جلساتی در مدرسه‌ی صدر
تاریخ سند: 1 اردیبهشت 1352
جلساتی در مدرسه‌ی صدر
متن سند:
شماره: 1 - 68- 521 تاریخ:1 /2 /1352از: شهربانی بابل
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان مازندران
اطلاع واصله حاکی است هر روز از 7 صبح جلساتی در مدرسه‌ی صدر1 با حضور آقایان شیخ‌هادی روحانی، مهدی مجیدی2 دبیر دبیرستان آیت‌الله نوری و مهدی کامران کلّه‌بستی دبیر ادبیات، هادی یزدانی3 سقط‌فروش چهارشنبه پیش، محمّدحسن قائمی امام جماعت مسجد اوجابن و شیخ جواد حجتی4 امام جماعت مسجد ضرّابی در دفتر جمع می‌شوند بعد از مدّتی نشستن و صحبت کردن به تدریس طلبه می‌پردازند ولی در باطن همه از طرفداران خمینی هستند که هر روز به استثنای روز جمعه در آن مجلس دور هم جمع می‌گردند.
محترماً به استحضار می‌رساند:
هادی روحانی‌راد احضار و ضمن مصاحبه‌ای که با مشارالیه بعمل آمد تذکرات لازم به وی داده شده است و تا حدودی نیز مؤثر واقع شد و قرار شد در موقع مناسب یک بار دیگر با او ملاقات صورت پذیرد. مقدّری5 8 /2 /53
ارزیابی خبر: صحت دارد.
نظریه: هرگونه خبری که در این مورد بعداً برسد گزارش می‌شود.85- 2 /2
توضیحات سند:
1. مدرسه‌ی خاتم الانبیاء بابل: که قبلاً مدرسه‌ی صدراعظم نامیده می‌شد به وسیله‌ی محمّدشفیع صدراعظم در سال 1226 قمری احداث شد. در زمان رضاخان در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت و دیوارهای بین هر حجره و هال را برداشته و به صورت کلاس درآوردند. پس از سرنگونی رضاخان علما و مومنین شهر مدرسه را تصاحب کرده و بار دیگر به شکل حجره درآوردند. مجری این امر مرحوم حاج علی‌اصغر ابراهیمی بود. در سال 1344 تعمیرات اولیه در این مدرسه انجام گرفت اما وضعیت ساختمانی مناسبی نداشت تا اینکه پس از انقلاب با همت آیت‌الله روحانی امام جمعه‌ی فقید بابل، مورد بازسازی کامل قرار گرفت و نام خاتم الانبیاء را نیز بر آن نهادند.خاطرات حجت‌الاسلام شیخ محمّدفاضل استرآبادی، پیشین، ص 207
2. مهدی مجیدی، فرزند محمّد در سال 1327 ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. در سال 1351 با لیسانس زبان و ادبیات عرب در آموزش و پرورش بابل استخدام شد و در دبیرستانهای بابل و دانشسرای عالی بابل به تدریس پرداخت.
برابر گزارش ساواک مرکز در 3 /9 /53 :«مهدی مجیدی دبیر دبیرستانهای بابل می‌باشد که فردی مذهبی بوده و با تعدادی از واعظین روابط نزدیک داشته و در جلسات مذهبی شرکت می‌نماید وبه خواندن قرآن وتفسیر و معنی آن می‌پردازند ضمناً اطلاعات واصله حاکیست که تعدادی از دانش آموزان را که تعصّبات دینی دارند دور خود جمع نموده و برای آنها موعظه می‌نماید لکن تاکنون فعالیّتی که حاد باشد انجام نداده است اعمال ورفتارش تحت مراقبت است.» ساواک بابل در 11 /12 /56 در گزارشی به ساواک مازندران نوشت: «اشخاص مشروحه‌ی زیر هریک به عناوین مختلف در تظاهرات و تعطیل کردن مغازه‌های خود و تشویق کسبه این شهرستان به بستن مغازه‌ها نقش مؤثری را عهده دار بوده‌اند 1- جهانگیر محسنی‌افشار... 2- محمّد هادی یزدانی... و مهدی مجیدی... 3- احمد علیزاده صحرائی...» و ساواک بابل در 9 /9 /57 در مورد مهدی مجیدی نوشت: «وی یکی از افراد مخالف و محرک منطقه می‌باشد که در موقعیت فعلی فعالیّت‌های خود را جهت مخالف مصالح مملکتی و روشن نمودن افکار عمومی بر ضد دولت گسترش داده و نقش مؤثری در متحصّن شدن کارمندان مخابرات و اداره آموزش وپرورش بابل دارد.» ایشان در حال حاضر مدرس جامعۀالزهرای بابل می‌باشد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
3. محمّدهادی یزدانی بارفروش، فرزند احمد در سال 1314ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. اداره کل سوم ساواک در تاریخ 8 /11 /1356 طیّ نامه‌ای به اداره کل نهم ساواک درمورد وی نوشت: «نامبرده یکی از متعصّبین مذهبی و طرفدار خمینی است که به اتهام تشکیل دسته و جمعیّتی علیه امنیت داخلی کشور در سال 1352 تحت پیگرد قرار گرفت و بعد از 21 روز بازداشت در تاریخ 15 /7 /1352 جهت وی قرار منع پیگرد صادر که به قطعیّت نیز رسید. مشارالیه با افرادی که دارای فعالیّت مضرّه می‌باشند ارتباط داشته ضمن تشکیل جلساتی مطالب تحریک‌آمیزی به خورد جوانان می‌دهد.» ساواک مازندران در 24 /5 /1356 طیّ نامه‌ای به ساواک مرکز درمورد وی نوشت:«مورخه‌ی 31 /4 /36 به شهربانی بابل اطلاع می‌رسد که نامبرده در منزلش عدّه‌ای را به دور خود به عنوان تعلیمات مذهبی جمع و تحت عنوان تبلیغات دینی مطالب خلاف مصالح مملکتی بیان می‌نماید که از منزل وی بازرسی و دوجلد کتاب مضرّه به نام جلوه مسیح و کنفرانس نوشته‌ی دکتر علی شریعتی کشف و متّهم به ساواک بابل معرفی و به علّت نبودن دلایل کافی جهت تعقیب قانونی از مشارالیه تعهدی مبنی بر عدم تشکیل جلسات در منزل اخذ و آزاد می‌شود.» در تاریخ 28 /10 /56 نام وی در لیست اسامی افراد ممنوع‌الخروج ساواک بود. ساواک بابل طیّ گزارشی به ساواک مازندران در 11 /12 /56 نام وی را جزء افرادی نوشت که در تظاهرات و تعطیل کردن مغازه‌های خود و تشویق کسبه‌ی این شهرستان به بستن مغازه‌ها نقش مؤثری را عهده‌دار بوده اند. ساواک بابل در 22 /9 /57 طیّ نامه‌ای به کمیته‌ی مشترک ضدخرابکاری درمورد محمّدهادی یزدانی نوشت:«نامبرده که یکی از افراد محرّک و اخلالگر اصلی شهرستان بابل می‌باشد و از نظر فعالیّت در درجه اول اهمیت قراردارد روز 22 /9 /57 [به] وسیله‌ی شهربانی بابل به اتهام فروش عکس‌های خمینی و تهدید بازاریان به بستن مغازه‌ها دستگیر گردیده است متّهم دارای سوابق فراوانی در ستاد می‌باشد اینک نامبرده همراه پرونده‌ی اتهامی در معیت مأمورین بدرقه به آن کمیته اعزام و معرفی می‌گردد.» ایشان در تاریخ 17 /10 /57 از زندان آزاد شد. ایشان در حال حاضر امام جماعت مسجد ابوالفضل بابل می‌باشد.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
4. حجت‌الاسلام شیخ جواد حجتی، فرزند محمّدحسین در سال 1317ﻫ ش در بهشهر به دنیا آمد. وی از نوادگان مرحوم حجت‌الاسلام اشرفی بود. ایشان قبل از انقلاب فعالیّت‌های زیادی علیه رژیم پهلوی داشت و با سخنرانی‌ها و تشکیل جلسات مذهبی در آگاهی مردم بابل نقش بسزائی داشت. در سال 57 مدّتی توسط ساواک بازداشت و پس از آزادی کاملاً تحت کنترل ساواک قرار گرفت. ساواک بابل در گزارشی به ساواک مازندران در 9 /6 /57 نام وی را جزء مخالفین درجه یک رژیم آورده است. همچنین ساواک بابل در 20 /7 /57 در گزارشی به ساواک مازندران درباره وی نوشت: «شیخ محمّدجواد حجتی از روحانیون افراطی بابل و یکی از سردمداران وقایع و مخالفین است مشارالیه قبلاً در زمینه‌‌ی استخلاص روحانی‌راد کلّه‌بستی نهایت تلاش را داشته و شخصاً در تظاهرات یک بار دستگیر شد و در تظاهرات اخیر عکس وی در تصاویر مشاهده می‌شود و خود نیز معترف است یادشده تلاش و فعالیّت خود را اخیراً مصروف استخلاص جهانگیر محسنی‌افشار نموده و از امضاکنندگان ذیل تقاضای جامعه‌ی روحانیت می‌باشد درمجموع این سازمان یادشده را روحانی محرّک و مخالفی می‌شناسد که کنترل فعالیّت‌های یادشده کماکان ادامه دارد.» وی بعد از انقلاب در سازمان قضایی نیروهای مسلّح در تهران مشغول فعالیّت شد و همچنین رئیس شعبه‌ی آزمایشی شعبه‌ی کیفری 1 و 2 تهران و شعبه‌ی 4 دادگاه انتظامی تهران شد. وی در سال 1364 به دیار باقی شتافت. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
5. عزیز‌الله مقدّری، فرزند تقی در سال 1311ﻫ ش در نهاوند به دنیا آمد. در تاریخ 1 /12 /1338 به عنوان مأمور ویژه در اداره کل چهارم ساواک استخدام شد. در تاریخ 15 /3 /42 به عنوان رهبر عملیات امنیت داخلی ساواک مهاباد منصوب و در 18 /7 /46 به عنوان رهبر عملیات بخش یک ساواک تهران و در تاریخ 2 /2 /49 رئیس دایره و رهبر عملیات این ساواک شد.
وی در تاریخ 6 /9 /51 به عنوان رئیس بخش یک اداره‌ی امنیت داخلی ساواک مازندران و در 27 /7 /57 به عنوان رئیس دایره 3 بخش یک اداره یکم ساواک مرکز منصوب شد. مقدری در طول خدمت بارها مورد تقدیر قرار گرفت. برادر وی به نام حجت‌الله مقدّری هم کارمند ساواک بود. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)