موضوع: دکتر محمد مفتح (واعظ)
تاریخ سند: 12 دی 1345
موضوع: دکتر محمد مفتح (واعظ)
متن سند:
از : ه به : 316 شماره : 3578/ ه 1ـ ساعت 20:13 روز 6 /10 /45 محمد مفتح در مسجد جامع کرمان منبر رفت و پس از صحبتهای مقدماتی مطالبی بر رد رژیم سرمایه داری و کمونیست که در اروپا و شوروی و چین متداول است اظهار داشت و پس از اثبات رد هر دو رژیم و حقانیت قانون اسلام اظهار نمود اسلام در این باره قوانین و دستورات جامع و کاملی دارد آنگاه اضافه کرد فکر نکنید منظورم تقسیم املاک می باشد بلکه قانون خمس و زکوۀ است که باید برای جلوگیری از تراکم ثروت بین فقرا و بیچارگان تقسیم شود در خاتمه منبر خود نیز در مورد امتیازات طبقاتی و این که قانون اسلام تمام امتیازات طبقاتی را بر طرف نموده است مطالبی ایراد نمود.2ـ در ساعت 40:13 روز 9 /10 /45 محمد مفتح در مسجد جامع کرمان منبر رفت و پیرامون اعمال و روش اسلام صحبت نمود و در اواخر مجلس موضوع کتاب غرب زدگی1 را عنوان کرد و گفت کتاب مزبور از طرف دولت ممنوع و ضبط گردید و کتابی بر ضد آن بنام عرب زدگی نوشتند و نامبرده سپس اضافه کرد چندی قبل جوان مسلمانی از گوینده رادیو سؤال کرد اگر مسلمانی از دست یک نفر یهودی آب بنوشد آیا پاک و یا نجس است که گوینده در جواب گفت این دوره مسلمان و یهودی ندارد چون همه برادر و ایرانی هستیم آنگاه مشارالیه در همین زمینه اظهار داشت می ترسم روزی رادیو و گویندگان آن جای روحانیت را گرفته و اسلام را درست صاف کنند و بعد در مورد تبلیغات یهود و بهائیها صحبت کرد و گفت بهائیها از هر بطری پپسی کولا یک ریال به نفع صندوق تبلیغات بهائی از مسلمانان می گیرند و مسلمانان هم هیچ توجهی ندارند.
3ـ ساعت 35:13 روز 10 /10 /45 محمد مفتح در مسجد جامع کرمان منبررفت و در بدو منبر گفت سؤالات جالبی از من شده که اول لازم است پاسخ بگوییم سپس اظهار داشت شنونده ای نوشته که آیا علت عقب ماندگی کشور و اجتماع ما ایرانیان از زمامداران است یا علت دیگری دارد؟ آنگاه مفتح پاسخ داد علتهای زیادی دارد و تنها نمی توان به زمامداران و رؤسا اشاره کرد و آنها را مقصر دانست زیرا مسلمانان و ایرانیان جهات مختلف را کنار گذارده و به باده گساری و صرف هروئین و مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده و تصدیق می کنید با این وضع و این ملت و این اتحاد و اتفاقی که بهایی ها1 و یهودی ها دارند و حتی مخارج تبلیغات خود را از مسلمانان می گیرند چگونه می توان سرباز معتاد را به جنگ فرستاد سپس اشاره کرد که نهرو رهبر سابق هندوستان موقعی که به ایران آمد همان لباس ساده و معمولی را پوشیده بود در صورتی که ایرانی چنین کاری را نمی کند و دنبال تقلید از دول بیگانه می باشد آنگاه واعظ مزبور مطالبی پیرامون غرب زدگی اظهار نمود و آماری از کتاب جنایات در فرانسه شرح داد و بعد و بعد اضافه نمود در خرم آباد و آبادان موضوع حرمت پپسی کولا را توضیح دادم لذا موقعی که وارد خیابان می شدم می دیدم تابلوهای گرانبها و تبلیغاتی بهائی ها و پپسی کولا پائین آمده و درب سینماها بسته شده البته نه به اجبار بلکه مردم از روی رضا و رغبت اجناس آنها را نخریدند و به سینما نرفتند و همچنین در خرم آباد گفتم به زنهای لخت و بی حجاب جنس نفروشند که ظهر همان روز هزاران برگ اعلامیه چاپ شد که به زنهای بی حجاب جنس نمی فروشیم حال باید دید شما مسلمانان چه خواهید کرد و در ساعت 40:14 نامبرده از منبر پایین آمد.
4ـ در ساعت 27:14 روز 11 /10 /45 در مسجد جامع کرمان محمد مفتح منبر رفت و ابتدا در مورد زندگی و خلافت و اعمال و رفتار حضرت علی علیه السلام مطالبی با ذکر کنایات و انتقاداتی بیان نمود و سپس دنباله خدمات امیر را به دوران لوئی پانزدهم و دولت روم و طبقات ملت قدیم که از درباریان ـ اشراف ـ تجار و کارگر تشکیل می شد تطبیق داد و گفت وضع مردم فعلاً خیلی بهتر از دوران قدیم شده زیرا سابقا فرزندان افراد بنا و نجار و کفاش حق تحصیل نداشتند و در این موقع اشارات تندی و زننده ای نسبت به سیاست روز دولت آمریکا نمود و اظهار داشت یک نفر مستشار خارجی در ایران علاوه بر دریافت حقوق و مزایای کلان تازه حق توحش هم دریافت می دارد و اشاره کرد به این که مردم من و شما را وحشی حساب می کنند سپس نامبرده دنباله مطالب خود افزود مردم از ناراحتیهائی که می بینند مأیوس می شوند و به سوی فنا می روند سپس از کتابهای صادق هدایت2 انتقاد کرد و گفت چندی قبل جوانی در قم پس از خواندن کتابهای صادق هدایت خودکشی کرده است و در خاتمه منبر خود مردم را بخرید کتابهای روح کارگر نوشته یکی از طلاب قم تشویق کرد و ضمنا از مربیان آموزش و پرورش و دبیرستانها که وقت منبر وی را به شاگردان داده و زنگ کلاس را در بعدازظهر دیرتر می زنند اظهار تشکر نمود.
صوفی ملاحظات : نظریه منبع : به طورکلی منابر دکتر محمد مفتح اکثرا جنبه انتقادی تند و زننده ای دارد ولی چون انتقادات خود را در خلال مسائل و موضوعات مذهبی و تاریخی بیان می کند لذا تاکنون رویه وی اثر سوئی در روحیه و افکار مردم نداشته است.
آقای صابری کتاب روح کارگر در بخش سابقه ندارد از طریق ساواک قم خواسته و بررسی شود.
17 /10
توضیحات سند:
1ـ کتاب غربزدگی شادروان جلال آل احمد در سال 1340 کتاب غربزدگی را نگاشت و یکسال بعد به طور قاچاق منتشر شد.این کتاب در فاصله کمتر از سه سال متجاوز از بیست بار به صورت پنهانی نشر و توزیع گردید.
آل احمد در تحریر دوم کتاب غربزدگی در سال 1343 بخشهایی به آن افزود که در سال 1356 برای اولین بار انتشار یافت.
کتاب مزبور متنی قوی بود که در غرب ستیزی و نقد عملکرد غرب در ایران، بررسی و تحلیل عملکرد حکومت در راستای سیاست غرب از مهم ترین کتب سیاسی تاریخی می باشد.
1ـ بهائیت که از فرقه های دست آموز بیگانگان به شمار می رود تا جایی در درون رژیم پهلوی ریشه دوانده بود که هویدا، نخست وزیر سیزده ساله پهلوی از این گروه بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این گروه با حمایت مخالفین انقلاب اسلامی به فعالیت علیه جمهوری اسلامی پرداختند.
برای شناسایی بیشتر از این گروه، مختصری از تاریخچه آن از جلد اول دائره المعارف مرحوم مصاحب نقل می شود: بهائیت طریقه جدیدی است که میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللّه (متولد 2 محرم 1323 ـ ق ـ متوفی ذیقعده 1310 ه.
ق) به وجود آورد.
این آئین به نام خود او آیین بهائی و به اصطلاح پیر دانش «امر بهائی» خوانده می شود.
میرزاحسینعلی نوری هنگام دعوت باب بی آن که هرگز با او دیدار کرده باشد بدو گروید و بعد از واقعه سوء قصد بابیه نسبت به ناصرالدین شاه، به زندان افتاد.
پس از آن که با کسانش به عراق تبعید شد یک چند در بغداد بین بابیه به سر برد و سپس کسوت درویشی پوشید و در حدود سلیمانیه و کردستان به سیاحت پرداخت و در مراجعت به بغداد در باغ نجیب پاشا نزدیک بغداد، در پیش عده ای از بابیه دعوی کرد که «موعود» باب و کسی که باب به نام «من یظهره اللّه » ظهور او را پیشگویی کرده اوست (1280 ه.
ق) از اینجا بین پیروان او که بهایی و بهائیه خوانده شدند و سای بابیه که برادرش میرزایحیی صبح ازل را خلیفه باب می شمردند، تفرقه پدید آمد و بین دو برادر اختلاف افتاد.
چندی بعد هر دو برادر را از عراق به قسطنطنیه و از آنجا به اورنه تبعید نمودند.
چون کار میرزا حسینعلی در بین بابیه رواج بیشتر یافت و اختلاف ربائی و ازلی افزون شد دولت عثمانی میرزا حسینعلی را با پیروانش به عکّا و صبح ازل را با پیروانش به قبرس فرستاد.
میرزا حسینعلی در عکا به نشر تعالیم و دعاوی خویش پرداخت و کتاب «اقدس» را که اساس تعالیم اوست در آنجا نوشت.
آثار دیگرش عبارت است از «ایقان»، «هفت وادی»، «کلمات مکنونه»، «کتاب الشیخ» «ادعیه».
نیز مکاتبت او که به «الواح» خوانده شده است، از جهت اشتمال بر افکار و آراء او همت دارد و غالب این آثار به زبانهای اروپایی نیز ترجمه شده است.
میرزا حسینعلی در عکا وفات یافت، پیروانش او را «جمال مبارک» و «جمال مقدم» می خوانند.
تعالیم میرزا حسینعلی که مخصوصا بوسیله پسرش افندی ملقب به عبدالبهاء منتشر شده است مخلوطی است از عرفان اسلامی و بعضی از نتایج حکمت و معرفت اروپا در قرن 19 میلادی که با ذوق عرفانی به هم درآمیخته است.
بهائیان انبیاء را «مظاهر الاهیه» می خوانند.
و معتقدند بعد از محمد (ص) باب، و بعد از او میرزا حسینعلی به عنوان مظهرالاهی به عالم آمده است.
اما گویند که بعد از بهاءاللّه لااقل تا هزار سال دیگر مظهر الهی در عالم نخواهد آمد.
آنچه در بابیگری ازلیگری و بهائیگری اصل است وابستگی آنها به انگلیس و سپس به آمریکا و اسرائیل است.
در حقیقت آن روی سکه ی مذاهب ساختگی اهداف و مقاصد شوم استعمار را باید جستجو کرد.
کارنامه یکصد و چند ساله ی این فرقه مملو از جاسوسی، وابستگی ...
می باشد.