنامه ها مینویسند
که چرا چنین و چنان شده
است.
2ـ س ـ چرا بیشتر دانشمندان وجود خدا را قبول ندارند؟
ج ـ تمام دانشمندان وجود خدا را قبول دارند 40 نفر از دانشمندان امریکائی
اخیرا در باره اثبات خداوند نوشته اند سید عبدالکریم هاشمی نژاد در دنباله
جواب سئوال بالا ناراحت شده و به شرح زیر ادامه سخنرانی میدهد:
"همه چیز ما بغربیها رفته ملت مسلمان اینقدر زبون و خوار شده اند که باید در
برابر دو میلیون جمعیت زانو بزنند درست است که آنها دو میلیون نیستند بلکه
همه امریکا ـ آلمان و چند کشور دیگر از آنها حمایت میکنند برای مثال و
شاهد برعرایضم در کشور آمریکا در هر روز یهودیان میلیون ها دلار برای
جنگهای اسرائیل جمع آوری میشود و به اسرائیل داده می شود در ایران زنان و
مردان ودختران و پسران پاک و معصوم در خانه های مرطوب قالیهای نفیس
میبافند و این فرشهای نفیس که دسترنج دختر و پسر و زن و مرد معصوم ایران
است بکشورهای خارج رفته باعث افتخار ایران است این فرشها در کاخ
واشنگتن و مسکو فرش میشود و بافتخار ایران میافزاید ولی در کشور شما مردم
را مرتجع و کهنه پرست میخوانند و زنانیکه رقص میکنند آواز میخوانند مردهائی
که هنرپیشه هستند مایه
افتخار خود میدانند و حال
اینکه این روش را از آنها
تقلید میکنند و غربیها از این
را متمدن تر از ایرانیان
هستند زیرا خوب میرقصند
و هنرپیشه خوب دارند.
ملاحظات:
نظریه منابع خبر : سخنرانی
سید عبدالکریم هاشمی نژاد
در کانون بحث و انتقاد دینی
بتدریج بمرحله حادی
میرسد و اثرات نامطلوبی در
اذهان عامه خواهد داشت و
در سخنان خود بطور کنایه
مطالب انتقاد آمیز اظهار مینماید.
نظریه رهبر عملیات :
هاشمی نژاد بساواک احضار شدیدا تذکر داده میشود که حق منبر رفتن در کانون
را نداشته و اگر در منابرش خارج از موضوع مطلبی اظهار نماید برای همیشه
ممنوع المنبر و تحت تعقیب قرار خواهد گرفت و نیز بسید حسن ابطحی رهبر
کانون تذکر لازم در باره جلوگیری از سخنرانی هاشمی نژاد در کانون داده
میشود.
بایگانی شود 23 /4 /49
توضیحات سند:
1ـ در تاریخ 30 مرداد 1348
شمسی، مسجدالاقصی، قبله
اوّل مسلمین توسط رژیم
صهیونیستی به آتش کشیده شد.
این امر جهان اسلام را به خشم
ششصد میلیون مسلمان را علیه
صهیونیستها جریحه دار کرد.
وزارت دربار، آمریکا و سران
رژیم اشغالگر قدس برای غیر
عمدی نشان دادن این فاجعه، به
ابراز تأسف پرداختند، امّا
شورای امنیت سازمان ملل
اسرائیل را در مورد حریق
مسجد الاقصی محکوم کرد.
حضرت آیۀ اللّه گلپایگانی، مردم
را برای شرکت در مراسمی به
خاطر اظهار تأسف و انزجار از
دشمنان اسلام و اشغالگر اماکن
مقدسه فرا خواند، امّا رژیم
دست نشانده پهلوی مانع
برگزاری چنین مراسمی گردید.
بسیاری از آیات عظام نیز با
ارسال تلگراف و بیانیه
به اعراض علیه صهیونیست ها و
محکوم کردن آنان پرداختند.
شاه [در یک اقدام عوامفریبانه]
مبلغ یک میلیون ریال برای
تعمیر مسجدالاقصی اختصاص
داد که البته با مخالفت حضرت
امام خمینی (سلام اللّه ) با تجدید
این بنا مواجه گردید.
در اوّل
آبانماه سال 1348،
روزنامه الجمهوریۀ چاپ
بغداد، نظریات آیۀ اللّه العظمی
خمینی را درباره تجدید بنای
مسجد الاقصی منتشر کرد.
در
این گزارش آمده است: حضرت
آیۀ اللّه خمینی ضمن دعوت
مسلمین به اتحاد، کنفرانس
اسلامی رباط را پوشش و
وسیله ای برای لوث کردن
موضوع آتش سوزی مسجد
الاقصی دانستند.
ایشان گفتند:
تا زمان اشغال فلسطین،
مسجدالاقصی نباید تجدید بنا
شود تا آثار جرم آنان در مقابل
چشم مسلمانان باشد.
ر.ک: هفت هزار روز تاریخ
ایران و انقلاب اسلامی، ج 1،
صص 379 ـ 371 غلامرضا
کرباسچی
2ـ فیزیکدان آلمانی که به سال
1879 میلادی در آلمان بدنیا
آمد و در سال 1955 میلادی در
گذشت.
در ریاضیات و فیزیک
نابغه بود.
شهرت عالمگیر او که
مخصوصا طی جنگ جهانی دوم
و اختراع بمبهای هسته ای به اوج
خود رسید، بیشتر مولود کشف و
عرضه «فرضیه خاص نسبیت»
(کوانتوم) است که در 1905
انتشار یافت.
او در سال 1915
«فرضیه نسبیت» را عرضه
داشت که به کلّی فرضیات گذشته
را درباره «جاذبه» تغییر داد.
اینشتاین در سال 1921 به
دریافت جایزه نوبل نائل گشت.
ر.ک: سیمای نامداران،
حسام الدین امامی، صص 307
ـ 306
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 321