تاریخ سند: 13 بهمن 1353
موضوع: عده ای دعای ندبه در مسجد جلیلی
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 23042 /20 ه 12 ـ منبع 7880
جلسه دعای ندبه از ساعت 730 الی 1000 صبح جمعه 4 /11 /53 در
مسجد جلیلی با حضور 25 نفر برقرار بود و مهدوی کنی در ساعت 1000 صبح
به مسجد آمد دعای ندبه توسط حاج محمود سبحانی، محمدعلی یزدان پناه و
دوست جوان 20 ساله عسگری خوانده شد که این جوان توأم با دعا روضه خوانی
و مرثیه سرایی [می کرد] که معلوم می شد تخصصی در این کار دارد در آخر
مرثیه سرایی خود گفت دختر 3 ساله امام حسین (ع) در اسارت از اینکه چادر به
سر نداشت غمگین بود نه از شهادت پدرش.
جوان مذکور به طور بلند شعار داد
ما مسلمین هم از این غم ها زیاد بدل داریم ولی خداوندا نمی شود به زبان بیاوریم
خودت چاره کن.
جلسه ساعت 1030 خاتمه یافت.
نظریه شنبه: مشخصات جوان مدکور پس از شناسایی اعلام می گردد ضمنا افراد
شناخته شده در این جلسه عبارت بودند از: هوشنگ دلشاد ـ محمدعلی
یزدان پناه و محمدی (این دو نفر از نظر اهل مسجد ساواکی هستند) احمد
مختارپور ـ طاهری ـ غلامعلی زنگنه ـ عبدالرحمن جعفرخانی ـ کریمی.
نظریه یکشنبه: به اظهارات اعتماد حاصل است.
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه تأیید می شود.
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تأیید است.
اصل در پرونده کلاسه 123017 است.
در پرونده کلاسه 98868 بایگانی شود.
توضیحات سند:
امام سجاد (ع) باتوجه به اقوال
تاریخ نویسان و اختلاف آنها در
بین سالهای 66 تا 68 هجری
قمری بدنیا آمد.
مادر او حوراء
یا جیدا بوده و فرزندان دیگری
نیز از حضرت سجاد (ع) به
نامهای عمرو، علی و خدیجه
داشته است.
سال شهادت و محل
شهادت آن حضرت نیز به
اختلاف نقل شده و از سال 118
تا 123 هجری قمری نوشته شده
است.
وی در دوران حکومت
هشام بن عبدالملک به شهادت
رسید و در هنگام شهادت 42
سال از عمر شریفش می گذشت.
حضرت زید در فاصله قیام تا
شهادت همچون پدران پاکش
(علیهم السلام) با خطابه های
آتشین خود مردم را به دین و
آیین محمدی راهنمایی کرده و
علیه طاغوتیان و غاصبان
حکومت دست به افشاگری زد.
(ر.ک: سیره و قیام زیدبن علی
(ع)، تألیف حسن کریمیان،
شرکت انتشارات علمی و
فرهنگی، سال 1364 و
جنبش های شیعی در تاریخ
اسلام، نوشته هاشم
معروف الحسینی، ترجمه سید
محمدصادق عارف، بنیاد
پژوهش های اسلامی، سال
1371، صفحه 598 تا 603 و
دایره المعارف تشیع، جلد هشتم،
صفحه 583)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 445