صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مکالمات سوژه از ساعت 1100 یکشنبه 23/7/57 تا ساعت 0700 دوشنبه 24/7/57

تاریخ سند: 23 مهر 1357


مکالمات سوژه از ساعت 1100 یکشنبه 23/7/57 تا ساعت 0700 دوشنبه 24/7/57


متن سند:

مکالمات سوژه از ساعت 1100 یکشنبه 23 /7 /57 تا ساعت 0700 دوشنبه 24 /7 /57
[سیداحمد] دعایی با شخصی به نام مقتدری تماس گرفت و پرسید: کی از عراق آمدید؟
مقتدری: ساعت 3 نصف شب. 23 /7 /57
دعایی: چه خبر؟
مقتدری: خبری نبوده است، فقط دو بار پسر شما را دیدیم، حالش خوب بود. سپس خداحافظی کردند.
*****
شخصی به نام لازمی از تهران با محمدعلی صدوقی تماس گرفت و بعد از احوالپرسی، گفت: یکی از دوستان ما، یعنی دختر آقای اسلامیت ما و دامادشان آقای سید محمد موسوی خامنه‌ای، صبح رفتند پاریس خدمت آقا و از آنجا تلفن کردند تهران. اینها منزل نبودند، مزاحم شدم از این جهت که ببینم که ما می‌توانیم با آقا یا آقای بنی صدر در پاریس تماس بگیریم و بپرسیم که آنها آنجا چی کار کردند و برنامه‌شان چی بود؟
محمدعلی: من الان شماره می‌دهم خدمتتان. 7358954 این شماره آقای بنی صدر است در پاریس و شماره منزل خود آقای خمینی 6631153
لازمی: روزنامه صبح را من صبح به عرض حاجی آقا هم رساندم، که نوشته‌اند آقا کسالت دارد، ولی حاجی آقا گفته که ما تماس داشتیم حالشان خوب بوده است؛ ولی روزنامه‌های عصر هم خبر کسالت آقا را نوشته‌اند، شما خبری ندارید؟
محمدعلی: والله خود خانه آقا در پاریس تلفن ندارد، ولی احمد آقا اینها می‌آیند به شماره 6631153، که منزلی است در داخل شهر؛ ما که تماس گرفتیم حرفی نزده‌اند.
لازمی کد پاریس را خواست.
محمدعلی: 00331
لازمی: این شماره را گرفتیم، خود آقا را بخواهیم؟
محمدعلی: خود آقا که آنجا نیستن، اگر هم باشند، ایشان هیچگاه تلفنی صحبت نمی‌کنند؛ مگه با احمد آقا یا با دوستانشان که این شماره هستن صحبت کنید. سپس خداحافظی کردند.
*****
شخصی تلفن زد و سوژه را خواست.
مخاطب: ایشان خواب هستن، کاری دارید؟
ناشناس: می‌خواستم به ایشان عرض کنم که ما تلفنی داشتیم از بابل1، به ما خبر دادند که امروز پلیس به مردم حمله کرده و 2 نفر کشته شده‌اند.
*****
شخصی تلفن زد و پرسید: آیا فردا مجلس هم هست؟
مخاطب: بله، در حظیره مجلس می‌باشد.2
*****
شخصی به نام مشکوه تماس گرفت و پرسید: حاجی‌ آقا هستن؟ می‌خواستم بیایم خدمتشان.
مخاطب: بله، تشریف بیاورید.
*****
خاتمی تماس گرفت و گفت: ما تلگرافی را که برای آقای خمینی زده بودیم، چون آدرس نداشت، برگرداندند. آدرس ایشان را می‌خواستیم.
آدرس خمینی توسط حسن معزالدینی3 برای خاتمی خوانده شد.
آدرس خمینی در گزارشات قبل به عرض رسیده است.
*****
شخصی تلفن زد و پرسید: آیا فردا دکترها باز باشند یا بسته؟
مخاطب: فقط بیمارستان‌ها باز باشند، ولی مطب‌ها بسته باشند بهتر است.
*****
خانمی تلفن زد و گفت: من مادر یکی از کسانی هستم که در زندان سیاسی هستن؛ من تهران بودم، آنها اعتصاب غذا کرده‌اند به خاطر کشته‌شدگان.
صدوقی: کار خوبی نکرده‌اند.
*****
قدیری از مطب دکتر حاذقی تلفن کرد و پرسید: آیا ما فردا مطب را تعطیل کنیم یا باز باشد؟
مخاطب: اگر احتیاج است، باز باشد.
*****
شخصی به نام [عباس] متین از بندرعباس تماس گرفت و گفت: ما امشب مجلسی داشتیم و بعد راه‌پیمایی آرام با شعار داشتیم؛ الحمدلله درگیری به وجود نیامد.4
صدوقی: بسیار خوب. سپس خداحافظی کردند.

توضیحات سند:

1. در بولتن ساواک پیرامون اتفاقات شهر بابل در این روز(22 /7 /1357) آمده است: « ساعت 1400 روز 22 /7 /57 عده‌ای حدود 200 نفر از منزل یکی از کشته شدگان اخیر شهر بابل و 600 نفر از مسجد گلشن شهر مذکور با در دست داشتن پلارکاردهائی به مضمون زیر به طرف شهر حرکت کرده اند: ما زنده از آنیم که آرام نگیریم . موجیم که آسودگی ما عدم ماست. آنهائی که رفتند کار حسینی کردند و آنهائی که مانده اند زینبی هستند. در ساعت 1700 جمعیت فوق الذکر در گورستان به حدود 1500 نفر رسیده که پس از فاتحه خوانی جهت کشته شدگان وقایع اخیر، محل گورستان را ترک کرده اند.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . کتاب سیزدهم . ص 394
2. در این زمان که برخوردهای امنیتی با مردم شدت یافته بود، حرکت‌های ایذائی نیز رو به توسعه بود. یکی از این حرکت‌ها که شامگاه بیست و سوم مهرماه در یزد صورت گرفت، به شرح زیر گزارش شد:
« در ساعت 2255 و 2330 روز 23 /7 /57 در دو شعبه بانک سپه واقع در خیابان‌های ثریا و چهارراه دولت آباد شهرستان یزد، توسط فرد یا افراد ناشناسی انفجار صورت گرفته است و در نتیجه شیشه‌های دو بانک شکسته و خسارتی نیز به ساختمان‌ها وارد آمده، ولی تلفات جانی نداشته است و انفجار مزبور به وسیله قرار دادن مواد منفجره در داخل لوله فلزی و درپوش انجام شده، تحقیقات در این زمینه توسط شهربانی محل ادامه دارد.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 4. سند شماره: 4411 /26 ﻫ - 24 /7 /57
3. حجت‌الاسلام محمدحسن معزالدینی فرزند محمدعلی در سال 1340ش در قائم شهر به دنیا آمد. او که نوه‌ی دختری شهید صدوقی است در دو.ران انقلاب با حضور در بیت ایشان به فعالیت اشتغال داشت. دروس حوزوی را از مدرسه خان یزد آغاز نمود و در مدرسه آیت‌الله مجتهدی تهران و حوزه علمیه قم ادامه داد. ایشان درحال حاضر ضمن تدریس علوم دینی، به عنوان امام جمعه موقت یزد نیز به فعالیت مشغول است.
4. در بولتن ساواک پیرامون این مراسم نوشته اند: « ساعت 1930 روز 23 /7 /57 به مناسبت چهلم کشته شدگان تهران، مجلسی با شرکت حدود 1500 نفر از قشریون مذهبی در مسجد کوفه شهر بندرعباس، استان هرمزگان برگزار گردیده است... پس از خاتمه مجلس در ساعت 2100 روز مذکور، قریب 500 نفر از قشریون مذهبی به دنبال روحانیون مذکور و شیخ عباس گرجی زاده (از روحانیون قشری شهر بندرعباس) به راه افتاده و با شعارهای « ارتش برادر ما . خمینی رهبر ما . برادر ارتشی چرا ما را می‌کشی . برادران ارتشی برای حفظ اسلام به ما بپیوندید . الله اکبر . درود بر خمینی » مبادرت به تظاهرات خیابانی کرده اند.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . کتاب سیزدهم . ص 416
***

منبع:

کتاب گفت و شنود، جلد دوم - شنود مکالمات شهید آیت‌الله محمد صدوقی صفحه 52
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.