صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه مذهبی منزل مرتضی عظیمی کتابفروش

تاریخ سند: 8 تیر 1350


موضوع: جلسه مذهبی منزل مرتضی عظیمی کتابفروش


متن سند:

از: 20ﻫ 12 به: 312 شماره: 9346 /20ﻫ 12 جلسه مذکور به علت مسافرت محمدجواد شرافت به دماوند بعدازظهر روز 2 /4 /50 نیز تشکیل نشد و مرتضی عظیمی نیز که عازم دماوند بود ضمن صحبت‌های خصوصی اظهار داشت ما در دماوند جلسه داریم و هر کدام از آقایان که بخواهند بیایند می‌توانند از جلسات ما استفاده کنند و ازآن‌ها در باغ مخصوصی پذیرائی خواهد شد و ما در آینده نزدیک به اتفاق چندنفر از رفقا وجوانان برای پیک‌نیک دسته‌جمعی به یکی از نقاط اطراف دماوند خواهیم رفت و در آنجا برنامه نماز جماعت و سخنرانی اجرا خواهد شد و آدرس ما در دماوند (فلکه اوّل جنب اداره آبادانی و مسکن کوچه مهرگان ـ باغ افتخاری) می‌باشد ضمناً در کیف‌دستی عظیمی تعدادی کتاب که یکی از آنها به نام غرب‌زدگی نوشته جلال آل‌احمد1وجود داشت.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد .
توضیح شنبه: برابر تحقیقات معموله مخارج دانشجویانی که جهت شرکت در جلسات متشکله از طرف نامبردگان فوق به دماوند می‌روند از طرف مرتضی عظیمی پرداخت می‌شود.
نظریه یکشنبه: 1ـ هرگونه اقدام مستقیم موجب شناسائی منبع خواهدشد 2ـ جهت مراقبت از جلسات نامبردگان فوق مراتب به 20 ﻫ اعلام شد تا اقدام لازم را معمول دارند آمال نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تائید است در ساعت 13 8 /4 /50 به بخش 312 واصل گردید.

توضیحات سند:

1 .
سید جلال آل احمد، فرزند آیت‌الله سید احمد طالقانی مشهور به آل‌احمد در سال 1302 شمسی در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود.
آموزش ابتدایی و متوسطه را در تهران خواند و رشته‌ی ادبیات فارسی را تا مقطع دکترای ادامه داد.
آل‌احمد در سال 1323 به حزب توده پیوست و در مدّتی کمتر از 4 سال در ردیف رهبران توده قرار گرفت.
وی مدت 2 سال به نوشتن مطالبی پرداخت که خود آن را «پرت و پلا» می نامد و به سبب همین نوشته ها مأموریت یافت تا زیر نظر احسان طبری به انتشار نشریه بپردازد.
در سال 1326 آموزگار شد و شروع به تدریس کرد و همزمان همکاری نزدیکی با جراید وقت تهران داشت.
در همین سال با انشعاب از حزب توده که دنباله رو سیاست استالین بود، با همکاری خلیل ملکی و انورخامه ای یک حزب سوسیالیست (زحمتکشان) را بنا نهاد.
در ماجرای ملّی شدن صنعت نفت فعالانه شرکت جست و پس از مرداد 1332 از سیاست کناره گرفت و دنبال کار تحقیق و تعلیم رفت.
با بروز تحول عظیم در افکارش و روی آوردن به دین در سال 1340، اسلام را به عنوان یک دین جامع و روحانیت را تنها پایگاه ملی برای مبارزه با غرب و غربزدگی خواند و از امام خمینی(ره) به عنوان منجی یاد کرد.
وی برای احراز هویت ملّی، «غربزدگی» را در 1341 منتشر کرد.
در سال 1343 به حج رفت و «خسی در میقات» را نوشت.
در سال 1347 اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران نمود و کنگره‌ی هنرمندان دربار را تحریم کرد.
مهم‌ترین آرای سیاسی و اجتماعی و مذهبی آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آمده است.
وی تشیع را نوعی نهضت مبارزه‌ی روشنفکری می دانست و انتظار و اجتهاد را دو نقطه‌ی اوج آن می خواند.
جلال آل احمد که در طول زندگی 25 کتاب و سفرنامه و مقاله را به رشته‌ی تحریر درآورد و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در شهریور 1348 در اسالم دارفانی را وداع گفت.
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، تهران مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379

منبع:

کتاب شهید سید محمد جواد شرافت به روایت اسناد ساواک صفحه 141

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.