تاریخ سند: 17 فروردین 1357
موضوع : نامه مشکوک
متن سند:
از : 26 / ﻫ تاریخ : 17 /1 /2537[] 0117
به : 312 شماره : 3076 /26 ﻫ
موضوع : نامه مشکوک
اخیراً شخصی از تهران به نام عباس1 که آدرس خود را خیابان دانشگاه پلاک 77 زهره جورمانیان اعلام نموده طی نامهای جهت زهرا عبادالهی دانشجوی سال دوم دانشسرای راهنمائی یزد عنوان داشته از وقتی که وارد دانشگاه شدم اعتصاب شروع شد و تا نیمه بهمن ادامه داشت در این مدت چند نفر را گرفتند و چند تن را اخراج کردند همزمان با آن بیشتر دانشگاهها و دانشکدهها و مدارس عالی تهران و شهرستانها اوضاع مشابهی داشتند و نیز جهاد مردم قم و تبریز و واکنشهای دیگری در کازرون، کاشان، شاهی و... یادت هست بهت گفتم جامعه پوست میندازه؟ حال دیگه دارن زیاد میشن کجاست دکتر علی شریعتی (روانش شاد و پاک) ببیند هموطناشو، و این نسل عصیانگر را که در موردشان به پدرش محمدتقی شریعتی2 چنین نوشت ( اکنون این نسل تشنه و نیازمند که این همه برای دست یافتن به حقیقتی از ایمان و معنائی از قرآن و سخنی از نهج البلاغه در تب و تاب است چشم به راه شما و چند تن چون شماست) ببیند که سکوت از بین رفته و شعار این نسل همان گفته خودش شده است « اگر میتوانی بمیران و اگر نمیتوانی بمیر » میدونی امروز 9 فروردین 57 چهلم شهدای تبریز میباشد و در روزنامه کیهان هم نیز نوشته در تظاهرات مهاجمان نقابدار در تهران، اصفهان، بابل، قزوین و کاشان چند سینما آتش گرفت و شیشههای چند بانک شکسته شد. نظریه شنبه: نظری ندارد.نظریه یکشنبه: 1 . بدین وسیله سه برگ فتوکپی نامه مذکور و لاشه پاکت مربوطه جهت مزید استحضار به پیوست3 تقدیم میگردد. 2 . اعمال و رفتار زهرا عبادالهی تحت کنترل و مراقبت قرار خواهد گرفت. 3 . مشخصات نامبرده از این قرار است. زهرا فرزند یداله شهرت عبادالهی متولد 1337 شماره شناسنامه 156 رفسنجان شغل پدر کشاورز. نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است. اورنگ. نظریه 26/ ﻫ : نظریه سه شنبه مورد تائید است.
توضیحات سند:
1. معلوم نیست مأمور ساواک این نام را از کجا آورده است؛ چون نویسندهی نامه فردی به نام زهره جورمانیان است!!
2. استاد محمدتقى شریعتى مزینانى در سال 1268 ش در روستاى مزینان سبزوار متولد شد. از محضر اساتیدى چون: شیخ مجتبى قزوینى، حاج شیخ کاظم دامغانى و حاج میرزا احمد مدرس کسب فیض نمود و از سال 1311ش، فعالیتهاى فرهنگى خود را آغاز کرد. با سقوط رضاخان در شهریور ماه سال 1320ش و فعال شدن جریانهاى مارکسیستى، به منظور مبارزهاى قاطع با تفکرات الحادى و کسروىگرى به تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامى» پرداخت. وى در فاصله سالهاى 1326 تا 1352، چند بار توسط ساواک دستگیر و زندانى شد. او به انقلاب اسلامى و رهبرى آن ایمان کامل داشت، امام را رهبر کبیر مىخواند و براى ایشان دعا مىکرد. کتاب هاى تفسیر نوین قرآن، خلافت و امامت در قرآن و سنّت، چرا حسین قیام کرد؟ و فایده و لزوم دین و موعود امم، از جمله محورهاى شاخص مجاهدات فرهنگى اوست.
محمدتقى شریعتى در اول اردیبهشت سال 1366 به دیار باقى شتافت و رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهاى (مدّ ظلّهالعالى) دربارهاش چنین فرمود: «...این رادمرد دین از پیشروان و پایهگذاران اندیشه «بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه» و خود مفسرّ قرآن و نهجالبلاغه و شیفته آن بود. خدمات ارزنده او در تعلیم و تربیت اسلامى نسل جوان یکى از صفات درخشان زندگى اوست. بىشک او یکى از پرسوزترین و مخلصترین اندیشمندان و مبلّغان اسلامى بود که استحکام اندیشه را با نوآورى در روش به همآمیخته براى نسل تحصیلکرده و با فرهنگ متاع فکرى جذّابى را ارائه مىکرد....»
3 . با توجه به اینکه متن نامه در صفحهی سوم به پایان نرسیده، به نظر میرسد این نامه دارای صفحه دیگری نیز بوده که به پیوست نمیباشد. در بخشی از نوشتههای این نامه به آیات و روایات استناد شده که در گزارش ساواک نیامده است، از جمله : « حالا دیگه « قلّ الدیانون » دارن زیاد میشن... میخوای بدونی که همین چند دقیقه پیش که بعد از نماز ظهر و عصر قرآن را میخواندم چی نوشته بود؟ برات مینویسم: لا اکراه فی الدّین قد تبیّن الرّشد من الغی... » بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 2 صفحه 402