تاریخ سند: 30 خرداد 1357
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
متن سند:
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
چهارمین اربعین ملت مسلمان ایران که خون عزیزانشان در راه کسب آزادی و مطالبه اجرای مقررات اسلامی ریخته شده فرا میرسد ملت مسلمان ما در سوگ عزیزانی مینشیند که چهل روز پیش به دست ظالمین و بیدادگران خون آنها بر زمین مقدس قمعشٌ آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و بعضی شهرهای دیگر ریخته شد در این فاجعه حتی بیوت مراجع تقلید برای اولین بار در تاریخ شیعه و روحانیت با هتک حرمت غیر منتظره و حیرتآور مورد هجوم وحشیانه مامورین مسلح و کماندوها قرار گرفت و بالنتیجه علما و طلاب و مردم بیدفاع را مضروب و مجروح و بعضی را مقتول نمودند این واقعه فراموش نشدنی که قلب مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را جریحهدار ساخت و به آن حضرت تسلیت عرض میکنیم. انا لله و انا الیه راجعون ما این اعمال وحشیانه و بسیار ظالمانه دستگاه جبار و برنامههای خلاف مذهب و قتل و حبس و شکنجه و تبعید علما و فضلاء و دانشجویان و اصناف را محکوم میکنیم و از خداوند قهار برای عاملین و آمرین خذلاندارین مسئلت داریم ملت مسلمان ایران در حوادث اخیر با تعطیل عمومی و تظاهرات و اعتصاب و بذل نفوس پشتیبانی خود را از جامعه روحانیت اعلام داشتند این جنبش عظیم و بیسابقه تاریخی که برای دفاع از اسلام برپا شده شایان تقدیر و تجلیل است برای ابراز تنفر و انزجار از جنایات اخیر و استفکار برنامههای ضداسلامی روز شنبه یازدهم شهر رجب 1398 ﻫ را عزای عمومی اعلام میداریم و چون دشمنان به هر عنوان میخواهند با اخلال در اجتماعات و تظاهرات مطالب و اعتراضات منطقی ما را وارونه جلوه دهند و سپس کشتار وحشیانه به راه بیاندازند. از تشکیل مجلس ترحیم در این اربعین خودداری مینماییم و به عنوان اعتراض در خانه خود مینشینیم و از پذیرفتن مراجعه کنندگان معذوریم البته ملت غیور و مسلمان ایران در این عزای بزرگ با ما همصدا هستند و از هر کاری که موجب حوادث ناگوار که بهانه به دست دشمن بدهند احتراز نمایند از خداوند قهار دفع شر کفار و دشمنان اسلام و عمال استعمار و پیروزی مسلمین را مسئلت داریم و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون پنجم شهر 1398
سید کاظم شریعتمداری- محمدرضا الموسوی گلپایگانی- شهاب الدین حسینی المرعشی
30 /3 /1357
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 2 صفحه 82