صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

دوشیزگان و بانوانی که از وضع خود ناراضی می باشند تلفنا با اجراکنندگان برنامه خانه و خانواده رادیوی تهران به منظور راهنمائی و اعلام در این برنامه تماس می گیرند ولی اجرا کنندگان این برنامه از این جریان سوء استفاده نموده و بعضی از آنان را گمراه و وعده ملاقات در خارج می گذارند کما اینکه دکتر شاه حسینی در ساعت 2015 روز 24 /12 /35 با بانوئی به نام اسکندری تماس و صحبتهای عاشقانه می نموده است.
ضمنا عباس فروتن1 که در این قسمت از برنامه رادیوی تهران کار می کند از دوستان نزدیک معینیان و محارم مکی2 نماینده سابق جبهه ملی3 و از جمله جوانان عیاش می باشد که با ترتیب دادن مجالس عیش و سرور وسائل تفریح و سرگرمی رفقای خود را فراهم می نماید.
نامبرده نیز نامه های خانوادگی وارد به رادیو تهران را باز نموده و پاسخ اغلب آنها را با نظر دوستان خود تهیه و اعلام یا ارسال می دارد.
بطورکلی این برنامه فعلا باعث تفریح و سرگرمی اشخاص نامبرده بالا گردیده است.
اصل در پرونده کلی رادیو تهران کلاسه 40 بایگانی شود.

توضیحات سند:

1ـ عباس فروتن فرزند محمد در شهریور ماه سال 1303 ش در کرمان بدنیا آمد.
پدرش از طایفه معروف به «کشفدوز» جیرفت و از خرده مالکین آنجا بود که پس از مهاجرت به کرمان ابتدا نام خانوادگی «خواجوی ها» را برگزید و سپس آن را به «فروتن» تغییر داد و به معاملات فرش و کتیرا اشتغال داشت.
عباس فروتن در سال پنجم ابتدائی در مدرسه ادب کرمان در حال تحصیل بود که پدرش را از دست داد و تحت قیومیت برادرش که عمده فروش دارو در کرمان بود، درآمد.
تحصیلات ابتدائی را در سال 1316 به پایان رساند و جهت ادامه تحصیل به دبیرستان پهلوی کرمان رفت و پس از سپری کردن دوره اول متوسطه که با یک سال مردودی نیز همراه بود، به دانشسرای مقدماتی کرمان رفت که این سال مصادف با شهریور 1320 بود.
با حضور دکتر مرتضی یزدی در کرمان برای راه اندازی حزب توده (2 ـ 1321) که میهمان منزل برادرش بود، عباس فروتن نیز به این حزب دلبستگی پیدا کرد.
پس از پایان دوره دانشسرای مقدماتی با حکم مظفر بقایی که در آن زمان ریاست فرهنگ کرمان را به عهده داشت، به ماهان رفت و پس از شش ماه به کرمان منتقل شد.
پس از یک سال خدمت در اداره فرهنگ به همراه برادرش به تهران کوچ کرد (1324) و ضمن اشتغال در وزارت فرهنگ به ادامه تحصیل پرداخت.
ابتدا دیپلم ادبی گرفت و سپس در دانشکده ادبیات در رشته فلسفه و علوم تربیتی نام نوشت و ضمن تحصیل و کار در وزارت فرهنگ، با روزنامه و مجله عصر و با رادیو نیز همکاری داشت.
در این ایام با دکتر کشاورز که استاد درس بهداشت آموزشگاهی بود ارتباط گرفت و با او به محل کلوپ حزب توده رفت و برگه عضویت حزب را تکمیل کرد و در عین حال در انجمن های ادبی: دانشور، ادبیات نوین و سپهر هم شرکت می کرد.
در انجمن ادبیات نوین با حسین مکی آشنا شد و متن سخنرانی او را برای شرکت در یک کنفرانس تهیه کرد و در تجدید چاپ کتاب های او، فعالیت کرد و نطق های او را در جریان ملی شدن نفت، تهیه کرد.
عباس فروتن پس از اخذ لیسانس فلسفه، به دانشکده افسری رفت و دوران سربازی را در سررشته داری ارتش طی کرد و علی رغم اینکه حسین مکی قصد داشت او را به عنوان منشی مخصوص دکتر مصدق انتخاب کند، به وزارت فرهنگ بازگشت و به معاونت اداره کل نگارش منصوب شد و مورد حمایت تقی زاده که ریاست مجلس سنا را در آن زمان به عهده داشت، قرار گرفت.
او پس از بروز مشکلاتی که در انجام مسئولیت جدید با آن مواجه بود، به مجله خواندنیها رفت و سردبیر آن شد و در اختلافات ما بین مکی و مصدق، در دفتر مجله خواندنیها، با مکی همکاری کرد.
عباس فروتن پس از چندی از خواندنیها جدا شد و سردبیری روزنامه آتش را به عهده گرفت و تحت سرپرستی نصرت اله معینیان، حرکات و فعالیت های ضد دولت مصدق را، سازماندهی کرد.
پس از آنکه کودتای ننگین 28 مرداد صورت گرفت، مجددا به خواندنیها بازگشت و سردبیری آن را به عهده گرفت و به تقویت فضل اله زاهدی اقدام کرد.
مشارالیه پس از آنکه مدت دو سال نیز مجله آشفته را اداره می کرد، مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود و به واسطه خدمت هایی که کرده بود، مجددا به انتشارات و رادیو راه یافت و مورد حمایت همه جانبه معینیان قرار گرفت و علی رغم آنکه ساواک نسبت به ارتباط خواهرش ـ نوابه ـ با حسین مکی و دیگری مسائل او از جمله بهائیت وی حساس بود، معینیان ساواک را راضی کرد و او را به معاونت وزارت اطلاعات و جهانگردی برکشید و باعث شد تا بر صندلی نمایندگی مجلس شورای ملی تکیه زند و در تأسیس لژ بزرگ ایران شرکت نماید.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ حسین مکی فرزند سید باقر، در سال 1290 ه.
ش، در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را در دبیرستان دارالفنون به پایان رسانید.
پس از اتمام تحصیلات، کارمند فنی راه آهن گردید، سپس بازرس ویژه وزارت راه و عضو هیأت عالی بازرسی نخست وزیری بود.
بعد از شهریور 1320، مقالاتی تحت عنوان «تاریخ بیست ساله ایران » در روزنامه «مهر ایران » منتشر ساخت.
در پنجمین دوره نخست وزیری احمد قوام در بهمن 1324، به سمت معاونت شهرداری تهران منصوب و پس از تشکیل حزب دمکرات قوام، از گردانندگان آن حزب شد و به عنوان وکیل اراک وارد مجلس شورای ملی گردید.
در زمان حکومت دکتر مصدق، جزو هیأت خلع ید از شرکت انگلیسی نفت جنوب، به آبادان رفت.
پس از اختلاف نظر با دکتر مصدق، در دسته مخالفین جدی وی از جمله: دکتر مظفر بقایی، ابوالحسن حائری زاده، سید مهدی میراشرافی و...
درآمد.
وی سه دوره نماینده مجلس شورای ملی و عضو فعال حزب زحمتکشان و مسئول شورای عالی سازمان نگهبانان آزادی (به ریاست دکتر بقائی دکتر) بود.
نامبرده که از نزدیکان و دوستان دکتر مظفر بقائی بوده و در مقاطع مختلف از وی حمایت می کرده است، در سال 52 بیان داشته : «دکتر بقائی مهره اصلی در کشور بوده است که برای روز مبادا ذخیره شده است.
» مکی از مخالفان دکتر مصدق و طرفدار شاه و حکومت مشروطه شاهنشاهی بوده است.
ر.ک : آیت الله کاشانی به روایت اسناد ساواک، ج اول، ص 47.
3 ـ به دنبال صدور فرمان انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی از سوی شاه، دولتمردان و درباریان به تکاپو افتادند تا با بهره گیری از نفوذ و قدرت خویش با وارد ساختن آراء غیرحقیقی و مخدوش به صندوقها، به نمایندگی مجلس برسند و از حضور مخالفین حاکمیت به مجلس جلوگیری نمایند.
به دنبال افزایش اعمال نظرها و داخل شدن آراء غیرواقع، عده ای به همراه دکتر محمد مصدق برای ابراز مخالفت خویش با نحوه برگزاری انتخابات نزد شاه رفتند تا با کمک او جلوی این روند ناسالم را بگیرند.
تعدادی از این جمعیت به عنوان نماینده انتخاب شده و در 22 مهر 1328 برای انجام مذاکره داخل کاخ مرمر شده و به صورت تحصن خواستار آزادی واقعی انتخابات شدند.
پس از 3 روز این عده که در رأس آنان مصدق بود.
از تحصن خارج و عنوان کردند که تشکلی به نام جبهه ملی را پی نهاده اند.
سیدحسین فاطمی، اللهیار صالح، عبدالقدیر آزاد، مظفر بقایی، حسین مکی و سیدعلی شایگان از جمله اعضای اصلی این تشکل بودند، که به تدریج برخی از آن جدا شده و دست به انشعاب زدند.
این تشکل، تجمعی بود از افراد نامتجانس با هدف های متفاوت که ستون اصلی و برپادارنده آن فقط نفوذ شخصی دکتر مصدق بود.
نقطه اوج فعالیت جبهه ملی زمانی بود که رزم آرا به تیر طهماسبی از فدائیان اسلام به قتل رسید و به دنبال نخست وزیری کوتاه مدت حسین علاء، مصدق در اردیبهشت ماه 1330 ش به نخست وزیری برگزیده شد.
این دوران فراز فعالیت و حیات جبهه تا کودتای 28 مرداد 1332 ادامه داشت تا اینکه مصدق از اریکه قدرت به زیر کشیده شد و برخی اعضای جبهه ملی دستگیر، تیرباران، تبعید و یا محبوس شدند.
اسناد جبهه ملی در مجموعه ای با عنوان، جبهه ملی به روایت اسناد ساواک، در سال 1379 توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی به چاپ رسیده است.

منبع:

کتاب نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 4

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.