صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

محرمانه

تاریخ سند: 24 فروردین 1343


محرمانه


متن سند:

شماره: 2- 5-4- 5 تاریخ: 24 /1 /1343
از: شهربانی خراسان (مشهد)
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
محرمانه

پیرو شماره ( 2- 5- 4- 5 ) 20 /1 /43 طبق گزارش قسمت مربوطه قبل از ظهر روز 24 /1 /43 به مناسبت وفات حضرت جوادالائمه علیه‌السلام در منزل آقای قمی مجلس روضه‌خوانی منعقد، آقای شیخ عباس طبسی ضمن صحبت در منبر اظهار داشت: در سینماها فیلم‌های شهوت آور که روحیه مردان این شهر بالاخص طبقه جوان را فاسد می‌کند، در معرض نمایش می‌گذارند؛ در سرمقاله روزنامه اطلاعات نوشته شده بود که علماء قانع شده‌اند1 و اظهار رضایت از تصویب لوایح ششگانه دارند، ولی علماء مخالف هستند و تابع دستورات قرآن و دین بوده و می‌باشند و ما از دولت جناب آقای منصور2 تقاضا داریم جلو یاوه‌گوئی‌های روزنامه اطلاعات را بگیرند و آنها کوچکتر از آن هستند که بتوانند مقام روحانیت را لکه دار نمایند و از بین ببرند. من موقعی که آیت‌اله قمی و خمینی در زندان بودند، هر موقع منبر می‌رفتم و نام این دو بزرگوار را می‌بردم، مردم صلوات می‌فرستادند، البته در این مجلس مأمورین انتظامی و دستگاه‌های دیگر می‌باشند، چند روز قبل چند نفر جوان به منزل آیت‌اله قمی آمدند و آب خواستند؛ ابتدا آب را آقای قمی نوشیدند و باقیمانده آن را جوانان برای تبرک و تیمن خوردند و منظور این است که جوانان ما به دین اسلام و احکام قرآن عقیده دارند. بعد شیخ رضا نوغانی درباره خلفاء بنی عباس و شکنجه و آزاری که به اهل بیت می‌دادند بیاناتی ایراد و اضافه کرد که بنی عباس‌ها می‌خواستند بدین وسیله دین اسلام را از بین ببرند، ولی خدا نخواست و خداوند تا ابد با ابقاء دین اسلام بوده و خواهد بود. امروز هارون و مأمون و بنی امیه کجا هستند، اثری از آثار آنان نیست، در صورتی که دین مبین اسلام پای برجا بوده و هست و هارون و مأمون سر از خاک بیرون آورند و ببینند امروز که روز وفات حضرت امام جواد علیه‌السلام می‌باشد در دارالشرف آیت‌اله قمی درباره فضائل اهل بیت سخن گفته می‌شود و در خاتمه منبر اظهار نمود روز سه شنبه ساعت 9 صبح آیت‌اله قمی برای بازدید حوزه علمیه طلاب علوم دینی به مدرسه نواب3 تشریف خواهند برد.
سرپرست شهربانی‌های خراسان . سرهنگ روشن افشار
خلاصه سند تهیه شد. 25 /1 /1342
یک نسخه فتوکپی برای پرونده طبسی

توضیحات سند:

1. امام خمینی(ره)، چند روز پس از آزادی از زندان، در روز 21 فروردین ماه سال 1343ش، در سخنرانى خود در جمع دانشجویان و طلاب پیرامون این مسئله فرمود: « چند روز است آزاد شده‌ام. فرصت مطالعه روزنامه نداشتم. در زندان فراغت داشتم و مطالعه مى‌کردم، تا اینکه روزنامه اطلاعات، مورخ سه شنبه 18 فروردین 43، را به من دادند. من از آقایان گله دارم که چرا زودتر به من [اطلاع] ندادند. در این روزنامه کثیف اطلاعات، تحت عنوان « اتحاد مقدس»، در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم شده و روحانیون با « انقلاب سفید» شاه و ملت موافق هستند! کدام انقلاب؟ کدام ملت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟! آقایان که در دانشگاه هستید، برسانید به همه، که روحانیت با این « انقلاب » موافق‌ نیست. ما که وسیله انتشاراتى نداریم؛ همه چیز را از ما گرفته‌اند. تلویزیون و رادیو را از ما گرفته‌اند. تلویزیون که در دست آن نانجیب است؛ رادیو هم که در دست خودشان هست؛ مطبوعات ما کثیف است. آنها مطلبى را مى‌نویسند یا مى‌گویند، فوراً به تمام نقاط دور دست مى‌رسانند؛ آن وقت مردم بى‌اطلاع فکر مى‌کنند که روحانیون هم با آنها هستند. روحانیون با این مفاسد دوستى ندارند. اگر روزنامه اطلاعات جبران نکند، با عکس العمل شدید ما مواجه خواهد شد... خمینى را اگر دار بزنند، تفاهم نخواهد کرد. با سرنیزه نمى‌شود اصلاحات کرد.» صحیفه نور، ج 1، ص 268
2. حسنعلى منصور، فرزند رجبعلى (منصورالملک)، در سال 1302 ﻫ ش در تهران متولد شد. پدرش از اعضاى اولیه لژ بیدارى ایرانیان بود که در دوران رضاشاه سالیان مدید مشاغل حساسى را عهده‌دار بود و در آخرین ماه‌هاى سلطنت او به صدارت رسید و در دوران محمدرضا شاه پهلوى نیز مجدداً در رأس دولت قرار گرفت. منصور، پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدرسه فیروز بهرام تهران، تحصیلات خود را در رشته حقوق و علوم سیاسى و اقتصاد در فرانسه به پایان برد. او یک بار به جرم قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب پلیس فرانسه قرار گرفت و موضوع در مطبوعات ایران منعکس گردید. خدمات دولتى را با اندیکاتورنویسى در وزارت خارجه آغاز کرد و سپس در اکثر ادارات سیاسى وزارتخانه مشغول کار شد. در سال 1329 به ریاست کل دفتر نخست‌وزیرى و پس از آن در سال 1336 در زمان حکومت اقبال به سمت قائم‌مقام دبیرکل شوراى عالى اقتصاد منصوب گردید. وى در سال 1337 به معاونت نخست‌وزیر و دبیرکلى شوراى عالى اقتصاد رسید. ساواک در تاریخ 19 /4 /1337 بیوگرافى او را چنین ثبت کرده است: «... لیاقت و شایستگى ندارد، حتى به علت ترقى بى‌جهتى که نموده (به علت نفوذ پدرش و اینکه دکتر اقبال به پدر او مدیون بود، او را به این سمت منصوب کرد) مورد تنفر قاطبه جوانان قرار گرفت.» در سال 1338 مدتى وزیر کار و سپس وزیر بازرگانى شد. او در سال 1340ش تحت نظر گراتیان یاتسویج، رئیس دفتر سازمان سیا در ایران، «کانون مترقى» را تشکیل داد و خود ریاست آن را بر عهده گرفت. در سال 1341 به سمت مدیرعامل شرکت بیمه منصوب گردید و در سال 1342 در رأس یک گروه 42 نفرى از اعضاى کانون مترقى به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. وى در همان سال «حزب ایران نوین» را تأسیس کرد. در تاریخ 17 اسفند 1342 به دستور شاه به نخست‌وزیرى ایران منصوب شد. منصور از مهره‌هایى بود که توسط انگلیسى‌ها به آمریکا معرفى گردید و بنابراین حمایت هر دو قدرت را پشت سر داشت و در واقع روى کار آمدن او توسط «جانسون» رئیس جمهور وقت آمریکا و سازمان «سیا» صورت گرفت. او در دوره نخست‌وزیرى خود اقدام به تصویب لایحه کاپیتولاسیون در اعطاى مصونیت قضائی به مستشاران آمریکایى نمود و در پى اعتراض شدید و سخنان کوبنده حضرت امام خمینى (ره) در تشریح کاپیتولاسیون، در آبان سال 1343 مبادرت به تبعید ایشان به ترکیه کرد. بر اساس گزارشات ساواک، وى از اعضاى «لژ پهلوى» و «باشگاه بین‌المللى لاینز» بود. سرانجام حسنعلى منصور در اول بهمن ماه 1343 در جلوى مجلس شوراى ملى به ضرب گلوله محمد بخارایى عضو هیئت مؤتلفه اسلامى ترور شد و در پنجم بهمن همان سال در بیمارستان درگذشت.
ر.ک: کابینه‌ی منصور به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3. مدرسه علمیه نواب در جوار حرم مطهر رضوی در بالا خیابان مشهد قرار دارد. این مدرسه در دوره سلطنت شاه سلیمان صفوی به سال 1086ق. توسط ابوصالح رضوی از اشراف و سادات مشهد و علمای آن زمان ساخته شده است. وی نقیب سادات و خود از فرزندان امام رضا علیه‌السلام بوده است. مدرسه نواب یکی از مدارس آباد و مستحکم بوده و موقوفات فراوانی داشته است. این مدرسه در دوره رضاخان به تصرف دولت درآمد و در اختیار وزارت فرهنگ و اوقاف قرار گرفت و جایگاه دبیرستان معقول و منقول شد، اما با سقوط رضاخان و سامان مجدد حوزه علمیه مشهد، این مدرسه در اختیار حوزه قرار گرفت و به‌وسیله مرحوم میرزاعلی اکبر نوقانی تعمیر اساسی شد و بار دیگر به یکی از مدارس فعال مشهد تبدیل گردید. پس از مرحوم نوقانی، مدرسه در اختیار مرحوم حاج میرزا احمد کفائی درآمد و تولیت او مورد تأیید مراجع و دولت قرار گرفت. در سال‌های اخیر این مدرسه در طرح توسعه اطراف حرم رضوی علیه‌السلام قرار گرفته و نوسازی شد و اینک به‌عنوان مرکز سطوح عالی دروس حوزه علمیه مشهد مورد استفاده قرار می‌گیرد. (مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، نشر کنگره جهانی حضرت رضا علیه‌السلام، 1365)

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 122


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.