تاریخ سند: 27 آبان 1349
موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک
متن سند:
به: 316 شماره: 64966 /20 ه 3
از: 20 ه 3
ساعت 1330 روز پنجشنبه 21 /8 /49 جلسه سخنرانی مسجد ارک با شرکت عدهای بیشتر از سه هزار نفر تشکیل گردید.
در این جلسه ابتدا عبدالرضا حجازی شروع به صحبت [کرد] واظهار داشت که در هر دینی آدم خوب و بد وجود دارد غیر از دین یهود.
من نمیدانم شاید یک نفر جهود پیدا شود که شخص با شرف و خوبی باشد فعلاً که اسرائیل با اعراب در حال جنگ است و جوانان اسلام با آنان در مبارزهاند.
پروردگارا جوانان مسلمان را که در حال جنگ با اسرائیل هستد پیروز گردان.
آنگاه ناطق اضافه نمود که پیروی ما از غرب به ضرر کشور و ادبیات و تمدن ما است ما باید مردمی با شخصیت باشیم در مقابل غرب احساس حقارت نکنیم و گول چند سلاح و هواپیما را که از فرنگ آوردهاند نخوریم.
تبعیت از غرب به جایی رسیده که حتی آهنگهای غربی به جای آهنگهای ایرانی پخش میگردد و یا فرضاً میگویند اگر عیسی در تگزاس به دنیا آمده بود بهتر بود.
اگر یک ملت شخصیت خود را در مقابل ملت دیگر از دست داد کار به جایی میرسد که مد لباس و آرایش و وضع دختر و پسر و زن وحتی فرهنگ غربی میشود.
1
این جلسه در ساعت 1430 پایان یافت.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: یکشنبه نظری ندارد.
آرمان
نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
نگهبان
بخش 3 پهلوان 26 /8 /49 اداره کل سوم 26 /8 /49
توضیحات سند:
1ـ بیگانگی از فرهنگ خودی و بیهویت شدن در اثر توطئههای عمال استعمار بلوکهای شرق و غرب، جوانان در جوامع اسلامی را با دو گونه آفت مواجه نمود: یا در دام ابتذال و پوچی و بیشخصیتی افتادند و رویه رفاه و مصرف را در پیش گرفتند، یا در دام ایدئولوژیهای بیگانه گرفتار شدند و به لحاظ اعتقادی منحرف گردیدند.
گروهی از این جوانان در نتیجۀ گسترش الگوهای غربی، به صورت موجوداتی پفیوز، لش، پوچ، پوک و مبتذل درآمدند.
به قول معلم شهید دکتر شریعتی: «یک تیپ آسیمیله شدۀ فرنگیدست دوم دوبله شده به فارسی.
این تیپ که در دام فرهنگ مصرف افتاده است درست شبیه یک ماکت است؛ یا مانکن گچی است که هر لباسی را بخواهند به تنش میکنند و هر طوری که دلشان بخواهد بزکش میکنند.
» این تیپ طعمه استعمار سیاسی و فرهنگی و ارزشهای تحمیلی غرب گردید.
دسته دوم جوانان غربگرا کسانی بودند که اسیر ابتذال نشدند ولی منحرف گشتند و در دام ایدئولوژیهای فریبنده و به ظاهر انقلابی ساخت شوروی، چین؛ آلبانی و حتی آمریکا، افتادند.
هر دو دسته فرهنگ خود را رها ساخته، شخصیت مکتبی، فرهنگی و تاریخی خویش را از دست دادند و در این راه قربانی شدند.
گروه اول بازیچۀ سرمایهداری غربی و مصرفپرستی، و گروه دوم قربانی مارکسیسم و سوسیالیسم و ایدئولوژیهای بیگانه!!!
بریدن از تاریخ و فرهنگ خودی، در اینگونه جوانان تنشهای شدید درونی و عقدههای گوناگون به وجود آورد و شورشها، عصیانها، طغیانها، اعتیادات خطرناک، سقوط اخلاق و مشکلات جنسی و هزاران هزار مشکل دیگر را ایجاد نمود.
غربگرایی موجبی شد نسل جوان بیش از پیش دچار سرخوردگی گردد.
از بین افراد این نسل آنها که پایگاه فرهنگی و اجتماعی خود را رها ساختند و به بیگانه چسبیدند، رنجها و دردهای « بیشخصیتی»، « بیهویتی» و ابتذال را احساس کردند.
جوانانی هم که در دام غربگرایی نیفتادند و به ایدئولوژی، فرهنگ و تاریخ خویش وفادار ماندند،در جامعهای که در آن امواج غربزدگی بیداد میکرد، شدیداً احساس درد و رنج میکردند و جوانانی که بیتفاوت بودند نیز وقتی پس از پایان دوران تحصیل وارد زندگی میشدند، با این واقعیت تلخ روبرو بودند که آنچه در نظام غربگرا مایۀ پیشرفت است، پول و پارتی است نه استعداد و علم.
بدینسان جریان غربگرایی در اکثر کشورهای اسلامی برای جوانان سرخوردگی و یأس به ارمغان آورد.
در میان این کشمکش و سرخوردگی، تحرک تازۀ محافل اسلامی به ویژه تلاشهای روحانیت مبارز و روشنفکران متعهد، خوشبختانه به ایجاد یک سازمان وسیع مذهبی در کشورهای مختلف اسلامی انجامید که توانست در برابر این دو جریان خطرناک ایستادگی نموده، فلسفه و هدف زندگی را برای جوانان تشریح کند و ایشان را به ارزشهای اسلامی آشنا نماید.
این تلاشها موجب شد موجویرانگر غربزدگی در بین جوانان مهار شود و نسل جوان از پرتگاه سقوط اخلاقی نجات یابد و بر ویرانههای تباهی این نسل، تعهد و ایمانی نو بنا شود و آگاهی جوانان رشد یابد و نسل جوان باز به کوری چشم استعمار شرق و غرب و عمال داخلی آنان، نیرومندترین پشتوانه نهضتهای اسلامی در سراسر جهان اسلام و از سازندگان اصلی انقلاب و جامعه اسلامی گردد.
(جامعهشناسی غربگرایی، دکتر علیمحمد نقوی، جلد دوم، صفحه 57 و 58، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول سال 1363)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 372