صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تأثیرپذیری از اخوان المسلمین

تأثیرپذیری از اخوان المسلمین


متن سند:

تأثیرپذیری از اخوان المسلمین
تأثیرپذیری مهدی‌ هاشمی از «اخوان المسلمین» بیش از نهضت‌های دیگر جهان غرب است. مطلق دانستن ‌اندیشه‌های سید قطب از جانب وی، به شیفته شدنش در مقابل روش‌های‌ این نهضت باز می‌گردد. تأکید مستمر و همیشگی مهدی‌ هاشمی به برخی از طلبه‌های جوان و تشویق آنها به مطالعه وسیع در خصوص این حرکت، تکرار نظریات ‌این گروه در کلاس‌های درسی، حضور فعال برخی از نیروهایش در نشست‌های سالانه اخوان‌المسلمین در اروپا، وارد کردن غیرقانونی برخی سران اخوان‌المسلمین به ‌ایران و فراهم ساختن زمینه دیدار آنها با آقای منتظری، نشانه ریشه‌دار بودن تأثیرپذیری او از ‌این حرکت است که از زمان مطالعه کتاب‌های سران آنان ‌ایجاد شده است. مهدی‌ هاشمی در یکی از اعترافاتش به ارتباط تنگاتنگ با ‌این جمعیت ‌اشاره می‌کند و می‌نویسد:
«... یکی دو بار نیز به سوریه رفتم و با حافظ اسد و سایر مسئولین ملاقاتهایی داشتیم. در‌ این دو سال اخیر سوریه‌آیها اطلاعاتی از رابطه ما با اخوان‌المسلمین دریافته بودند، خیلی از ما خوششان نمی‌آمد.»
آنچه «اخوان المسلمین را از بین احزاب و گروه‌های دیگر جهان اسلام و عرب برای فردی مانند مهدی‌ هاشمی متمایز کرده بود و تا آنجا پیش رفته بود که «انقلاب اسلامی ‌ایران» را ادامه دهنده حرکت «اخوان المسلمین» می‌پنداشت، دو عامل بود: نخست نوعی نوگرایی و تفسیر تعقلی از سوی ‌این نهضت برای جذب نیرو و دوم آغاز ‌این حرکت از سوی جوانان و تشکلهای جوان. اهتمام خاص مهدی‌ هاشمی به نسل جوان و انگیزه او در ‌ایجاد تشکلهای سیاسی برای سازماندهی جوانان، ‌اشاره به اولین هسته شکل‌گیری اخوان المسلمین در سال ۱۹۲۷ در قاهره و تحت عنوان «جمعیت الشبان المسلمین» جمعیت جوانان مسلمان است که همواره یکی از شعارهای مهدی‌ هاشمی و همفکرانش بود.1 تفکر آرمانگرایی مهدی‌ هاشمی و همفکرانش که همواره بر شعارهایی تکیه می‌کردند که در جامعه غیرقابل اجرا بود و در مرحله عمل متوقف می‌شد از مبانی فکری‌این گروه برشمرده می‌شود که در فصل سوم بدان ‌اشاره خواهد شد.‌ این تفکر، خود به مطالعه کتاب‌ها و منابع خارجی از جمله نویسندگان جهان عرب باز می‌گردد. دکتر اسحاق موسى الحسینی در کتاب اخوان‌المسلمین و در مقدمه چاپ دوم آن سال ۱۹۵۵ با بیان‌ این مطلب که به ندرت می‌توان کتابی ‌تاریخی یافت که به صحت و عینیت آن بتوان اعتماد کرد، تفکر آرمانگرایی حاکم به نوشته‌های جهان عرب را چنین ذکر می‌کند:
«دیدگاه ‌ایده‌آلیستی و اعتقاد به مصونیت افراد از خطا، برخاسته از دیدگاه‌های دینی و معنوی، دیدگاهی که در عمق خویش به تأکید بر مطلق، در طبیعت و ماورای آن گرایش دارد.‌ این دیدگاه با علم، که پیش از هر چیز بر آن تأکید دارد که ارزش‌ها نه مطلق، که نسبی‌هستند، و ‌اینکه هیچ چیز نیک یا بد ناب نیست که آمیزه‌ای از هر دو با نسبیت‌های گوناگون است، ناسازگار است. بر پایه ‌این برداشت مردم با فرشته‌اند یا دیو! و انگاره انسان آنچنان که هست، آمیزه‌ای از هر دو عنصر، کسی که هم عاقل است و هم لغزش پذیر، برمی خیزد و می‌افتد، در ‌این فلسفه وجود ندارد در نتیجه هر نویسنده‌ای که تلاش می‌کرد کسی را، آنچنان که واقعیت او هست، توصیف کند به پیشداوری متهم می‌شد البته‌ این حقیقت در هر بحثی درباره گروه‌ها، کشورها و جنبش‌های گوناگون صدق می‌کند!»2

توضیحات سند:

1. پرونده مهدی هاشمی، ج 2، ص 213، 214.
2. اخوان‌المسلیمن بزرگترین جنبش اسلامی معاصر، دکتر اسحاق موسی‌الحسینی، ترجمه سیدهادی خسروشاهی، ص 8

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 61
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.