متن سند:
1ـ وضع جبهه ملی مونیخ
در دنباله حملاتی که از طرف افراد چپ و ناسیونالیست به جبهه ملی راجع
بدو نفر دانشجویان پیرنیا و صاحب دیوانی شد اختلاف بین افراد خود جبهه ملی
مونیخ ایجاد شده است.
عده ای معتقد بودند که نباید باین حملات ترتیب اثر داده
و عده می خواستند این دو نفر را از جبهه ملی خارج نمایند چون توافقی حاصل
نشد تصمیم گرفته اند برای اینکه اختلافات داخلی معلوم نشود تشکیل جلسه
نداده و در جلسات سازمان دانشجویان هم شرکت نکنند و تقریبا بکلی
کناره گیری کنند و در سازمان
دانشجویان هم شرکت نکنند
ولی افراد چپ قرار
گذاشته اند که جلسات
سازمان دانشجویان را ادامه
داده و در آن شرکت نمایند و
تقریبا سازمان دانشجویان
مختص بخود آنها بشود.
در
این بین ناسیونالیستها هم
تاکنون با افراد چپ برای
شکست جبهه ملی اقدام
نموده اند و خود را فاتح
می دانند تصمیم دارند آنها
هم از افراد چپ جدا شده و
در سازمان دانشجویان
شرکت نکنند و فعلاً سازمان
مزبور وضع مبهمی بخود گرفته است و معلوم نیست بالاخره بچه شکل دو مرتبه
تشکیل خواهد شد.
2ـ روزنامه مردم
مدتی است در مونیخ و بعضی از شهرهای آلمان و فرانسه و اتریش پخش
نمی شود افراد چپی مقیم مونیخ و فرانسه و بعضی دیگر از شهرهای آلمان
اختلاف شدیدی با روساء توده ایران مقیم آلمان شرقی پیدا کرده اند و فعالیت
می کنند بلکه جبهه را خودشان تشکیل بدهند که بر علیه روساء خود اقدامات
کرده و تا حتی اگر ممکن شد روزنامه و انتشاراتی بدهند.
بین افراد مونیخ و
فرانسه هم در این موردکاملا موافقت شده است، بطوریکه شنیده می شود روساء
توده مقیم آلمان شرقی شدیدا مخالف این جریان بوده تا حتی افراد چینی مقیم
آلمان و فرانسه را تهدید نموده اند که اگر اقدام به چنین عملیاتی بکنند اقدامات
شدیدی بر علیه آنها خواهند نمود.
با تمام احوال افراد چپی مقیم آلمان اظهار
می دارند دیگر نخواهند گذاشت روزنامه مردم در آلمان و فرانسه پخش شود و
برعلیه این عده حقوق بگیر از آلمان شرقی و شوروی مبارزه خواهند کرد و
فعالیت شدیدی در این مورد
مینمایند و این عده در مورد
عدم پخش روزنامه مردم
موفقیتهایی حاصل کرده اند
و در عده زیادی از شهرهای
آلمان و فرانسه پخش نشده
است.
در شماره اخیر روزنامه
مردم راجع به مسافرت
رئیس جمهور شوروی به
ایران و همچنین مناسبات
ایران و شوروی مطالبی
نوشته شده است که این افراد
آنرا مخالف سیاست سابق
حزب توده می دانند.
3ـ افراد بیطرف
همانطور که خواسته بودید بدینوسیله اسامی عده ای از افراد بیطرف سازمان
دانشجویان مونیخ1 برای اطلاع داده می شود البته بتدریج اسامی بقیه هم اطلاع
داده خواهد شد .
رفیعیان ـ پزشگی
پرویز معظمی ـ پزشگی
نوروزی ـ پزشگی
محمود احمدی ـ دانشکده مهندسی
تجلی بخش ـ مدرسه مهندسی
انوشیروان سمیعی ـ مدرسه مهندسی
صادقی ـ پزشگی
این عده یا اصلاً سابقه فعالیتهای سیاسی ندارند و یا اگر هم سابقا فعالیت
داشته اند فعلاً دیگر جزو هیچ دسته ای نیستند و اغلب عقیده دارند دانشجویان
باید به تحصیلات خود بیشتر توجه نموده و اگر سازمان دانشجویی قرار است
وجود داشته باشد باید کاملاً جنبه تحصیلی و صنفی بوده و از هر گونه
فعالیت های سیاسی دور باشد.
بطوریکه اینجانب مشاهده می نمایم ممکن است
این عده برای انتخابات آینده سازمان دانشجویان مونیخ با سایر بیطرفها دسته
نسبتا قوی تشکیل داده و در این موقع که جبهه ملی تقریبا خود را کنار کشیده
است و افراد چپ عده شان چندان زیاد نیست اکثریت هیئت کارداران را در دست
بگیرند و سازمان دانشجویان از وضع فعلی سیاسی خارج شود و ما این برنامه را
دنبال خواهیم کرد.
1
توضیحات سند:
1ـ طی گزارش دیگری که در
این مقطع در خصوص ترکیب
سازمان دانشجویان مونیخ تهیه
شده آمده است :
«سازمان دانشجویان مونیخ
تقریبا از صد نفر دانشجو تشکیل
می شود که به ترتیب 50 الی 45
نفر جبهه ملی و افراد متمایل به
آنها و 20 الی 25 نفر افراد چپ
و متمایل به آنها و 5 الی 10 نفر
ناسیونالیست و دوستان آنها
هستند و در حدود 20 الی 30
نفر هم افرادی هستند که در
هیچکدام از این دسته بندیها
نیستند و عقاید سیاسی هم
ندارند».
(اسناد ساواک، پرونده های
موضوعی)
1ـ در این مقطع غیر از
اختلافات مابین حزب توده و
جبهه ملی که بر سر مسائل
کنفدراسیون و سایر مواضع
متضاد دیگر بود دو اختلاف
دیگر ایجاد و در حال گسترش
بود.
الف) «اختلاف در درون جبهه
ملی :تا قبل از سال 1342 اسلام
گرایانی همچون علی شریعتی،
مصطفی چمران،...
.
و...
.
در جمع
سیاسیون غیر مذهبی
کنفدراسیون، یا در تشکیلات
جبهه ملی در خارج از کشور
فعالیت داشتند.
شرایط در خارج
از کشور، چیزی شبیه به ایران
بود.
یعنی در خارج از کشور نیز
نهضت خرداد 42 باعث شد تا
اپوزیسیون اسلامی مستقل از
جبهه ملی دوم در سالهای
42ـ1341 پا به عرصه وجود
گذارد».
ب) اختلاف در درون حزب
توده؛ «در سال 1963 جناح
ناراضی حزب توده در اروپا به
شکل قابل ملاحظه ای رشد کرده
بود بدون اینکه به انشعابی
تشکیلاتی دست بزند.
بدین
ترتیب پیش از تشکیل رسمی
یک سازمان جدید در سال
1964 انشعابی تدریجی در
حزب توده در حال تکوین بود و
اکثریت قابل ملاحظه ای از
فعالین حزبی را در اروپا تحت
تاثیر خود قرار داده بود...
...
آنچه که بعدها سازمان انقلابی
حزب توده ایران نام گرفت».
(کنفدراسیون ـ تاریخ جنبش
دانشجویان ایرانی در خارج از
کشور ـ افشین متین ـ ص 182
و 202)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 148