تاریخ سند: 20 فروردین 1346
موضوع: شیخ غلامحسین جعفری
متن سند:
به: 316 شماره: 1823 /20ه 3
از: 20 ﻫ 3
نامبرده بالا در ساعت 9015 روز 16 /1 /46 پس از خواندن نماز جماعت در مسجد جامع اظهار داشت:
آن آقا که این جا منبر میرفت نام خمینی را برد دیروز در به در دنبال او میگشتند که کی بود؟ و از کجا آمد؟ اسمش چه میباشد؟ بابا عجب مملکتی شده این مأمورین چرا این قدر خفقان ایجاد میکنند به منزل من نیامدند چون میدانند من عصبانی میشوم و بد میگویم.
بعد اضافه نمود یکی میگوید «خ» را نباید گفت چون آقایان خیال میکنند خمینی گفته شد و جرم است به زندان میبرند و شکنجه میدهند همچنین «ش» را هم نباید گفت چون شاه هم «ش» دارد و جرم است و شما را بهعنوان اهانت زندانی میکنند سازمان امنیت و مأمورین آگاهی هر چه بخواهند اینطور با مردم رفتار بکنند نتیجه نخواهند گرفت حالا انشاءاله که آنها این قدر از اسم خمینی میترسند وسیله خواهد شد که آقای خمینی به این بساط خاتمه میدهد نامبرده افزود:
خفقان خیلی زیاد است در چندی قبل آقای سید شاهچرانی فوت کرد دولت نگذاشت تشییع جنازه کنند رئیس کلانتری هم مانع شد من برای رئیس کلانتری پیغام دادم بیاید ببینم حرف حسابش چیست.
در زمان سلطنت فرعون کاهنیها خبر دادند که پسری از قوم بنیاسرائیل به دنیا میآید که ملک و سلطنت تو را سرنگون میکند و فرعون دستور داد که هر چه بچه به دنیا میآید او را بکشند حالا کار مأمورین سازمان و کارآگاهان همینطور است خلاصه وضع ادامه پیدا کرد تا حضرت موسی به دنیا آمد چنان که میدانید.
فرعون کوشید که حضرت موسی را از بین ببرد و نتوانست.
چون خواست خداوند بود که حضرت موسی به دنیا بیاید و به بیدادگری فرعون خاتمه بدهد.
حالا هم همینطور است از کجا معلوم نیست که آیتاله خمینی برای نگهداری و حفظ دین و قرآن قیام کردهاند واقعاً هم همینطور بود از جان خود گذشته بودند و حالا هم همانطور.
سپس گفت چون حضرت آیتاله خمینی قبلاً در حوزه قم یکی از طلبههای فاضل بود و تدریس میکرد و خواست خداوند بود که ایشان به مقام مرجعیت برسد و مردم محبت او را به دل بگیرند.
در این اواخر که در نجف بودم یک وزیری در بغداد بود و سنی هم بود و اسمش یاسین هاشمی بود دستور داد تیغ زدن در روز عاشورا ممنوع است و عزاداری را هم ممنوع کرده بود ولی مردم با شجاعت عرب گوش نمیدادند و در حدود 700 نفر اعراب به نجف آمدند که تیغ بزنند و در حرم را شکسته و داخل شدند و تیغ زدند و پلیس هم نتوانست جلوگیری نماید.
حالا اینها هر چه از این کارها بکنند که اسم خمینی را نبرند مگر میشود و نمیتوانند محبت خمینی را از دلها بیرون بکنند.
هیچ خجالت نمیکشند که با مردم اینطور رفتار میکنند من میگویم این محل پایگاه امام زمان است برای احقاق حق و حفظ دین جانم را خواهم داد.
در خاتمه اظهار داشت ایام عاشورا در منزل مجلس عزاداری برقرار است بازاریها میتوانند شرکت نمایند.
1 کوهک
اطلاعیه برای شهربانی ارسال شود و این شخص از کسانی است که نباید مجلس روضهخوانی داشته باشد.
2 21 /1 /46
توضیحات سند:
1.
بعد از سخنرانی تند آیتالله جعفری در تاریخ 16 /1 /46 نامبرده در تاریخ 17 /1 /46 ساعت 14 دستگیر شده و تحویل زندان قزلقلعه میگردد.
این بازداشت در تاریخ 16 /5 /46 به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل شده وی در تاریخ مذکور از زندان آزاد میگردد.
به دو سند در این مورد توجه فرمایید.
به : ریاست ساواک تهران (20 ﻫ 3)
از : ساواک جنوب شرق
شماره : 49 /20 و ـ تاریخ : 19 /1 /46
درباره : شیخ غلامحسین جعفری همدانی فرزند محمدتقی
طبق امر شفاهی ریاست ساواک تهران نامبرده بالا در ساعت 1400 روز 17 /1 /46 وسیله این ساواک دستگیر و ضمن اخذ رسید تحویل زندان قزل قلعه گردید.
رئیس ساواک جنوب شرق تهران ـ افضلی
فعلاً بایگانی شود.
تابش
به : ریاست ساواک تهران (ه3) - از : اداره کل سوم - تاریخ : 24 /5 /46 - شماره: 35312 /316 درباره : شیخ غلامحسین جعفری فرزند محمدتقی پیشنماز گرمخانه مسجد جامع
عطف 2737 /20 ﻫ 3 ـ 18 /4 /46
قرار بازداشت نامبرده بالا به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران به مبلغ 50000 ریال تبدیل و در نتیجه در تاریخ 16 /5 /46 از زندان آزاد گردیده.
علی هذا خواهشمند است دستور فرمایید به منابع مربوطه آموزش داده شود که در جریان فعالیتهای احتمالی مشارالیه بوده و چنانچه بعد از استخلاص از زندان عمل خلاف و مشکوکی از وی مشاهده گردید مراتب را به موقع به این اداره کل منعکس نمایند.
از طرف مدیرکل اداره سوم ـ مقدم
ثابتی فعلاً بایگانی شود.
ثابتی
2.
آیتالله شیخ غلامحسین جعفری طبق روال سنوات قبل دهه اول محرم را در منزل خود به برپایی عزاداری سالار شهیدان و اصحاب وفادارش اختصاص میداد، ولی طبق دستور ریاست ساواک در سال 46 از برپایی این مراسم در منزل وی جلوگیری به عمل آمد.
به سندی در این مورد توجه فرمایید.
به : 316 ـ از : 20 ﻫ 3
شماره : 1906 /20 ﻫ 3 ـ تاریخ : 27 /1 /46
موضوع : شیخ محمد جعفر فرزند غلامحسین معروف به آقا نجفی
نامبرده بالا در تاریخ 25 /1 /46 از این که پدرش در زندان قزلقلعه بازداشت میباشد اظهار ناراحتی نموده و اضافه کرد هر سال مدت ده روز اول محرم در منزل مجلس روضهخوانی داشتیم ولی امسال کلانتری از برگزاری مجلس روضهخوانی در منزل جلوگیری مینماید.
کوهک
آیتالله غلامحسین جعفری همدانی در مصاحبه با مجله حوزه گفته است:
...
بعد از سخنرانی اخیر، وقتی مرا بازداشت کردند، سرهنگ افضلی خواست مرا ببرد پیش نصیری، رئیس ساواک.
گفتم: این به صلاح نیست.
زیرا شنیدهام نصیری، آدم تندی است.
احتمال دارد توهین بکند و من هم آدم عصبانی هستم ممکن است جواب او را بدهم و بعد، کار به جایی بکشد که به صلاح شما نیست.
مرا در ماشین نگه داشتند و جریان را به نصیری گفتند.
او هم موافقت کرد.
مرا به قزلقلعه بردند.
پس از چند روز مرا به دفتر مقدم، معاون نصیری، که آدم ملایمتری بود، بردند.
مقدم به من گفت: « آقای جعفری چرا شما با شاه مخالفت میکنید؟» و شروع کرد به موعظه کردن و سپس پیشنهاد کرد: « به شما، ماهیانه مبلغی میدهیم.
بروید در منزل، کنار تلفن بنشینید و آقاییتان را بکنید، نمیگویم از نظام حمایت کنید، بلکه مخالفت نکنید!» از این سخن، به شدت عصبانی شدم و گفتم:
برو این دام را جایی دیگر نه که عنقاء را بلند است آشیانه
گفت: « چرا عصبانی شدید؟» گفتم: «چون به من توهین کردید.
شما خیال میکنید ما برای دنیا با شما مخالفت میکنیم که چنین پیشنهادی میکنید؟ ما اهلش نیستیم.
» (خاطرات عزتشاهی، صفحه 81 به نقل از مجله حوزه، سال نهم، شماره 52، 40 ـ 41)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 13