تاریخ سند: 21 اردیبهشت 1356
موضوع : شیخ محمد مجتهدی شبستری1
متن سند:
از : 20 ه12
به : 312 شماره : 20753 /20ه12
نامبرده بالا که امام جماعت مسجد مسلمانان
در هامبورگ آلمان می باشد اخیرا به ایران
آمده و روزی در منزل شیخ علی حجتی
کرمانی نشسته بود و روحانیون به ملاقات و
دیدن او می رفتند.
در این مجلس شیخ
فضل اله مهدیزاده محلاتی از مجتهدی
شبستری پرسید خوب آقا در هامبورگ چه
می کنند و اصولاً روال کار شما در آنجا چگونه
است؟ مجتهدی پاسخ داد ما در اروپا با وضع
بدی روبرو هستیم چون کشور عربستان
سعودی مخصوصا در آلمان دست به یک تبلیغ
گسترده ای زده و می خواهد اسلام و خلافت اسلامی را منطبق با رژیم حکومتی خود نموده و
چنین قلمداد نماید که اسلام یعنی وضعی که در کشور عربستان سعودی جریان دارد و خلافت
اسلامی هم همان است که در روش حکومتی ملک خالد دیده می شود.
در این موقع مهدیزاده
محلاتی گفت مانند همه رژیمها.
مجتهدی شبستری ادامه داد ولی با آنکه روابط مصر و
عربستان سعودی بسیار خوب و حسنه است معهذا دستگاههای تبلیغاتی مصر سعی می کنند
که تبلیغات سعودیها را در این مورد بی اثر کنند.
شیخ مرتضی مطهری در این هنگام گفت
برخوردهای مصر و عربستان سعودی سابقه تاریخی ممتدی دارد حتی در زمینه های فرهنگی
کشور عربستان دانشگاه بزرگ مدینه را برای از کار انداختن و بی اثر کردن دانشگاه جامع الازهر
مصر2 تأسیس کرد.
در این جلسه سید محمد موسوی واعظ ضمن صحبت راجع به سفر اخیر
خود به کشور عراق گفت یک روز عصر در نجف اشرف در راه با آیت الله خمینی برخورد کرده و
پس از اینکه خوب دور و بر خود را نگاه کردم نزدیک آقا شدم و از ایشان وقت ملاقات خواستم و
آقا هم یک شب را تعیین کردند و در شب موعد که در خانه ایشان را زدم خودشان در را باز کردند
و من وارد منزلشان شدم اول خودم آقا را بوسیدم و بعد از طرف پسرم و همه خانواده ام آقا را
خوب بوسیده و چند ساعتی را در خدمتشان
بودم.
افراد شناخته شده ای که در روز مزبور
بتدریج جهت دیدن مجتهدی شبستری به
منزل شیخ علی حجتی کرمانی وارد و خارج
می شدند عبارت بودند از: شیخ محمدتقی
فلسفی واعظ.
سید عبدالرضا حجازی3 واعظ.
سید جواد هشترودی واعظ.
شیخ فضل اله
مهدیزاده محلاتی واعظ، دکتر محمد جواد
باهنر واعظ، شیخ مرتضی مطهری، شیخ
محمد حقی4 امام جماعت مسجد امام
حسین، عباسعلی عمید (معروف به عمید
زنجانی5 امام جماعت مسجد لرزاده) ، شیخ
رحمانی گیلانی، سید احمد موسوی واعظ،
هاشم شبستری زاده تاجر بازار، شیخ انواری که
اخیرا از زندان آزاد شده است.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه سه شنبه : به احتمال زیاد گزارش تسلیمی شنبه صحت
دارد.
ضمنا شیخ محمد مجتهدی شبستری فرزند کاظم و شیخ فضل اله مهدیزاده محلاتی
واعظ و سید محمد موسوی در آن اداره کل (312) دارای سابقه می باشند.
برلیان
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تائید می گردد.
آرزو
توضیحات سند:
1ـ شیخ محمد مجتهد شبستری فرزند شیخ کاظم در مهرماه 1315 در شبستر متولد شد و در 4 سالگی به همراه پدر به
تبریز رفته و در سال 1329 در حالی که چهارده سال داشت جهت تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه قم می رود و حدود
18 سال در قم به تحصیل می پردازد و در این مدت با شهید بهشتی آشنا می گردد و پس از مدتی به پیشنهاد شهید
بهشتی برای اداره مرکز اسلامی هامبورگ به آلمان مسافرت می کند و از سال 1348 در آلمان می ماند و این فرصت را
می یابد که از نزدیک فرهنگ و تمدن غربی و مسیحیت را مطالعه کند.
حدود یکسال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به
ایران باز می گردد و پس از پیروزی انقلاب در اولین دوره مجلس شورای اسلامی از طرف مردم شبستر به نمایندگی
برگزیده می شود وی همچنین به تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه تهران روی می آورد و ایشان همچنین عضو
هیئت رئیسه مؤسسه مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه بود.
(مجله حوزه ش 42 ـ بهمن و اسفند 1369 ش *
(1990 , who is who
2ـ دانشگاه الازهر مصر یا جامع الازهر مسجد و دانشگاه دینی معروف قاهره، مصر.
ساختمان مسجد در 395 ه.
ق بدست ابوالحسن جوهر آغاز شد و شاید نام آن مأخوذ از زهرا لقب فاطمه (ع) باشد.
بعدا خلفای فاطمی آنرا وسعت دادند و موقوفاتی برای آن مقرر کردند و در این دوره «ازهر» نقش عمده ای در نشر عقاید
فاطمیان داشت و به همین جهت پس از روی کار آمدن ایوبیان رونق خود را از دست داد و ابنیه آن رو به انحطاط گذاشت
ولی از دوره ممالک بعد دگر بار مورد توجه قرار گرفت، مسجد ازهر مانند مساجد بعضی دیگر ممالک اسلامی مرکزیت
فعالیتهای اجتماعی نیز بود، و در مواقع سختی، مردم برای دعا کردن در آنجا گرد هم می آمدند و در ایام خیر بعضی
فعالیتهای ملی نیز در آنجا صورت می گرفت.
آغاز اعتبار الازهر به عنوان یک مرکز علمی از دوره استیلای عثمانیها بر
مصر است که تقریبا عموم مدارس مصر تعطیل شد و الازهر یگانه مدرسه زبان و ادب عرب و دین اسلام گردید.
اداره
الازهر و تعلیم و تعلم قرنها به سبک قدیم بود ولی از اواخر قرن 13ق اصلاحات اداری و تعلیماتی در آن راه یافت و اکنون
الازهر بزرگترین مرکز تعلیم فقه و علوم اسلامی مطابق مذاهب اربعه اهل تسنن است و دانشکده هایی به سبک جدید
ساخته و ضمیمه آن شده است و شعبه های ابتدائی و متوسط نیز دارد.
دائرۀ المعارف مصاحب ص 194
3ـ سید عبدالرضا حجازی در سال 1312 در شهرضای اصفهان متولد شد و پدرش آقا سید محمد طاهر نام داشت.
او پس
از تحصیلات مقدماتی راهی اصفهان شد و سه سال از درس مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی استفاده کرد.
پس از
مدتی رهسپار قم شد و نزد استادان بزرگی چون آیت الله بروجردی و آیت الله مجاهدی بهره جست.
پس از آن رهسپار
تهران شد و تحصیلات خود را در رشته فلسفه و الهیات دانشگاه تهران ادامه داد و پس از آن موفق شد دکترای خود را از
دانشگاه آنکارا بگیرد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به جرم همکاری با ساواک و رژیم پهلوی و عدم داشتن
صلاحیت اخلاقی در دادگاه محکوم شد.
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک جلد اول ص 341
4ـ شیخ محمد حقی فرزند شیخ عبداللّه سرابی حقی در سال 1348 قمری در شهرستان سراب آذربایجان متولد شد و
پس از فرا گرفتن مقدمات در سن 14 سالگی راهی تبریز شد به تکمیل علوم پرداخت و سپس به قم رفت و از محضر
اساتیدی چون آیات مجاهدی، حاج سید حسین قاضی، سلطانی و حائری بهره برد پس از آن به نجف اشرف رهسپار شد
و از محضر آیات عظام خوئی، میرزا باقر زنجانی و حکیم استفاده کرد و پس از آن به قم بازگشت و از محضر آیات عظام
بروجردی، حجت، شریعتمداری و مجاهدی بهره مند شد و پس از آن به تدریس پرداخت.
ایشان پس از انقلاب در دوره سوم از سراب وارد مجلس شد و به عضویت کمیسیون امور حقوقی و قضایی مجلس
درآمد.
وی همچنین مدت قریب به 20 سال امامت مسجد امام حسین علیه السلام تهران را عهده دار بود که در آنجا بنای
حوزه علمیه امام حسین علیه السلام را نهاد.
ایشان در سال 1376 رهسپار قم شد و یکسال بعد در سال 1377 دار فانی
را وداع گفت و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.
از ایشان آثاری بر جای مانده که از جمله آنها می توان به
«صحنه های خوش منظر در تفسیر سوره کوثر، یگانه پرستی در تفسیر سوره توحید، شرح دعای افتتاح، رساله ای در
تفسیر آیه نور، تفسیر مهم و مفصل قرآن مجید و راه و چاه و پناه و پناهگاه در تفسیر معوذتین، رساله ای در تقلید(
شرح بر عروۀ الوثقی)، رساله ای در لباس مصلی و...
» اشاره کرد.
(گنجینه دانشمندان جلد دوم ؛ (1990 , who is who
5ـ عباسعلی عمید زنجانی فرزند و نوه آیت الله میرزا مجید زنجانی، در سال 1316 شمسی در زنجان متولد شده است.
پس از تحصیل علوم مقدماتی حوزه و کلاسیک، راهی قم شده است.
تا سال 1340 در آنجا به تحصیل اشتغال داشته و
سپس به نجف رفته است.
در آنجا در درس آیت الله خویی و میرزا باقر زنجانی شرکت می کرده است.
در سال 1347 به قم بازگشته و با دختر آیت الله نجفی مرعشی ازدواج نموده است.
و در درس آن مرحوم شرکت می کرده
است.
در سال 1349 به درخواست جمعی از مردم تهران، به تهران رفته و در مسجد لرزاده به تبلیغ و اقامه نماز
جماعت پرداخته است.
وی کتابهای مختلفی نوشته است: از جمله: تحقیق و بررسی در تاریخ تصوف، اسلام و حقوق
ملل، بنیادهای اصیل، المنهاج فی شر وسیلۀ النجاۀ.
وی پس از بازگشایی دانشگاهها به فعالیت دانشگاهی پرداخته و
کتابهای نیز جهت تدریس از جمله «ریشه های انقلاب» تألیف نموده است.
گنجینه دانشمندان، ج 4 /517.)
منبع:
کتاب
استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک صفحه 566