تاریخ سند: 23 فروردین 1348
آقاى سید ضیاءالدین علامه اظهار داشته که آقاى زند کرمانى روى منبر گفته سینه زدن از نظر اسلام صحیح نیست
متن سند:
شماره: 2168 /10 ﻫ تاریخ:23 /1 /48
آقاى سید ضیاءالدین علامه اظهار داشته که آقاى زند کرمانى روى منبر گفته سینه زدن از نظر اسلام صحیح نیست و این دستها که بر سینه مىخورد دست استعمار است و این گونه اعمال را مخالفین اسلام و کوته بینان براى آلوده کردن اسلام رایج نمودهاند. این مطلب به روحانیونى که تعصب بیشترى به این گونه اعمال دارند بر خورد نموده و سید ضیاءالدین علامه گفته زبانهایى که این گونه حرفها را مىزنند زبان استعمار هستند در نتیجه این گونه برخوردها، روحانیون به دو دسته تقسیم شدهاند، دستهاى که روشنفکرند به رهبرى آقاى زند کرمانى و غروى1 و پیروان آن خلیل رفاهى ـ محمدباقر امامىفروشانى ـ سراج الواعظین و چند تن دیگر از روحانیون جوان مىباشند دسته قشرى تر به رهبرى آقایان حسین خادمى خراسانى ـ شمسآبادى مهدى مظاهرى ـ جلال طاهرى و عده دیگرى از این قبیل روحانیون مىباشند.
نظریه منبع ـ اکثریت با روحانیون قشرى است و مراجع تقلید و روحانیون بزرگ نیز موافق نظر آنان مىباشند.
نظریه رهبر عملیات: اختلافات موجود در مواقع مقتضى قابل بهرهبردارى بوده و در خنثى کردن فعالیتهاى افراطیون مؤثر خواهد بود.
رونوشت برابر با اصل است. اصل در پرونده روحانیون افراطى اصفهان بایگانى است
در پرونده حسین خادمى بایگانى شود. کاشى 85977
توضیحات سند:
1ـ سید جواد غروى در سال 1285 ﻫ.ش در علونآباد نائین متولد شد. در سن یازده سالگى راهى حوزه علمیه اصفهان شد و به فراگیرى علوم اسلامى پرداخت.
وى پس از طى دوره ادبیات و فقه و اصول در درس کسى حاضر نشد وى به خاطر وحدت نظر با مرحوم آیتاللّه حاج آقا رحیم ارباب بر سر وجوب عینى نماز جمعه، با ایشان ارتباط نزدیکى پیدا کرد و از این مراوده جهت مطرح کردن افکارش سوءاستفاده کرد.
در سال 56 وى به ساواک دعوت شد که وى خود را فردى شاهدوست و میهنپرست معرفى و ساواک نیز نامبرده را از روحانیون مثبت و علاقمند به رژیم شاهنشاهى اعلام نمود. نامبرده داراى افکار انحرافى در باب معراج پیامبر اسلام، فرشتگان الهى، شفاعت، طهارت حضرت زهرا(س) و.... مىباشد.
به دنبال اعتراض علما اصفهان به سخنرانیها و نوشتهجات انحرافى وى در جلسهاى که علماء اصفهان نزد مرحوم آیتاللّه ارباب برگزار نمودند.
ایشان اظهار نمودند، از ترس اینکه مبادا مورد ضرب و شتم مردم قرارگیرد وى را طرد نمىکنم پس از اوجگیرى انحرافات نامبرده، استفتائاتى از طرف علماء از حضرت امام (ره) و آیتاللّه العظمى خوئى (ره) صورت گرفت که حضرت امام (ره) در مورد وى نوشتند: با صحت مطالب فوق چنین شخصى منحرف از مذهب اهلبیت است و لازم است مؤمنین از او احتراز کنند و حضور در جماعت و منبر این شخص حرام و در معرض گمراهى است. خداوند مسلمین را از شرّ این عناصر فاسده حفظ فرماید. و مرحوم آیتاللّه خوئى مرقوم نمودند که: شخص مزبور از مصادیق واضحه ضال و مضل است و ترویج چنین شخصى به حضور منبرش یا غیر آن فضلاً از اقتداء به او جائز نیست و بر مؤمنین لازم است که از ترویج عقاید فاسده او جلوگیرى کنند.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 194