تاریخ سند: 15 خرداد 1342
متن سند:
تیمسار ریاست ساواک
پیرو 15 /3 /42201
جمعیت هنوز در صحن باقی و مرتبا شعار میدهند تعداد زیادی زنان1 در
مسجد اعظم بنفع خمینی اجتماع نموده اند روحانیون طراز اول در منزل حاج
سید احمد زنجانی مجتهد جلسه مشورتی دارند.
15 /3 /42202 بدیعی
توضیحات سند:
1 ـ زنان انقلابی ایران، از
سالیان دور در جهت دفاع از
کیان اسلام همواره در صحنه ها
حضور داشته و با حفظ عفاف
خویش برای برقراری دین
تلاش کرده و از استقلال میهن
دفاع نموده اند.
در این نهضت نیز زنان نقش
پیش تازی داشته اند و هرگز
حضرت امام را در صحنه های
مختلف رویارویی با رژیم
شاهنشاهی رها نکردند و
علیرغم آنچه ادعا می شد که
روحانیت مخالف حضور زنها
در صحنه است چنین حرکاتی
بیانگر نقش فعال زنان در صحنه های اجتماعی و سیاسی است.
شاه نیز به چنین مطلبی اذعان
می کند و با نقل خاطره ای از زنان
با حجاب و باشرف ایران در دفاع
از استقلال میهن اعتراف
می نماید که زنان مؤمن همواره
پاسدار واقعی ایران بوده اند.
امّا در همین رابطه بی توجه به
نقش ایمان در چنین زمانی، برای
از بین بردن حجاب و ایمان توجیه
می تراشد.
سخنان محمدرضا پهلوی را
بخوانید :
«درود و عزت بیحد به زنان
روبسته ایران باد! زنانی که
سنتهای اجتماعی حصاری
نفوذناپذیر برگرد آنان کشیده بود.
زنانی که عاری از استقلال
اجتماعی و فکری بودند و
هیچگونه امکاناتی برای کسب
دانش و پرورش روحی خویش
نداشتند و با وجود این عشق
سرشار به وطن روح آنها را
سیراب کرده بود.
با این عشق بود
که موقعی که شهرت یافت و کلای
مجلس ایران در جلسه ای سری
تصمیم به تسلیم در برابر زور
گرفته اند این زنان توهین بیگانه
را مردانه پاسخ گفتند و در یک
روز و یک ساعت سیصدتن از
آنان از خانه ها و حرمسراهای
محصور خویش با چهره هایی از
خشم برافروخته بیرون آمدند در
حالی که بسیاری از ایشان در
زیر چادرهای سیاه خویش
طپانچه هایی پنهان داشتند به
مجلس رفتند و در آنجا نقابها را
پاره کردند و اعلام داشتند که اگر
وکلای مجلس از روی ترس و
زبونی شرافت ملیت ایران را زیر
پا گذارند هم آنان و هم شوهران و
فرزندان خویش و هم خودشان را
خواهند کشت تا لااقل اجساد آنان
گواه شرف ایرانی باشد»
آیا چنین زنانی واقعا مستحق آن
بودند در عصری که در
کشورهای مترقی روز بروز
درهای مراکز مختلف علم و
اقتصاد و سیاست به روی زنان
بازتر می شود ایشان همچنان
پرده نشین باشند و حق کمترین
دخالتی در امور اجتماع نداشته
باشند؟
برای از میان بردن این ظلم پدرم
در سال 1314 حجاب زنان را
ملغی کرد در سال 1314 درهای
دانشگاه به روی زنان ایرانی
گشوده شد و در نتیجه دختران
ایرانی استعداد فطری خود را در
کسب دانش بروز دادند.
با توجه
به رشد فکری سریع زنان ایران
در 31 سال اخیر و به حکم عدل و
انصاف ضرورت داشت که زنان
ایران به حق خود برسند لذا من
احساس می کنم با فرمانی که در
هشتم اسفندماه 1342 با اتکا به
تأیید قاطع ملی درباره اعلام
حقوق مساوی بانوان ایران با
مردان کشور در امر انتخابات
صادر کردم یکی از بزرگترین
وظایفی را که در برابر ملت ایران
بعهده داشتم انجام دادم.
در نطقی که بعد از صدور این
فرمان ایراد کردم، در این باره
چنین گفتم:« خدای را شکر که
اکنون آخرین ننگ اجتماعی
مانیز برطرف شده و این زنجیر
تحقیر و اسارت که بر گردن نصف
جمعیت این مملکت بود برداشته و
پاره شده است.
در مملکتی که
زنان دوشادوش مردان به
دبستانها و دبیرستانها و
دانشگاهها می روند چطور
می توان انتظار داشت که به یک
زنی بعد از طی تمام این مراحل
گفته شود که در ردیف محجورین
و دیوانگان است و نمی تواند
بفهمد و اظهار نظر کند که حتی
مثلا در شهر او به چه شکلی باید
خیابان تمیز شود؟ چنین زنی مثل
همطرازان خودش در میان مردها،
به مقتضای اصل طبیعت و به
مقتضای اصل تمدن حق دارد که
عینا در شرایط مساوی نه فقط
در امور خانواده و خانه خودش
بلکه در امور مملکتی و امور
معاشی و سیاسی کشورش
اظهارنظر کند.
چطور ممکن است
یک مردی به خودش حقوقی
بدهد و این حق را از مادر یا
خواهر خودش سلب نماید؟ اصلا
چطور ممکن است یک کسی که
مادر به او حق حیات داده است
بزرگ بشود و بگوید که مادر من
در زمره دیوانگان یا بدکاران
است؟ این هم برخلاف طبیعت و
بشریت و هم برخلاف تمدن
است...
مطمئن هستم اکنون که زنهای
ایران با حقوق مساوی با مردان
خودشان را آماده اداره امور
مملکت کرده اند...
کتاب انقلاب سفید نوشته
محمدرضا پهلوی صفحات 74 و
75
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک صفحه 70