آئین
انقلاب ملی ایران
آرمان و هدفهای آن
متن سند:
آئین
انقلاب ملی ایران
آرمان و هدفهای آن
بنام خداوند بخشنده مهربان
هم میهن،
در هفت سال تبعید از کشور و اقامت اجباری در اروپا آنی از یاد میهن غافل نبودهام و پیوسته با اندیشه دیدارش بودم و بدان امید زیستهام. چه شبهای درازی نخسبیده و به یاد میهن به روز آوردهام و برای بزرگی و ارجمندیش چارهاندیشی کردهام. خبرهای ایران و گزارشهای دوستان که همه حاکی از بیسروسامانی مردم و آشفتگی کارهای کشور است بر رنجهای دوری از میهنم بسی میافزود.
آنچه شنیده میشود و واقعیت دارد شیوع کامل فساد در دستگاه اداری و چپاول ملت به دست یک حکومت یاغی و غیرقانونی است. از مشروطه و دموکراسی اثری به جای نمانده و یک دیکتاتوری آن هم نمونه فاسد مهمل و منفی آن جای حکومت قانون را گرفته است. راستی و درستی جای خود را بدروغ و فریب داده برای روپوشی خرابکاریها و آشفتگیها دستگاههای حکومت پیوسته در اندیشه افسونگری و سرگرم ساختن مردماند تا روزی به شب آید و روزگاری بدینسان بگذرد.
بر این بنیاد، آنچه با خود اندیشیدهام چاره رهائی ملت را از این گرداب نیستی جز در یک انقلاب ملی نیافتهام و یگانه راه رستگاری جامعه را در شورش همگانی مردم میدانم آن هم شورشی که بر پایه یک آرمان فلسفی استوار بوده و به سوی هدفهای ملی رهبری میگردد.
بدین سبب به عنوان ارمغان نوروری و ره آورد تبعید خویش در اروپا این نوشته را که چکیده آئین انقلاب ملی، است به هم میهنان گرامی و ارجمندم پیشکش میکنم.
از خداوند بخشنده مهربان خواهانم که همه ما را به راه راست رهبری فرماید، به راه کسانی که بدانان نعمت بخشید نه بدانان که خشم گرفت و نه گمراهان.
نوروز ۱۳۴۷ - سپهبد بختیار
فهرست
پیشگفتار - انگیزه انقلاب
بخش یکم - شناسائی انقلاب
بخش دوم - اصول انقلاب ملی ایران
بخش سوم - شرحی بر هفت تکایش و هدفهای آن.
بخش چهارم - آرایش
پیشگفتار
آنگاه که ملتی به روزگاری دراز بر اثر تن پروری و خمودگی به سرنوشت خویش بیعلاقه شود. بیآرمان و بیهدف میگردد. دیری نمیپاید که خیره سرانی ستمگر و غارتگرانی افسونگر آزادی او را ربوده دیودار اسیرش کرده و به بندش میکشند و کارش را به آشفتگی و تباهی میکشانند. در چنین احوال شایست و ناشایست برایش یکسان و به دنبال تبهکارانی که سیه روزش ساختهاند دست افشانی و شادمانی میکند؟ سرانجام روزگار او را در دوراهی نیستی و انقلاب قرار داده بدو نهیب میزند: "برگزین راه خویش را با باید در سراشیبی نیستی فرو افکنده شود یا به خود آید و راه انقلاب را برگزیند و تن به فداکاری و جانبازی داده تا این گره تاریخی راگشوده خود را از نکبت و پستی - ننگ و نیستی برهاند. در پرتو فرهنگ ملی بر ویرانههای گذشته بنیادی نو پی افکند و در زندگانی نوین با آئین نوین به رهبری آرمانهای ملی به سوی هدفهای خود گام بردارد. با هوشیاری و نوخشاکی در نگهداری آزادی ملی کوشا بوده و فرزندانی شایسته این آزادی پرورش دهد.
امروز ملت ایران در یک گره تاریخی و در سرچنین دو راهی قرار گرفته است چه در سده اخیر حکومت عمال استعمار با جور ستمی که به مردم ایران روا داشته و غارت و چپاولی که از خزانه ملت کردهاند کشور ایران را به مقامی پائینتر از کشورهای درجه سوم جهان تنزل دادهاند.
با مبارزه با غرور ملی، از میان بردن روح رادمردی و آزاد منشی، ترویج فساد و دزدی، تشویق بیگانه پرستی، گرامی داشتن بیشخصیتی و پستی، خوش آمد از تملق و دروغ موجبات انحطاط اخلاقی را فراهم کردهاند تا جائی که اگر ملت به خود نیاید و نجنبد کارش ساخته و در گرداب نیستی غوطهور است. ملت کهنسال ایران در طول تاریخ پر نشیب و فراز خویش نشان داده است که آنگه که به لبه پرتگاه نیستی برسد بخواست خداوندگار بزرگ به خود آمده به سرنوشت شومی که در کمین اوست اندیشیده و آگاه میگردد و به شیوه نیاکان خود بر پا خواسته زنجیرهای اسارت را از هم گسیخته متجاوزین به حقوق ملی را سرکوب و نابود میکند.
نیاکان با فر و با ارج ما نخستین مردمانی بودند که راه و رسم انقلاب را به جهانیان آموخته و انقلاب را از حقوق ملتها ساختند. نام کاوه آهنگر در این دفتر با خط زرین نگاشته و در پیاش ابومسلم و یعقوب و اسپهبد خورشید و بابک خرم دین و قهرمانان بسیار دیگری جنبشهای ملی ایران را در تاریخ جهان پرآوازه ساختهاند.
امروز میهن ما نیازمند شورش و چشم به راه آنست تا مردم ایران برپا خواسته کاخ جور و ستم – فساد و تباهی - خیره سری دیکتاتوری سیاه و بیگانه پرستی را از بیخ و بن براندازند و بر سرنوشت خویش فرمانروا گردند.
بی گمان، همچنان که آئین کهن بوده مردم ایران به ندای میهن پاسخ داده از همه گوشه و کنار این مرز و بوم خروش انقلاب برخواهد خواست و به جهانیان نشان خواهند داد که ایرانیان ملتی زنده و در راه به دست آوردن و نگهداری آزادی ملی خویش از هیچ گونه جانبازی و فداکاری دریغ نخواهند داشت..
بخش یکم - انقلاب چیست؟
آ- تعریف
انقلاب شورش تند و سخت و خشن مردم است برای برافکندن نظام فاسد و کهنه که مانع آزادی ملی میباشد و هدف آن انجام دگرگونی در زیربنای اجتماعی است.
ب - قانون انقلاب
آنگاه که دیکتاتور و دستیاران او به آرمانهای ملت بیاعتنا و از طرف هیئت حاکمه دیکتاتوری قوانین پایمال و تجاوز به حقوق مردم رواج یابد و مصالح ملی فدای مصالح شخصی شوند و از مردم چنان سلب آزادی گردد که در سرنوشت خود بیتأثیر شوند و ملت در سراشیبی سقوط قرار گیرد. انقلاب قانونی و از حقوق ملت میگردد.
ج - زمان انقلاب
زمانی که روشهای کهن فاسد و فرسوده شود و دارودسته دیکتاتوری همه روزنههای آزادی را بروی مردم بسته فریاد رسی باقی نگذارند و واکنش جامعه به گونه مقاومت منفی همه طبقات مردم ظاهر شود نشانه آنست که ملت راه انقلاب را برگزیده و آماده پذیرش و خواهان آنست. در این حال زمان انقلاب فرا رسیده و اجتناب ناپذیر میباشد.
ت - وظیفه مردم
چون انقلاب قانونی شود و از حقوق ملت گردد وظیفه میهنی و ملی هر فردی از مردم است که به شیپور انقلاب برپا خواسته و برای به دست آوردن حقوق و آزادی ملی از هیچ گونه جانبازی دریغ ندارد.
ث - مشخصات انقلاب
انقلاب باید دارای مشخصات زیر باشد:
۱- آرمان فلسفی.
انقلاب باید بر پایه یک آرمان فلسفی استوار و بر بنیاد آن رهبری گردد. انقلابهای ادعائی که بیآرمان و به منظور اغفال و فریب مردم یا به دستور بیگانگان براه میافتد "انقلاب" نبوده نوعی صحنه سازی به منظور عقب انداختن انقلاب واقعی است.
٢- اصالت انقلاب.
انقلاب ملی باید اصیل باشد یعنی ملتی بر اثر از دست دادن آزادیهای فردی و اجتماعی و قرار گرفتن زیر فشار و ستم دیکتاتوری برای به دست آوردن آزادی ملی و رسیدن به هدفهای ملی برپا خواسته و شورش نماید.
بنابراین کودتاهای تهیه شده به دست بیگانگان مانند کودتای ژنرال "آیرن ساید" در ۱۲۹۹ و ژنرال شوارتزکف" در ۱۳۳۲ و انقلاب به اصطلاح سفید ۱۳۴۱ که طبق توصیههای ژنرال ربرت تایلور پایه گذاری شده نمیتوانند انقلاب نامیده شوند.
۳- سطح انقلاب
انقلاب باید از پائین و به وسیله مردم شروع شود. انقلاب به اصطلاح "از بالا" که از طرف دارودسته دیکتاتوری عنوان گردد دسیسه برای خفه کردن صدای انقلاب واقعی و وسیلهایست برای حفظ و افزایش منافع شخصی آن دار و دسته.
۴- روش انقلاب
انقلاب باید سخت و تند و خشن باشد. انقلاب به اصطلاح سفید عنوانی است برای فریب مردم و نیرنگی است برای خفه کردن صدای ملت.
۵- قاطعیت انقلاب
انقلاب باید ریشه برانداز وضع آشفته پیش و نابود کننده عوامل آن باشد.
۶- هدفهای انقلاب.
انقلاب باید همه جانبه باشد و در همه شئون جامعه دگرگونی پدید آورد و آئین نوین سیاسی – فرهنگی و اقتصادی را جانشین نظام فرسوده کهن سازد. انقلاب نمیتواند محدود به هدف یا منظورهای خاص باشد.
ادعاهائی حاوی شعارهای پوچ و توخالی مانند: ملی کردن آبها" انقلاب نبوده تراوش پندار ابلهاند یک دارودسته فریبکار و ترسان از انقلاب واقعی ملی است.
۷-رهبری انقلاب
انقلاب باید وسیله عناصر ملی رهبری شود تا عوامل استعمار و ضد ملی نتوانند در آن رسوخ کرده و انقلاب را به سوی هدفهای غیرملی برانند. دست نشاندگان استعمار و پیروان افکار ضد ملی نمیتوانند حتی در صف انقلاب ملی قرار گیرند چه رسد به آن که ادعای رهبری آن را داشته باشند.
ج - پیگیری انقلاب
چون انقلاب به پیروزی رسد و مردم سرنوشت خویش را در دست گیرند نباید هدفهای انقلاب به دست فراموشی سپرده شود و به صورت شعارهای توخالی ماند " آزادی – برابری - برادری" درآید. باید کوشش همه جانبه برای حصول هدفهای انقلابی دنبال شود و هرگونه نشانهای از جنبش ضد ملی و هرگونه نفوذ عناصر بیگانه باید بیدرنگ سرکوب و در نطفه خفه شود تا آزادی ملی پایدار و پیشرفت جامعه ملی مستدام بماند.
بخش دوم - آرمان فلسفی انقلاب ملی ایران
انقلاب ملی ایران بر هفت اصل فلسفی استوار است که به نام "هفت تکایش" شناسانده میشوند:
هفت تکایش
١-نیاخاک (میهن)
نیاخاک سرزمینهائی است که خداوند به اقوام ایرانی سپرده تا بر آن زیسته از منابعش بهره مند و در پاسداریش همگی جانبازند.
۲- رودکان (ملت).
ملت بزرگترین واحد اجتماع مردمان و نمودی است تاریخی روئیده از خاک و خون که اقوام آن بر اثر همنوائی فرهنگی هم آرمان میباشند.
۳- جامعه
جامعه یک ساختمان به هم تافته و زندهایست که بر بنیاد آئینهای ویژه خود پیش میرود و در گرههای تاریخی در پرتو فرهنگ ملی با انقلاب تحول میپذیرد. جامعه از افراد و رستههائی تشکیل شده که براساس منافع ملی دارای وظائف و حقوقی یکسان و از آزادی برخوردارند.
۴- دولت
دولت چهره عالیه ملت است که به دست برگزیدگان آن اداره میشود و مردم و اقوام در چهارچوب دستهها و انجمنها در اداره امور محلی و تشکیل دولت ملی شرکت دارند.
۵- فرهنگ
فرهنگ نیروی خلاقه ملت است که بر پایه آزادی استوار و سنتهای ملی را نگهبان و ساختمان جامعه ملی را جهت میبخشد.
۶- اقتصاد
اقتصاد ملی ارشادی و برای ایجاد جامعه آسایش همگانی است، زمین و آنچه در آن است از آن ملت بوده افراد با سرمایه و کار در بهره برداری از آن شرکت میجویند.
۷- سیاست
سیاست ملی به دست آوردن و پاسداری آزادی ملی است و ارتش ایرانی پشتوانه آنست.
بخش سوم - شرحی بر هفت تکایش و هدفهای آن
فلسفه انقلاب ملی ایران چنان که گذشت دارای هفت اصل است که "هفت تکایش" نامیده میشود و دارای عالیترین پندارها و احساسات میهنی - ملی و انسانی است که در پرتو فرهنگ ملی ایران و بر بنیاد سنتها و شعائر باستانی" با مقتضیات زمان و نیاز جامعه ما وفق داده شده است.
هفت تکایش ملت ایران را نیرومند و پاک ساخته به سوی پیروزی و آینده درخشانی که شایستگی آن را دارد و بدانسان که پسند زمان باشد رهبری میکند. خداوند ایران زمین مهر آن را بر دل مردم نهد تا همگی بر استوارنش کوشا و بر پایداریش همگام و هم آهنگ گردند. باشد تا فرکیانی به ملت ایران باز گردد و ارج و بزرگی و سالاری دگرباره بازگردانده شود.
چون تفسیر هفت تکایش به درازا خواهد کشید و برای تفصیلش چندین دفتر باید نوشت و بدین مختصر نمیگنجد کوشش میشود که چکیده توضیحی نوشته شود و بررسی تفصیلی آن به آینده واگذار میگردد.
۱-نیاخاک
نیاخاک یا میهن سرزمینهای پهناوری است که چون بخواست و فرمان خداوند اقوام آریائی آن را تصرف و آباد کردهاند ایران زمین" نامیده شده است. پهناوری این سرزمین موجب مناطق جغرافیائی متفاوت با مقتضیات اقلیمی مختص به خود گردیده است.
این تمایز اقلیمی مناطق ایران را از نظر اقتصادی مکمل یکدیگر و دگرگونیهای جغرافیائی آنها را از لحاظ تاکتیکی پشتیبان هم کرده است.
این مکمل اقتصادی و پشتیبانی تاکتیکی بودن پیوستگی و هم خاکی میان مناطق را ایجاد کرده است. شرح سرزمینهای ایران در کتابهای پیشینیان آمده و نیازی به بازگوئی در این مختصر ندارد.
ایران زمین دارای مرزهای طبیعی بوده و دفاع از هرگوشه از مرز و بومش همگانی و به عهده همه اقوام ملت ایران است.
تأثیر مقتضیات اقلیمی در طول زمانی دراز روی نشستگان در هر منطقه موجد تغییرات فیزیکی در اندام و رخسارهها و دگرگونیها در لهجدها و رسوم و روش زندگانی آنها شده و اقوامی به وجود آمده که در عین این تفاوتها همگی از یک نژاد و هم خونی میباشند. کشش هم نژادی و هم خونی پیوستگی میان این اقوام را تأمین میکند.
از هم خاکی مناطق و پیوستگی اقوام یک کشور ناگسستنی به وجود آمده است.
حاصلخیزی خاک و هم چنین ثروتهای نهفته در دل این سرزمین و آبهای آن منابعی هستند که ملت ایران باید برای پرورش نسل جدید و ساختمان ایران نو از آنها استفاده کند. این ثروتها "سرمایههای ملی" بوده و نباید مورد بهره برداری بیجهت و بیتناسب قرار گیرند چه آنها نه تنها از مردمان امروز بلکه از آن نسلهای آینده ایران نیز میباشند که باید به دست آنان برسد هم چنان که نیاکان ما آنها را نگهداشته و به ما سپردهاند. هر آینه کومک [کمک] به همسایگان نیازمند از روشهای پسندیده ایرانی است.
۲- رودکان (ملت)
گذشت زمان از مردمان هم نژاد و هم خاک یک ملت ساخته است. این ملت بر اقوام چندی تقسیم میشود که رویدادهای تاریخی چه شیرین و چه تلخ اقوام آن را به هم چسبانده و سرنوشت مشترکی برای آنها به وجود آورده است. یادگارهای این رویدادها چه سرور و شادمانیها و چه درد و ناکامیها موجب همنوائی فرهنگی شده که خود علت هم آرمانی همه اقوام این ملت میباشد. تا هر آینه اقوام این ملت با وجود هم خونی - هم سرنوشتی - هم فرهنگی و هم آرمانی هر کدام دارای مسائل مربوط و مختص به خود بوده که رسیدگی به آنها میباید بنا به مقتضیات محلی و رسوم و آداب قومی در داخل خود به وسیله دستگاههایی که مجالس و انجمنهای انتخابی مردم به وجود آوردهاند انجام گردد.
بدیهی است رسیدگی به مسائل ملی منحصر به عهده دستگاههای بالاتری است که همه اقوام در تشکیل آن شرکت داشتهاند.
۳- جامعه
تکاپوی مردم برای زیست و نیاز آنان به یکدیگر برای بهزیستی گردهم آمدن افراد را ایجاب کرده و از آن جامعه به وجود آمده است.
جامعه چون یک موجود زنده دارای یک ساختمان پیچیده و به هم پیوسته و نظم و اجزاء خاص میباشد. جامعه از افراد و رستههائی تشکیل یافته که حسن جریان امور آن و هم چنین روابط بین آنان برابر با آئینهائی است که هر جامعه طبق مقتضیات زمینی و زمانی مختص به حال خود وضع نموده و پیوسته با پیشرفت زمان و نیازمندیهای نو در آن تجدید نظر و نوسازی به عمل میآورد. .
هر جامعه در گرههای تاریخی (لحظات حساس زندگانی) با انقلاب تحول میپذیرد ولی همواره فرهنگ ملی باید پرتو افکن راه این انقلابها باشد.
افراد و رستههای هر جامعه متعادل دارای حقوق یکسان و از آزادی با نگهداشت نظم برخوردارند. نظم و آزادی دو عنصر سازنده هر جامعه سالم و متعادل میباشد. از افراد آزاد است که جامعه و ملتی آزاد ایجاد میشود. اما این افراد آزاد و رستههای آنها بخاطر نیازهای جامعه دارای وظایفی میباشند که انجام آن همواره از ایشان خواسته میشود.
در جامعه ملی کوچکترین واحد جامعه خانواده است که سرپرست آن (مرد و یا زن) به تعداد افراد نابالغ خانواده دارای حق رای میباشد.
۴- دولت
دولت ملی نیروی سازمان دهنده و اداره کننده و رهبر جامعه میباشد و مرکب از مجموعه دستگاههائی است که هر یک مرجع رسیدگی به یکی از امورات مختلف ملی میباشند.
بالاترین عنصر دولت، حکومت ملی است که زیر نظر بزرگ فرماندار برنامههای ملی را بر پایه آرمان ملی طرح و در اجرای آنها برای رسیدن به هدفهای ملی اقدام و نظارت میکند. کسانی که در این دستگاهها انجام وظیفه میکنند از برگزیدگان ملت اند و به نام ملت ایران اقدام مینمایند. تعیین حکومتهای محلی (قومی و ملی) با مردم است که چه مستقیم و چه به وسیله دستهها و اقوام یا شرکت در انتخابات انجمنها و شوراها و مجالس در اداره امور کشور از روستا تا دولت ملی دخالت دارند.
۵- فرهنگ
فرهنگ پرتو فروزان نیروی خلاقه ملت است و خود نمودار آنست و وظیفه آن با پرورش نوباوگان ایران تهیه جانشینانی شایسته و ارزنده برای تأمین دوام و بقاء ملت ایران است.
فرهنگ باید سنتهای ملی را نگهبان و در رواج آنها کوشا باشد همه پیشرفتهای جامعه ملی را زیر دید داشته به هنگامی که باید از کجرویها پیشگیری و در درمان آنها اقدام کند - در رواج زبان دری که زبان اداری و ادبی ایران است کوشا بوده به تشکیل فرهنگستان و تدوین فرهنگنامه همت گمارد - آثار ملی را نگهداری کرده در شناساندن فرهنگ بر تمدن ایران جدیت کند، تاریکیهای زمان کهن را شکافته و تاریخ ایران باستان را روشن نماید و تاریخ ما را از دروغها و پرت گوئیها پاک سازد. فرهنگ بر پایه آزادی استوار است تا نبوغها و استعدادها بهتر خود را نشان داده و برای پرتوافشانی بیشتر کمکهای فرهنگی برخوردار شوند. فرهنگ آموزش و پرورش مقدماتی و حرفهای را برای همه و در همه جا مجاناً فراهم و تحصیلات عالیه را به نسبت نیازمندیهای جامعه برای فرزندان شایسته ملت فراهم میسازد.
۶- اقتصاد
هدف کلی اقتصاد ملی به وجود آوردن "جامعه آسایش همگانی است.
در این جامعه:
- همه افراد در برابر بیکاری، بیماری، پیری و از کارافتادگی بیمه میشوند.
- برای حداکثر افراد ملت کار تهیه میگردد. در جامعه ملی بیکارگی ننگ بوده و قدغن است.
- افراد در مالکیت قسمتی از سرمایههای وطن خویش (کشاورزی - دامداری -کانی - صنعتی و بازرگانی) سهیم خواهند بود.
- هر یک از افراد دست کم یک اطاق از آن خود خواهند داشت. - دولت در حد ملی و محلی در همه سرمایه گذرایهای جامعه سهیم خواهد بود و بدین ترتیب مالیات و مالیات گیری از میان برداشته میشود.
- در هیئتهای مدیره همه مؤسسات اقتصادی نمایندگان سرمایه گذاران کارگران و دولت شرکت میجویند.
- سرمایه چون کار متبلور است مانند کار سهم خود را دریافت خواهد داشت و پس اندازهای خصوصی برای شرکت در توسعه اقتصاد جامعه تشویق خواهند شد. و برای این منظور:
- با وضع قوانین ساده و ثابت برای مدت نسبتا طولانی از تزلزل اقتصادی جلوگیری میشود.
- محیط اعتماد و اطمینان به وجود خواهد آمد تا سرمایههای راکد خصوصی و هم چنین سرمایههای از کشور بیرون رفته در داخل کشور به کار بیفتند
- دولت از سرمایه گذاری پشتیبانی خواهد کرد.
- کارهای صنعتی و بازرگانی به مردم واگذار و دولت از انجام خدماتی چون سیگار پیچی - جوراب بافی - پنبه ریسی و قندسازی معاف خواهد بود. انحصارات ملغی خواهد شد.
- امور ارتباطی در حد محلی و ملی به وسیله حکومتهای محلی و ملی اداره و تجدید و توسعه خواهد یافت.
اقتصاد ملی ارشادی خواهد بود و دولت برنامه سرمایه گذاری و تولید و مصرف و قیمتها را تنظیم و رهبری خواهد کرد. دولت از کالاهای ایرانی در برابر رقابت کالاهای بیگانه پشتیبانی خواهد نمود. برنامه اقتصادی در زمینههای مختلف بدین شرح است.
آ- صنعت نخستین هدف این اقتصاد تولید کلیه فراوردههای صنایع اصلی (صنایع مادر و صنایع اصلی مصرفی) است در داخل کشور، و در مرحله دوم یافتن بازارهای فروش در کشورهای دیگر. پشتبیانی دولت از صنایع کشور باید از پیشرفت مرغوبیت کالاها نکاهد.
ب - کانها
آنچه در زمین نهفته است از آن ملت است و جز در موارد محدودی که منافع ملی ایجاب کند همه افراد ایرانی میتوانند در بهره برداری از کانها شرکت جویند. اماصدور مواد خام کانی بشکل سنگ که به زیان مالی ملت ایران است باید جای خود را به صدور فرآوردههای پالایش شده و یا ساخته شده این کانها بدهد.
دولت موظف به تهیه نقشه معدنی کشور با برآورد ذخیره آنست و برای استخراج درست و متناسب از کانها بازرسی خواهد کرد.
پ - نیرو (انرژی).
هدف سیاست انرژی کشور ایجاد شبکه انرژی (از آب - ذغال سنگ - نفت -گاز و انرژی هسته ای) در کشور است با توجه به وضعیت و استعداد هر منطقه و فراهم ساختن برق فراوان - ارزان و مترقی (با حداقل تفریط نیرو و آسانترین و تمیزترین وسائل تولید و مصرف) برای نیازهای خانگی - صنعتی - کشاورزی - معدنی و ارتباطی کشور میباشد..
صدور هرچه بیشتر مواد هیدروکربور به منظور تحصیل ارز خارجی (البته مازاد بر نیازهای صنایع فلزکاری - شیمیائی و پتروشیمی) از هدفهای این سیاست انرژی است.
ت - کشاورزی و دامپروری
مالکیت زمینها - چراگاهها و جنگلهای ایران ملی است ولی بهره برداری از آنها با افرادی است که کار و سرمایه خویش را با رعایت برنامههای ملی و محلی در آنجا به کار انداختهاند.
افزایش جمعیت کشور - کومک [کمک] به همسایگان نیازمند نگاهداری ذخائر کافی خواروبار برای مواجه شدن با تغییرات غیر منتظره تولید بیشتر فرآوردههای کشاورزی را ایجاب مینماید.
برای تولید بیشتر باید هم از زمین زیر کشت محصول بیشتری به دست آورد و هم به زمینهای زیر کشت افزود.
سیستم کشاوری باید دگرگون شود و کشاورزی وسیله شرکتهای بزرگ با سرمایه کافی و وسائل مدرن انجام گردد، در این شرکتها کشاورزان باید سهیم شوند که علاوه بر سهمی که دارند از کار خود هم مزد دریافت نمایند.
باید شرکتهای همکاری روستایی کشاورزی (شهرک)ها به وجود بیایند و در این شهرکها وسائل کشاورزی جدید با روش کشاورزی نو از طرف دولت در اختیار گذارده شود همه گونه نیازمندیهای زندگی نو مانند درمانگاه - دبستان - دفاتر پست و تلگراف - برق برای آنها به وجود بیاید. هر چند شهرک باید وابسته به یک مرکز کشاورزی گردند که در آنجا همه گونه وسائل کشاورزی مانند تعمیرگاههای ثابت و سیار تراکتور - آموزشگاه رانندگی و تعمیرکاری - باغات نمونه – وسائل سمپاشی و کودهای شیمیائی موجود باشد.
هر سال در یکی از شهرستانها نمایشگاه کشاورزی ایجاد شود و به بهترین تهیه کنندگان فرآوردهها پاداشهای شایان داده شود. دولت باید به کشاورزان کومکهای رکمکهای بیدریغ نماید و اطاق کشاورزی در هر شهرستان تأسیس گردد و دولت موظف به خرید مازاد فرآوردههای کشاورزی باشد. او با ایجاد شرکتهای توزیع خواروبار واسطههای بین تولید کننده و مصرف کننده محدود و در نتیجه کشاورزان سود بیشتر برده و مصرف کنندگان هم بهای کمتر میپردازند.
آموزش کشاورزی و دامپروری جزو برنامه آموزش همگانی و حرفهای قرار بگیرد. آموزشگاه و دانشکدههای کشاورزی باید در همه شهرستانها تأسیس گردند. با ایجاد کارگاههای صنعتی در داخل روستاها و کارخانجات وابسته به کشاورزی در شهرستانها از هدر رفتن نیروهای کار در فصولی که کار کشاورزی کمتر است جلوگیری خواهد شد.
روستاها باید از وضع فلاکت بار امروزی خارج شده ساختمانهای مناسب و ارزان و مدرن به وجود آورد و به اقساط دراز مدت (مثلا ۳۰ ساله) به دهقانان واگذار نمود.
روستاها باید دارای همه گونه نیازمندیهای زندگانی نوین باشند، به وسیله جادههای اسفالته به شاهراهها مربوط و از شبکه برق کشور استفاده نمایند.
ساختمان ایران نوین از روستاها آغاز میگردد نه از تهران و کاخ سازی.
دامپروری - برای تهیه بیشتر فرآوردههای حیوانی به خصوص گوشت و شیر باید به دامپروران کومکهای [کمکهای] شایان نمود وسائل لازم در اختیار دامپروران سیار قرار داد و در هر منطقه دامپروری کشتارگاه و انبارهای سردخانه به وجود آورد.
تشویق به سرمایه گذاری در کار دامپروری و رواج گوشت گوساله و گاو و دادن شیر به کودکان در کودکستانها و به کارگران در کانها و کارگاهها به طور مجانی از وظائف دولت است.
شیلات - دولت باید به مردم کرانه نشین کومک [کمک] نماید تا تشکیل شرکتهای ماهیگیری دهند و وسائل شکار در اختیار آنان قرار دهد، در شمال و جنوب کارخانجات کنسرو ماهی ایجاد گردد که ماهیهای صید شده را خریده تبدیل به کنسرو و یا یخ زده به داخل و خارج کشور برساند.
جنگلبانی - چراگاهها و شکاربانی
برای تهیه گوشت ارزان نیاز به مراتع است که باید اصلاح یا ایجاد و سپس نگهداری گردند و بهره برداری از آنها نیز باید متناسب و متناوب باشد.
جنگلهای موجود باید اصلاح و حفظ شوند - جنگلهای جدید به خصوص در اطراف شهرهای پرجمعیت ایجاد گردند. پارکهای ملی و منطقهای حفاظت شده برای حفظ نژاد جانوران و گیاهها باید به وجود آورده شوند.
از شستگی زمین باید جلوگیری کرد و با جانشین ساختن سوختهای مدرن از میان بردن بوتههای صحرا ممانعت نمود کوشید تا صحرا و شوره زارها را با کمربندهای جنگلی محصور ساخت.
ث - بازرگانی و نظام پولی
کوشش بازرگانان و دستگاههای بازرگانی باید همواره آن باشد که بر حجم صادرات بیفزایند تا لااقل میان صادرات و واردات (سوای مواد نفتی) موازنه برقرار شود. چربیدن واردات بر صادرات سهمگین بوده و ادامه آن برای اقتصاد یک ملت خطرناک است.
دولت باید با تشویق صادر کنندگان و تنظیم قیمتها در داخل و خارج بازرگانی را ارشاد و تقویت نماید و در روابط خود با کشورها پیوسته موازنه خرید و فروش را در نظر دارد.
ان توسعه هواپیمائی و دریاداری بازرگانی برای استقلال بازرگانی کشور لازم بوده و باید مورد توجه قرار گیرد. یک دستگاه بزرگ و مستقل مسئول امور دریاداری بازرگانی مورد لزوم است که برای تهیه قوانین دریاپیمائی و ایجاد شرکتهای کشتی رانی مسافری - باربری - نفتکش و تأسیس دانشکده دریانوردی و ایجاد کارگاههای تعمیر و کشتی سازی اقدام فوری بنماید تا زیان دیر کرد زمان گذشته جبران گردد.
نظام پولی - نظام پولی کشور باید بر دو اصل استوار گردد:
- رابطه مستقیم قوه خرید پول کشور در داخله با تولید و مصرف ملی - رابط پول کشور با ارز، به وسیله داشتن یک پشتوانه نیرومند ارز و ارزهای بهادار
چاپ محرمانه اسکناس و ارزیابیهای پی در پی و بیعلت که سبب بیاعتمادی مردم به پول ایران و بیارزشی آن در بازار جهانی است باید پایان یابد. سیستم پولی کشور در نیم قرن اخیر هنوز سر در گم مانده است و اقدام مضحک در تغییر واحد پول از نام ترکی تومان به نام پرتغالی ریالی (زمامداران وقت در اثر بیسوادی تصور میکردند نام فارسی است) نتوانست مورد قبول ملت واقع شود و هم چنین افزودن عشرات آن چیزی بر ثروت ملی اضافه نکرد جز زحمت حسابداری.
بانکداری باید از وضع صرافی و رباخواری کنونی خارج شده و به صورت بانکهای مدرن و محکم که مورد اعتماد مردم و کارگشای نیازمندیهای آنان باشد در آیند.
ایجاد یک سیستم پولی نو با پشتوانه محکم اولین گام برنامه اقتصادی حکومت ملی خواهد بود.
۷- سیاست
سیاست ملی بر پایه آزادی استوار است و سیاستی است مثبت و کارآمد که سود ملت را در برداشته و در جهت آسان ساختن و راه وصول به هدفهای ملی باز کردن رهبری میشود. احترام به سازمان ملل متحد – دوستی و احترام متقابل با همه دول به ویژه همه گونه اقدام برای حفظ آن در آسیای جنوب غربی و خاورمیانه و پشتیبانی از جنبشهای ملی در جهان از وظایف اصلی این سیاست است.
روش فلاکت بار سیاستهای تسلیم و رضا و بیهدف و منفی - پذیرفتن سیاستهای تحمیلی یا دنباله روی از سیاست بیگانه - قبول دخالت بیگانه در امور ملی، شرکت در گروه بندیهای بیفلسفه و دسیسههای تحریک آمیز - قبول تعهدهائی به سود بیگانگان در آرمان ملی مردود و به دورافکنده میشود. با ایران نیروهای زیناوند ایران پشتوانه سیاست ملی و همه افراد ملت در تشکیل این نیروها شرکت کرده و پشتیبان آنند. ارتش ایران برای دفاع از مرز و بوم ایران زمین در برابر دشمن بیگانه به وجود آمد نه برای کشتار و سرکوبی هم میهنان که خواستار بزرگی و ارجمندی ایرانند.
بخش چهارم – آرایش
الف – کشوری
ایران زمین بنا به مقتضیات جغرافیائی - انسانی و اقتصادی به مناطق قومی تقسیم میگردد. هر منطقه دارای شهرها و روستاهائیست که قسمتهای تابعه آن به شمار میروند. روستا کوچکترین واحد کشوری است. تقسیمات داخلی هر منطقه را بعدا انجمنها و مجالس تعیین مینمایند.
ب - اداری
شاهنشاه نماینده عالی ملت ایران است، این مقام مقدس فوق هرگونه مسئولیت و وظیفهای قرار دارد و تجسم رابطه نسلهای گذشته و کنونی و آینده است.
انجمن شاهنشاهی ایران: این انجمن از برگزیدگان اقوام ملت تشکیل یافته و ریاست آن به نام شهریار از طرف انجمن انتخاب میگردد.
سازمان ایران فرمانداری: در بالای این سازمان بزرگ فرماندار ایران قرار گرفته به تعداد مورد نیاز وزیران و فرزینان انتخاب نموده که امور کشور را زیر دید وی اداره نمایند. بزرگ فرماندار از طرف انجمن شاهنشاهی ایران انتخاب میگردد.
ج - مجلس قانونگذاری و شوراها
مهستان - این مجلس از نمایندگان اقوام ایرانی تشکیل میگردد هیئت رئیسه آن انجمن شاهنشاهی را به وجود آورده و خود در امور سیاسی مورد مشورت قرار میگیرد.
شورا - این مجلس از نمایندگان مستقیم مردم ایران تشکیل شده و وظیفه قانونگذاری و تصویب بودجه را بر عهده دارد.
انجمنهای مناطق یا مجالس محلی - این انجمنها از نمایندگان منتخب مردم تشکیل و به امور منطقه رسیدگی نموده بودجه منطقه را بررسی و تصویب کرده و مقررات لازم برای حسن جریان امور داخلی منطقه وضع مینماید.
انجمن شهر - در هر شهر مردم اعضاء انجمن شهر را تعیین مینمایند. انجمن شهر وظیفه دار انتخاب شهردار و رسیدگی بامور شهری - پلیس محلی - آموزش و بهداشت مردم است.
انجمن روستا - روستا کوچکترین واحد اداری است که دارای انجمن میباشد. انجمن ریش سفیدان از طرف روستائیان انتخاب میگردند و کدخدا تحت نظر این انجمن امور روستا را اداره میکند. روستا دارای دفاتر آمار و تومار میباشد.
شورای عالی قانون اساسی (دیوان بنیاد ایران)
این شورا از نمایندگان منتخب به وسیله مهستان - مجلس شورا تشکیل گردیده و وظیفه دار بررسی و رسیدگی به حسن جریان امور برطبق قانون اساسی کشور و به خصوص انتخابات میباشد و درستی انجام آن را توسط دولت به انجمن شاهنشاهی ایران گزارش میدهد. این شورا میتواند انتخابات هر قسمت را که مخدوش بداند متوقف یا آراء را باطل اعلام نموده و در تجدید آن اقدام نماید.
دیوان عالی کشور
این دیوان از دادرسان برجسته و کهن دادگستری برای دائم تشکیل و عالیترین مرجع قضائی کشور است. وظیفه دار رسیدگی به آراء دادگاهها که درباره کیفرهای سخت و محکومیتهای مهم صادر شده میباشد.
همچنین دیوان عالی کشور وظیفه دار بررسی مقرراتی است که مجالس محلی وضع مینمایند تا هرگاه با قوانین اساسی مغایرت داشت و به اصول هم پیوستگی ایران لطمه میزند به لغو آن رای دهد. دادستان کل کشور - به نمایندگی دستگاه ایران فرمانداری رابطه دیوان را با مسائل دادگستری برقرار میسازد.
مجلس مؤسسان (انجمن بنیانگذاری)
آنچه در بخش چهارم گفته شد پنداری است از آرایش و سازمان اداری ایران نو ولی اصولاً تعیین نوع و سیستم حکومت و سازمان اداری و وظائف و حدود اختیارات هر دستگاه با مردم ایران است که به وسیله نمایندگان منتخب خود بررسی و قوانین آن را تصویب کنند. است
بدین سبب:
پس از پیروزی انقلاب ملی ایران از مردم دعوت خواهد شد که بیدرنگ نمایندگان خود را برای تشکیل انجمن بنیان گذاری و تصویب قانون اساسی نوین (آئین بنیاد ایران) بر پایه آرمان فلسفی انقلابی ایران انتخاب کنند*
پایان
توضیحات سند:
* یادداشتهای تیمور بختیار تحت عنوان آئین انقلاب ما نشان میدهد که تفاوت ماهوی میان شخصیت وی و سایر دیکتاتورها وجود ندارد. او در هر حوزه و زمینهای خود را صاحب نظر دیده و نظرات خود را به عنوان اصول انقلاب عرضه داشت.
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد سوم، بختیار در عراق صفحه 264