آیتاللّه سید محمد بهبهانى
متن سند:
بطوریکه استحضار دارند روابط حسنه موجود بین دولت و علماء و روحانیون تقریبا از نیمه دوم سال 1338 بدنبال تقدیم لایحه اصلاحات ارضى بوسیله دولت بمجلسین روبسردى گرائید تا آنجا که در اثر تحریکات و اقدامات مالیکن و برخى از روحانیون تهران از جمله آیتاللّه سید محمد بهبهانى فتوائیهاى نیز از طرف مرحوم آیتاللّه بروجردى علیه اصلاحات ارضى صادر گردید و نتیجتا لایحه مذکور در مجلس بترتیبى بتصویب رسید که بهیچ وجه قابل اجراء نبود.
در دوره حکومت دکتر امینى بر اثر تصویب مقررات جدید اصلاحات ارضى و آغاز اجراى این برنامه مجددا-جنب و جوشهایى در بین روحانیون شروع شد و سید جعفر بهبهانى که بعلل وجهات شخصى و عدم واگذارى پست حساس بوى مخالف دولت وقت بود به وسیله پدر خود آیتاللّه بهبهانى و روحانیون وابسته بوى مرتبا باین تحریکات دامن میزد. وضع بهمین منوال ادامه داشت تا اینکه در مهر ماه سال گذشته تصویبنامه مربوط بانجمنهاى ایالتى و ولایتى در هیات دولت بتصویب رسید و ضمن آن بزنان نیز حق راى اعطاء گردید و در اثر این اقدام روحانیون و مالکین عمده که از اجراى برنامه اصلاحات ارضى بشدت ناراحت ولى در نتیجه حمایت بیدریغ افکار عمومى از این برنامه بمیزان زیادى قادر بمخالفت با آن نبودند بهانه جدیدى پیدا کرده و علیه دولت بتبلیغات و تحریکات پرداخته و در مدت کوتاهى توانستند ناراحتى بالنسبه قابل ملاحظهاى جهت دولت بوجود آورند. تا اینکه دولت ناگزیر اتخاذ تصمیم درباره این تصویبنامه و شرکت زنان در انتخابات انجمنهاى مذکور را ببعد موکول کرد.
در نتیجه دو ماه مبارزات و کشمکشهاى علماء با دولت در مورد تصویبنامه انجمنهاى ایالتى و ولایتى همبستگى و تشکل بیشترى در صفوف روحانیون که تا آن هنگام چندان وحدت نظرى با یکدیگر نداشتند بوجود آمد و جناحهاى سیاسى و غیر سیاسى مخالف را پیش از پیش متوجه استفاده از نیروى روحانیون در مبارزه علیه دولت ساخت. چندى نگذشت که تصویبنامه مربوط بموقوفات و ملى کردن جنگلها و مراتع تصویب و تصمیم گرفته شد لوایح ششگانه اصلاحى بتصویب ملى گذارده شود. روحانیون که خود نیز از اصلاحات-ارضى و واگذارى موقوفات باجارههاى طویل المدۀ بدهاقین ناراحت بودند در اثر تحریک مالکین و جبهه-ملى و دستجات وابسته و سایر جناحهاى مخالف علیه تصویب ملى اعلامیههایى صادر و شرکت مردم را در-آن تحریم و تحریکات خود را تشدید نمودند و دولت ناچار شد اقداماتى علیه آنان معمول دارد.
علماء و روحانیون مخالف که بتدریج رهبرى آنها بعهده آیتاللّه روحاللّه خمینى محول میشد تقریبا از 3 ماه پیش باین طرف در انتظار رسیدن ایام سوگوارى ماه محرم بودند تا آنجا که آیتاللّه خمینى که عید نوروز سال جارى را عزا اعلام نموده بود بکرات اظهار داشته بودند عید شیعیان در سال جارى در محرم برگزار خواهد شد.
حوادثى نظیر واقعه مدرسه فیضیه قم و جریانات تبریز در روز دوم فروردین سال جارى به تشدید اوضاع کمک کرد تا اینکه ماه محرم فرا رسید. علماء و روحانیون بویژه آیت اللّه خمینى که عده زیادى
از وعاظ و طلاب را بمنظور اجراى یک طرح و نقشه تبلیغاتى دامنه دار علیه دولت بشهرستانهاى مختلف-اعزام داشته بودند در تهران ـ مشهد ـ قم و سایر شهرها بشدت مشغول فعالیت شده و دولت را باتهام پایمال کردن موازین اسلامى ـ ایجاد روابط با اسرائیل ـ تقویت و ایجاد تسهیلاتى جهت فرقه بهایى و برخى اقدامات دیگر مورد حمله قرار داده و مخصوصا در نظر داشتند در روزهاى تاسوعا و عاشورا از کثرت فوقالعاده دستجات عزادار استفاده و حتى الامکان تصادماتى بین مامورین انتظامى و مردم بوجود آورده و از آن بهرهبردارى بنمایند. ولى طرح عاقلانه عدم مداخله قواى انتظامى در امور دستجات عزدارى در روزهاى سوگوارى این-فرصت را بآنان نداد و مراسم سوگوارى تاسوعا و عاشورا در سراسر کشور و با نظم و آرامش برگزار شد.
در تهران بامداد روز عاشورا طبق دعوت و اعلام قبلى، گروهى در حدود 3 هزار نفر مرکب از عناصر منتسب-بجمعیت نهضت آزادى و انجمنهاى اسلامى وابسته به آن عوامل طرفدار آیتاللّه بهبهانى ـ بقایاى فدائیان-اسلام ـ اعضاى جمعیتها و هیاتهاى مذهبى ـ افراد کمیته بازار جبهه ملى و برخى از بازاریان متعصب که-همگى آنها ضمن داشتن پارهاى اختلافات با یکدیگر در تایید و پشتیبانى از نظریات آیتاللّه خمینى وحدت نظر دارند در مسجد حاج ابوالفتح واقع در میدانشاه جمع و بصورت دمونستراسیون در خیابانهاى رى ـ سر چشمه ـ بهارستان ـ شاهآباد ـ اسلامبول ـ فردوسى ـ شاهرضا ـ سى مترى نظامى ـ سپه و ناصر خسرو بگردش در آمده و به دادن شعارهایى له خمینى و بعضا دکتر مصدق و علیه دولت و مقامات عالیه کشور پرداخته و در خاتمه در حالى که از تعداد آنها تا حدودى
کاسته شده بود بمسجد سلطانى وارد و در آنجا بآنان اعلام شد که بعد از ظهر روز مذکور در مسجد هدایت گرد آیند.
ابتکار این تظاهرات بدلایل و قرائن ذیل بیشتر در دست عوامل منتسب بجمعیت نهضت آزادى بود:
1ـ مشاهده عدهاى از عناصر طرفدار این جمعیت در بین متظاهرین.
2ـ دادن شعارهاییى له مصدق.
3ـ دادن شعارهاى تندى علیه مقامات عالیه کشور که مخصوص افراد این جمعیت است.
4ـ کشاندن متظاهرین بخیابانهاى شمالى شهر و توقف در برابر دانشگاه.
5ـ اعلام اینکه متظاهرین بعد از ظهر روز عاشورا در مسجد هدایت حضور بهمرساند.
عده مذکور بعد از ظهر روز عاشورا در مسجد هدایت اجتماع و سخنان مکارم شیرازى را استماع و آنگاه-بطرف مسجد آذربایجانیها که فلسفى واعظ در آن بوعظ میپرداخت رهسپار شد و در بین راه تظاهراتى علیه دولت و له خمینى بعمل آورده و فرداى روز عاشورا مجددا در مسجد حاج ابوالفتح گرد آمده و با عده کمترى (در حدود یکهزار و پانصد نفر) با دادن شعارهاى تندترى در همان خط سیر روز قبل بتظاهرات پرداخته و در بعد از ظهر نیز با شکستن در مسجد هدایت که ظاهرا بدستور سید محمود طالقانى بسته شده بود وارد این مسجد شده و در خاتمه مجلس بآنان اطلاع داده شد که فرداى آن روز (چهارشنبه 15 /3 /42) بار دیگر در مسجد سلطانى گرد آیند.
عدهاى از آنها پس از خروج از مسجد مجددا در خیابانها بتظاهرات پرداختند که مامورین انتظامى در
میدان توپخانه آنان را که در حدود 125 نفر بودند محاصره و دستگیر کردند.
ضمنا از ظهر روز عاشورا آیتاللّه خمینى در مدرسه فیضیه بمنبر رفته و سخنرانى بالنسبه شدیداللحنى علیه دولت و مقامات عالیه کشور ایراد نمود و حملات وعاظ در مساجد و منابر تهران و شهرستانها در روز 3 شنبه (یازدهم محرم) همچنان ادامه یافت.
بدنبال این جریانات تصمیم گرفته شد آیتاللّه خمینى و جمعى دیگر از روحانیون و وعاظ ناراحت در تهران و شهرستانها بازداشت شوند و بهمین ترتیب نیز عمل و سهشنبه شب (14 /3 /42) خمینى در قم و در حدود 2 نفر از روحانیون و وعاظ در تهران دستگیر گردیدند.
خبر مربوط بدستگیرى خمینى و فلسفى واعظ و سایر روحانیون بامداد روز 4 شنبه (15 /3 /1342) سریعا در بازار و محافل مذهبى و سایر طبقات مردم تهران منتشر و متعاقب آن زمزمه ابراز عکسالعمل و تعطیل دکاکین شنیده شد و جمعى از طرفداران خمینى و سایر روحانیون در اینمورد بکوشش و فعالیت پرداختند.
مقارن همین احوال در حدود ساعت 83 قریب به 4 نفر از عناصر وابسته بجمعیت نهضت آزادى و اعضاى جبهه ملى بازار طبق قرار قبلى در مسجد سلطانى اجتماع کرده بودند که مامورین انتظامى آنان را پراکنده ساختند. عده مذکور باتفاق سایرین در بازار و سایر خیابانهاى جنوبى و شرقى شهر و میدان بار-فروشها کسبه و اصناف را به تعطیل کار و مغازههاى خویش دعوت وبتدریج گروه کثیرى از بازاریان
و متعصبین مذهبى در خیابان بوذرجمهرى و حوالى بازار گرد آمدند. توضیح اینکه چون بامداد روز 4 شنبه نیز برگزارى مجالس روضهخوانى و اجتماعى مردم در مساجد بمناسبت ایام سوگوارى همچنان ادامه داشت لذا این امر را نمیبایستى در مطلع شدن هر چه بیشتر مردم از خبر بازداشت خمینى و سایر روحانیون پیوستن بصفوف مجتمعین بى تاثیر دانست.
متظاهرین که در اثر تبلیغات چند روزه وعاظ در منابر کاملاً تحریک و از شنیدن خبر بازداشت خمینى ـ فلسفى و سایرین عصبانى شده بودند و ضمنا در ساعات اولیه مامورین انتظامى بمیزان کافى در حوالى بازار-موجود نبوده و شدت عملى مشاهده نمىکردند لذا بر تجرّى خود افزوده و به ساختمان اداره کل انتشارات و رادیو حمله و شیشههاى آنرا خرد کردند و چون موفق بدخول باین اداره نشدند فعالیتهاى تخریبى خود را بسایر نقاط شهر گسترش داده و بصورت دستجات مختلف بین 5 الى چهار صد نفرى بخرد کردن و آتش زدن اتوبوسها و اتومبیلهاى دولتى و شخصى ـ کندن باجههاى راهنمائى و فروش بلیط ـ کیوسکهاى تلفن ـ آتش زدن کتابخانه پارک شهر و مغازهها ـ ایذا و اذیب افراد کلیمى و بانوان ـ تخریب میدانهاى عمومى و غیره مبادرت ورزیده و حتى ببرخى از کلانتریها و کارخانه برق نیز حمله بردند که در اثر اعزام نیروهاى کمکى نظامى و تیراندازى و کشته و مجروح شدن عدهاى از متظاهرین خاتمه ولى بعد از ظهر روز 5 شنبه با وجود بر قرار حکومت نظامى بار دیگر اجتماعاتى در حوالى بازار و سرچشمه تشکیل که در اثر تیراندازى مامورین انتظامى پراکنده گردیدند.
در قم ـ مشهد ـ شیراز ـ کاشان ـ خمین ـ نیز در روزهاى 4 شنبه و 5 شنبه (15 و 16 /3 /1342) بعنوان اعتراض به بازداشت خمینى ـ قمى ـ محلاتى و سایرین تظاهرات کم و بیش مشابهى بوقوع پیوست.
دستجات شرکت کننده در اغتشاش
در تظاهرات و فعالیتهاى مخربى که در تهران صورت گرفت تا آنجا که گزارشهاى واصله حکایت میکند طبقات ذیل شرکت داشتهاند:
1) عناصر وابسته بجمعیت نهضت آزادى و انجمنهاى اسلامى منتسب باین جمعیت.
2) بازاریان طرفدار جبهه ملى.
3) اعضاى هیاتهاى مذهبى نظیر هیات قائمیه و جوانان حداد و غیره.
4) بقایاى فدائیان اسلام.
5) طرفداران آیتاللّه بهبهانى و برخى دیگر از روحانیون
6)بازاریان متعصب مذهبى.
7) جمعى از متنفذین و چاقوکشان جنوب شهر و میدان بار فروشها نظیر طیب حاج رضایى.
این دستجات و طبقات که در اجتماع مسجد حاج ابوالفتح و سپس دمونستراسیون خیابانها در روز عاشورا نیز شرکت داشتند همانطوریکه فوقا ذکر شد گر چه ممکن است با یکدیگر داراى تضادهاى فکرى و اختلاف-نظرهائى بوده باشند ولى در این اواخر کلیه دستجات فوق جدا از آیتاللّه خمینى طرفدارى و پیروى مینمودند.
ماهیت اغتشاش :
با توجه باقدامات تخریبى عناصر آشوبگر در نقاط مختلف شهر متحمل است در بادى امر چنین بنظر رسد که اینگونه اقدامات نمیتواند بدون نقشه و طرح قبلى و بدون داشتن ستادى مشترک و مجرب به
منصه ظهور و بروز برسد ولى چنانچه بچگونگى بوجود آمدن این ماجرا اندکى بیشتر توجه شود عقیده و ایمان بچنین فکرى در معرض شک و تردید قرار خواهد گرفت زیرا در صورتیکه دستجات مخالف در تولید این اغتشاش داراى طرح و نقشهاى بودند بمجرد بازداشت خمینى مبادرت بتظاهرات ننموده و تامل میکردند تا هر چه بیشتر مردم از این امر مطلع و سپس بطور غافلگیرانهاى شبانه کلیه مراکز حساس و حیاتى نظیر کارخانه برق ـ آب ـ انبار ـ نفت و راه آهن و غیره را منفجر و فرداى آن روز دست باغتشاش میزدند.
بعلاوه چنانچه آشوبگران داراى طرح و نقشهاى بودند هیچگاه بخراب کردن وسایل عام المنفعه و آتش زدن کتابخانه و امثال آن که احساسات عمومى را جریحهدار مینماید مبادرت نمىورزیدند. چون افرادیکه منظورى باین مهمى (ساقط کردن دولت) را داشته و بخواهند جهت این کار طرح و نقشهاى تنظیم نمایند مسلما این اندازه عقل و درایت دارند که بتوانند درک کنند این اقدامات بزیان آنها تمام خواهد شد.
مضافا باینکه قسمت عمدهاى از اقدامات تخریبى در اثر اغراض شخصى صورت گرفته و افرادیکه با سایرین قبلاً داراى حسابهائى بودهاند موقعیت را مغتنم شمرده و بتصفیه حساب پرداختهاند که نظایر این امر در حوادث روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه زیاد بچشم میخورد.
بهرحال گرچه هنوز زود است که بتوان اظهار نظر صریح و قطعى در مورد ماهیت این اغتشاش بعمل آورد ولى از قرائن امر چنین استنباط میشود که حوادث هفته گذشته را با تردید میتوان یک شورش
طبق نقشه و برنامه دانست و بفرض آنکه عناصر مخالف در صدد تهیه و تدارک نقشههاى خائنانهاى جهت بر هم زدن نظم و امنیت کشور بودهاند این وقایع قبل از فرا رسیدن موعد اجراى نقشههاى آنان حادث و در حقیقت طرحهاى آنان را بر هم زده است.
ضمنا نقش طبقات ناراضى از صفوف و دستجات مختلف و افراد بیکاره و همچنین تحریکات مداوم رادیوهاى بیگانه و عوامل دیگرى از این قبیل را نمىبایستى نادیده گرفت. و مسلما تعداد زیادى از جمع 4 تا 6 هزار نفرى که در روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه موجبات ایجاد اغتشاش را فراهم ساختند از طبقات ناراضى و-بیکارهاى بودند که محققا در هر نغمه مخالفى که ساز شود شرکت خواهند جست.
بدیهى است که تحقیقات بعدى در مورد ارسال وجوهى از خارج و کمکهاى جمال عبدالناصر بعوامل آشوبگر و نتایج حاصله از بازجوئیهاى معموله از افراد بازداشتى بیش از پیش ماهیت قضیه را روشن خواهد ساخت.
در حال حاضر چه باید کرد؟
آنچه مسلم است براى دولت که اکنون دست ببازداشت آیتاللّه خمینى و برخى دیگر از علماء و وعاظ ناراحت زده و بدنبال آن حوادثى باین صورت که ملاحظه شد رویداده راه برگشت و عقب نشینى وجود ندارد. زیرا دادن کوچکترین امتیاز بروحانیون بر تجرى آنان افزوده و دولت را با بزرگترین شکست مواجه خواهد ساخت. ولى در عین حال برخى راه حلها و طرق وجود دارد که میتوان بوسیله آنها بدون دادن امتیاز موجبات اسکات مخالفین و بر طرف ساختن بحران و جلب حمایت متدینین بى غرض را فراهم ساخت.
بنظر میرسد که در شرایط فعلى انجام اقدامات ذیل جهت اعاده وضع عادى در کشور فوریت و ضرورت دارد:
1ـ باز کردن بازارها و دکاکین : چون تعطیل بازار تهران و برخى شهرستانها دلیل ادامه اوضاع غیر عادى در کشور است و مخالفین این امر را نشانه همدردى و پشتیبانى مردم از خود دانسته و مسلما تعطیل بازار را وسیله کسب امتیازاتى از دولت قرار میدهند، لذا مساعى دولت باید در درجه اول صرف مفتوح ساختن-بازار تهران و نتیجتا شهرستانها گردد و با توجه باینکه اکثر کسبه مایل بباز کردن دکاکین خود میباشند موفقیت در این راه چندان دشوار بنظر نمیرسد. ولى مسلما عدهاى از بازاریان متعصب نیز جدا مخالف مفتوح شدن مغازهها هستند و این عده باتفاق سایر عناصر ناراحت و اخلالگر محققا منتهاى کوشش خود را بکار خواهند برد تا از باز گردیدن بازار جلوگیرى نمایند. جهت گشودن دکاکین میبایستى ابتداء در بازار و خیابانهاى اطراف ایجاد اعتماد از نظر وجود امنیت نمود و سپس از طریق تماس با برخى از محترمین بازار و وساطت معمرین اطاق بازرگانى تهران در این باره اقدام کرد و عنداللزوم میتوان بتهدید از قبیل برداشتن سقف بازار و غیره نیز متوسل شد.
2ـ آزادى فورى افراد بیگناه و رسیدگى و تعقیب سریع پروندههاى اخلالگران و اعمال مجازاتهاى شدید در مورد آنان بویژه نسبت بچاقوکشانى نظیر طیب حاج رضائى که افکار عمومى نیز از آنها بشدت متنقر است.
3ـ دستگیرى کلیه اعضاى جمعیت نهضت آزادى و انجمنهاى وابسته و همچنین بقایاى فدائیان اسلام و برخى از هیاتهاى مذهبى خطرناک که در جریانات اخیر نقش درجه اول را بعهده داشتهاند بمنظور جلوگیرى از وقوع حوادث بعدى.
4ـ ممانعت از برگزارى تظاهرات بمنظور ابراز تنفر نسبت بحوادث اخیر به وسیله افراد بدنام نظیر شعبان جعفرى و اصولاً خوددارى از هر گونه استفاده از این دسته اشخاص در این قبیل امور.
5ـ جلب و تحبیب پارهاى از وعاظ مورد اعتماد که در اثر جریانات اخیر از روضه خوانى و نتیجتا منافع مادى-خویش محروم گردیدهاند و کمک بآنها بمنظور محکوم کردن مسببین این وقایع.
6ـ رعایت احترام بیشترى نسبت بروحانیون روشنفکر خوشنام نظیر راشد و کمرهاى و استفاده از آنها.
7ـ واگذارى فورى تلویزیون ایران بدولت که موجب حملات مداوم وعاظ بدولت و متهم شدن مقامات مسئول-بحمایت از فرقه بهائى است.
8ـ محدود ساختن هر چه بیشتر روابط ایران با اسرائیل و رعایت استتار کامل در اینمورد و متوقف شدن حمایت رادیو اسرائیل از ایران در برنامه فارسى این رادیو.
9ـ چون بر کنارى جهانگیر تفضلى از وزارت مشاور و سرپرستى اداره کل انتشارات و رادیو در طبقات مختلف مردم حسن اثر فراوانى داشته و در حال حاضر تعویض کابینه بهیچ وجه مقرون بمصلحت نیست لذا چنانچه دولت برخى از وزراء و مسئولین امورى را که چندان خوشنام نیستند نظیر دکتر خوشبین وزیر مشاور، بهنیا وزیر دارائى، دکتر خانلرى وزیر فرهنگ و رسول پرویزى معاون نخست وزیر را تغییر دهد در جلب رضایت و اعتماد مردم تاثیر بسزائى خواهد داشت.
1ـ ضمنا باید کلیه دستگاههاى مسئول و همچنین جمعیتهاى زنان منتهاى کوشش خود را بعمل آورند که در آینده مستمسکى بدست روحانیون نداده و با اقداماتى از قبیل دعوت هنرپیشگان موجبات ناراحتى بیشترى را فراهم نسازند.
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 3 صفحه 176