تاریخ سند: 11 آذر 1354
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 11025 / ه 1 ـ 11 /9 /54 منبع 11406 روز یکشنبه 2 /9 /54 در حسینیه اعظم کافی1 ساعت 920× دقیقه منبر رفت حدیثی از حضرت علی خواند گفت ثروتمندان در فکر فقیران شهر خود باشید.سرباز در جبهه جنگ احتیاج به مخارج زندگی خورد و خوراک برای خانواده خود احتیاج دارد پس شما ثروتمندان می توانید دنبال معامله و خریدوفروش باشید و سربازان هم در جبهه برای اسلام فداکاری کنند می توانید با کمک کردن به مردم ناتوان آنها را در صف خود درآورید نه این که یک جوان مثل از روی این که پولی ندارد و دارویی تهیه کند تا بهبودی حاصل کند بروی به سوی افراد ضد دین و اسلام برای این که به او پول داده اند واز او کمک کرده اند درباره کارهایی که در تهران و دیگر شهرستانها انجام داده است از جمله ساختن بیمارستان صحبت کرد و گفت در بیمارستان مسلولین اهواز که کولر آبی دارند و در تابستان این کولرها از کار می افتند و اصلاً کسی در فکر آنها نیست شما ثروتمندان می توانید برای بیمارستان ریوی کولر گازی بخرید تا بیماران در هوای بهتری زندگی کنند به آنها دارو نمی دهند شما می توانید برای آنها دارو و سوزن تهیه کنید آیا مگر این بیمارستان بودجه ای ندارد این مسئله بگذرد شما در فکر برادران بیمار خود باشید درباره زندگی حضرت علی که بیت المال در دست او بود صحبت کرد گفت مردم کمک کنید به مردم تهیدست یک وقت می بینید چرخ یک طور دیگر می چرخد خانه بسازید تا مردم که خانه ندارند در آنجا بروند و زندگی کنند گفت در کتابخانه ولی عصر بروید پیش آیت الله مرعشی در آنجا دفتری باز شده پولی بدهید و به بیماران خودتان کمک کنید گفت مردم آیا امام حسین به شما پول می دهد و می گوید مرا در قلبهای خود جای دهید هدف او را دنبال کنید حسین و هدف او در دلها است او که به زور پول نمی گوید مرا در دلهای خود جا دهید گفت از شهرستان های خرمشهر، دزفول، مسجد سلیمان از من دعوت کرده اند که بروم ولی چون به تهران وعده داده ام معذورم قرار است در ماه صفر به این شهرستانها بروم و در هر شهر به مدت پنج شب برنامه داشته باشم.
بعد از برنامه سخنرانی جوانی به نام آقای مهدوی از طرف دانشجویان اهواز از آقای کافی قدردانی کرد که این چنین برنامه ها را انجام می دهید تا مردم ارشاد شوند.
برنامه ساعت 1150 دقیقه به پایان رسید.
نظریه شنبه : در این شب جمعیت زیادی در حسینیه حاضر بودند و چند نفر از روحانیون از جمله رضا گلسرخی،2 آیت الله مرعشی و شهیدی حضور داشتند.
نظریه دوشنبه : خبر صحت دارد قرار است که این جلسه آخرین جلسه وعظ نامبرده باشد چنان چه تمدید نشود فردا به تهران عزیمت خواهد کرد.
نظریه 26 : در مدتی که کافی در اهواز بود دستور مراقبت از وی داده شد.
اصل در پرونده کلاسه 52868 است.
در پرونده کلاسه 75862 بایگانی شود.
21 /10 /54
توضیحات سند:
1ـ مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ احمد کافی واعظ مشهور در سال 1305 در مشهد مقدس متولد شد.دروس اولیه را در زادگاه خواند سپس راهی نجف اشرف گردید محضر شهید آیت الله سیداسداللّه مدنی را درک کرد و مدتی در دروس مرحوم آیت الله ابوالقاسم خویی حاضر شد.
پس از تحصیل راهی ایران شد و در تهران به وعظ خطابه مشغول گردید.
یک بار دستگیر و مدتی در زندان قزل قلعه حبس گردید.
پس از آزادی مهدیه تهران را تأسیس کرد و با برنامه های دعا روضه و سخنرانی توانست در میان مردم مسلمان ایران پایگاه و جایگاه وسیعی پیدا کند.
مهدیه تهران میعادگاه مشتاقان حضرت ولی عصر (عج) گردید و برنامه های فوق العاده ای نیز مانند تأسیس حسینیه و مهدیه در شهرهای دیگر، تأسیس کتابخانه ها، تعمیر و تأسیس مساجد، رسیدگی ب زندگی بیش از پنج هزار خانواده فقیر در تهران از جمله کارهای وی بود.
در اواخر حکومت پهلوی سه سال تبعید به ایلام و دوری از مرکز آن مرحوم را بر آن داشت تا در اقصی نقاط مملکت نیز برنامه کلاسهای اصول عقاید تبلیغ ترویج ادعیه را دنبال کند.
همزمان با تحریم جشن میلاد امام زمان (ع) از سوی امام خمینی مرحوم کافی علی رغم فشار ساواک حاضر به برگزاری جشن نشد و به عنوان سفر راهی مشهد مقدس گردید که در بین راه به صورت مشکوک طی یک تصادف درگذشت.
این تصادف در روز جمعه 30 تیر 1357 در جاده مشهد قوچان به رحمت ایزدی پیوست در پی مرگ مشکوک حجت الاسلام شیخ احمد کافی مراسم تشییع جنازه وی در 31 تیر 57 در مشهد منجر به تظاهرات شده و چند تن از مردم به شهادت رسیدند.
گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی 2ـ حجت الاسلام شیخ غلامرضا گلسرخی کاشانی از فضلا، گویندگان و نویسندگان حوزه علمیه قم و اساتید دارالتبلیغ اسلامی در سال 1312 ه ش در شهر کاشان دیده به جهان گشود.
دروس ابتدایی و متوسطه را در مدارس آن شهر آموخت.
آنگاه به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و وارد حوزه علمیه قم گردید.
تبعید آیت الله خالصی زاده از علمای مبارز عراق که با استعمار انگلیس در ستیز بود به کاشان، زندگی وی را با سیاست گره زد.
بعدها به قم آمد و به صف فدائیان اسلام پیوست.
او اول بار نواب صفوی را در زندان قصر دید و پس از آن در سازماندهی مبارزه، به ویژه در شهر کاشان، تلاش کرد.
پس از شهادت نواب صفوی، به زندگی مخفی روی آورد و بعد از مدتی، در حوزه علمیه قم به تحصیل پرداخت و از درس خارج آیات عظام بروجردی و موسوی بهره ها برد.
سپس به تبلیغ و تألیف پرداخت و مقالات ارزنده ای در مجله مکتب اسلام به یادگار گذاشت.
اثر دیگر وی «بازیگران قرون» می باشد.
حجت الاسلام گلسرخی همگام با آغاز نهضت امام خمینی (سلام اللّه علیه) به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی پرداخت و از سوی ساواک، مورد تعقیب قرار گرفت.
او در دوران رژیم پهلوی بارها به زندان و تبعید محکوم گردید.
در جریان قیام 15 خرداد و دوران پیروزی انقلاب اسلامی با انجام سخنرانیهای انقلابی به فعالیت می پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شبه جزیره هندوستان و برخی از کشورهای دیگر به فعالیت فرهنگی روی آورد و سفرهای تبلیغی متعددی انجام داد.
در جریان جنگ تحمیلی نیز در جبهه های جنوب و غرب فعالیتهای پیگیری برای رفع نیازهای فرهنگی و تدارکاتی جبهه داشت.
وی سرانجام پس از یک دوره کوتاه بیماری، در روز 22 مهر ماه 1369 به دیار باقی شتافت.
ر.ک : قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، فیضیه، صص 28ـ 29.
گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 2، ص 394 سعید نوری، گلزار مشاهیر، ص 69