صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : وقایع شهرستان نجف آباد

تاریخ سند: 16 خرداد 1357


موضوع : وقایع شهرستان نجف آباد


متن سند:

از : شهربانی استان اصفهان ـ اطلاعات به : فرماندهی مرکز توپخانه و موشکها شماره : 153ـ4ـ52 1 ـ برابر اعلام شهربانی نجف آباد، مورخه 15 /3 /37 کلیه مغازه های آن شهرستان به استثنای مغازه های نانوائی و قصابی و داروخانه ها بقیه بسته بوده اند.
2 ـ برابر گزارش شهربانی نجف آباد، ساعت 2000 روز 15 /3 /37 تعدادی در حدود 500 الی 600 نفر از افراد اخلالگر و ماجراجو به عنوان برگزاری و نماز جماعت در حسینیه اعظم نجف آباد گرد هم آمده و چون امام جماعت شیخ عباس ایزدی، به مناسبت روز به اصطلاح 15 خرداد از اقامه نماز در مسجد خودداری نموده بود و جمعیت اخلالگر بدون برگزاری نماز در حالی که در حسینیه اجتماع نموده بودند و افرادی از آنها تعدادی زیادی چوب و میله های آهنی و آلات تهاجمی دیگر را که از داخل منزل محمود طاهری طلافروش (از افراد متعصب و افراطی مذهبی می باشد) و منزلش در مجاورت حسینیه مذکور واقع گردیده، به داخل حسینیه ریخته و جمعیت با در دست داشتن چوبها و میله های آهنی و آلات تهاجمی دیگر از مسجد خارج و بلافاصله به مأمورین که به منظور پیش بینی و مراقبت و جلوگیری از اعمال اخلالگرانه آنها در محل مستقر شده بودند حمله نموده و مبادرت به دادن شعارهای ضد ملی و میهنی و ضدرژیمی نموده و به تذکرات مأمورین که آنها را دعوت به آرامش و تفرقه می نمودند توجهی ننموده و به دستجات متعددی تقسیم و در نقاط مختلف شهر مبادرت به تظاهرات و تخریب و ایجاد آتش سوزی در بانک ملی رضا پهلوی وسیله بطریهای آتش زا نموده و عده ای دیگر که به طرف باغ ملی در حرکت بوده و قصد هجوم و تخریب پیکره اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران را داشته اند و چون محرکین داخل جمعیت در تمام نقاط فریاد می زدند: مأمورین تیراندازی نمی کنند و اسلحه آنها ترقه ای است و عملیات اخلالگرانه را تشویق و تحریک می نمودند و از طرفی از بین جمعیت اخلالگر با سنگ و چوب و میله آهنی و بطریهای آتش زا به مأمورین حمله می نمودند، لزوما از ماشین آب پاش و نارنجک گاز اشک آور استفاده، لیکن چون جمعیت متفرق نگردید و لحظه به لحظه بر تعداد آنها اضافه می شد و از پشتیبانی اهالی و ساکنین منازل نیز برخوردار می گردیدند و در مواردی که مأمورین در معرض خطر جانی قرار گرفتند و یا اخلالگران قصد تخریب پیکره را داشتند، مأمورین ناگزیر اقدام به شلیک تیر هوائی نمودند و با رسیدن نیروی مجدد کمکی اخلالگران متفرق گردیدند.
در جریان واقعه در اثر اصابت سنگ سرگرد ذوالفقاری رئیس شهربانی و 5 نفر درجه دار و افراد آسیب دیده اند.
3 ـ برابر گزارش شهربانی نجف آباد ساعت 1000 روز 16 /3 /37 رضا نصرالهی فرزند علی محمد 19 ساله محصل که از ناحیه ران مورد اصابت گلوله قرار گرفته به بیمارستان نجف آباد مراجعه و بعد از درمان مرخص گردیده] است.
[ 4 ـ اطلاع حاصل شده ساعت 0300 روز 16 /3 /37 دو نفر به اسامی محمدعلی لسانی 35 ساله که از ناحیه شکم و غلامعلی ذکریائی1 از ناحیه سر در اثر اصابت گلوله مجروح بوده و به بیمارستان ثریای اصفهان وسیله بستگانش مراجعه و تحت درمان قرار گرفتند لیکن تاکنون شکایت و یا اظهاری در مورد اینکه در کجا و چگونه مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند اعلام نگردیده موضوع تحت بررسی است.
5 ـ برابر اعلام شهربانی نجف آباد، روز جاری جز تعداد محدودی از کسبه، سایر مغازه ها تعطیل بوده است.
دستورات لازم جهت حفظ نظم و شناسائی و تعقیب محرکین و مسببین به شهربانی مربوطه داده شده مراتب جهت آگاهی اعلام می گردد2.
رئیس شهربانی استان اصفهان ـ سرتیپ مصطفائی گیرندگان ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان جهت اطلاع فرماندهی ناحیه ژاندارمری اصفهان ریاست امنیت داخلی، با توجه به اینکه چندین مرتبه دستور داده ام و از مرکز هم در این مورد تلگرافی واصل شد سریعا محرکین شناسائی و گزارش شوند.
18 /3] تقـوی] بخش 1 با همکاری بخش 3 و آقای شهیدی در اجرای امر اقدام شود.
18 /3[نادری]

توضیحات سند:

1ـ قربانعلی ذکریا صحیح است.
2- مطبوعات ایران هیچ اشاره ای به حادثه نجف آباد نکردند و در این مورد بر خلاف مشی یک ماهه اخیر خود سکوت کردند که علت آن را می توان در آرام جلوه دادن کشور در این روز دانست تا حرف مسؤلان رژیم نقض نشود.
داریوش همایون، سخنگوی دولت شاه و وزیر اطلاعات و جهانگردی به خبرنگاران گفته بود : «در اعلامیه ها گفته شده بود که امروز روز سکوت با شکوه است ولی شاهد بودیم که همهمه باشکوه کار جای آن را گرفت و مردم بدون توجه به این شایعات مانند روزهای پیش به کارهای خود مشغول شدند و از سکوت باشکوه خبری نبود.
» همایون گفته های طعنه آمیز خود را این طور به پایان برد : «همان طور که دیدیم مردم این حرفها را جدی نگرفتند.
» روزنامه آیندگان، ش 3135 ص 3

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 2 صفحه 378


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.