صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: آقاى فیروز شیروانلو

درباره: آقاى فیروز شیروانلو


متن سند:

به: تیمسار ریاست اداره وظیفه عمومى
درباره: آقاى فیروز شیروانلو

نامبرده بالا از طرف این سازمان براى انجام مأموریتى به مدت 15 روز عازم خارج از کشور می‌باشد خواهشمند است دستور فرمائید بلامانع بودن خروج مشارالیه را به شهربانى کل کشور (اداره گذرنامه) اعلام نمایند.

رئیس سازمان اطلاعات و
امنیت کشور
سپهبد نصیرى

این نامه در اجراى اوامر تیمسار قائم‌مقام که مستقیماً به این جانب و همچنین مدیرکل اداره نهم ابلاغ فرمودند امضاء گردید.

این ماموریت از طرف خانم لیلى امیرارجمند که مسئول کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان که علیاحضرت شهبانو مستقیماً در این کانون نظارت دارند داده شده است.1
بایگانى شود 411

توضیحات سند:

1 ـ درباره پیشینه دوستى لیلا امیرارجمند با فرح دیبا و روابط مرموز آنان در دوران تحصیل در فرانسه با محافل چپ حسین فردوست در خاطراتش مى‌نویسد:
«لیلى جهان‌آراء فرزند عبداللّه‌ جهان‌آرا (تیمسار بازنشسته ارتش) که به مناسبت ازدواج با حسین على امیرارجمند به لیلى امیر ارجمند شهرت یافت، در سال 1317 به دنیا آمد. در زمانى که فرح در پاریس در دانشکده هنرهاى زیبا به تحصیل مى‌پرداخت دختر فقیرى بود و تمایلات چپ و کمونیستى داشت و با تعدادى دانشجو رفاقت داشت که یکى از آنها لیلى امیرارجمند بود.
در مورد فرح با توجه به وضع زندگى و فقر مادى‌اش زمینه چنین گرایشى [گرایش به چپ] نیز وجود داشت[ به گفته احسان طبرى در کتاب کژ راهه، ص 220، فرح دیبا در این سالها توسط یکى از اعضاء حزب توده به نام انوشیروان رئیس به حوزه‌هاى حزب توده رفت و آمد داشته است.] به هرحال، فرح این فرهنگ چپ را در دوران زندگى با محمدرضا حفظ کرد و دفترش را به مرکز اشاعه این نوع فرهنگ تبدیل نمود و تعدادى از افراد داراى تمایلات کمونیستى را در آنجا جمع کرد... لیلى جهان‌آراء که تحصیلات خود را در سال 1342 با دریافت فوق‌لیسانس کتابدارى از دانشگاه رانگرز نیوجرسى به اتمام رسانید، در دوران قدرت فرح، مشیر و مشاور او لیلى امیرارجمند بود، که فرح براى این که اسرار گذشته‌اش محفوظ بماند دوستى نزدیک با او را حفظ کرد و وى نیز یکى از صمیمى‌ترین دوستان فرح شد و به این مناسبت به مشاغل متعدد و شامخ دست یافت و آخرین سمت وى عضو هیئت امناء مدیر عامل کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان بود.
... پس از ازدواج لیلى با امیر ارجمند وى موقعیت خوبى در زندگى خصوصى محمدرضا و فرح پیدا کرد. امیرارجمند در بخش فیزیک اتمى دانشگاه تهران رئیس یا استاد بود و به هر حال در عین جوانى مدرک تحصیلى عالى داشت. او در روزنامه اطلاعات به همراه تعدادى از رفقاى جوان خود به مقاله‌نویسى مى‌پرداخت و ظاهراً گرایش فکرى چپ داشت. ساواک که روزانه بولتنى از خلاصه مطبوعات ایران و جهان در بین مقامات بالا توزیع مى‌کرد، روزى زیر یکى از مقاله‌ها که «مستخرجه از روزنامه اطلاعات بود» نوشت: «این مقاله انحرافى توسط امیرارجمند تهیه شده و کمونیست‌ها در روزنامه اطلاعات نفوذ کرده و گروهى تشکیل داده‌اند که امیرارجمند هم جزء آنهاست و باید ترتیبى داد که این تشکیلات از این عناصر پاک شود یا این که محدودیتهایى براى روزنامه قائل شد. تا مجبور به تصفیه عناصر نامطلوب گردد!»
این نظریه در واقع انعکاس آنتى کمونیسم سنتى در بین مقامات ساواک بود، در حالى که فرح محمدرضا پهلوى را توجیه کرده بود که اشاعه بخشى از مطالب مارکسیستى به نفع سلطنت او است و نه خطرى علیه آن، لذا در دوران فرح و با حمایت دفتر او تفکرات کمونیستى و آته‌ئیستى [الحادى] رواج داده مى‌شد و روشنفکران مارکسیست مانند فیروز شیروانلو جذب دفتر فرح مى‌شدند و یا در نهادهایى چون «کانون پرورشى فکرى کودکان و نوجوانان» تحت حمایت او قرار مى‌گرفتند.
اسناد موجود بیانگر ارتباطات مرموز لیلى امیرارجمند با افسران اطلاعاتى بلوک شرق مى‌باشد. این ارتباطات که بر اساس اطلاعات فنى و انسانى اداره کل هشتم ساواک (ضد جاسوسى) تا روابط جنسى امتداد داشت، به اطلاع محمدرضا پهلوى رسید و ساواک خواستار بهره‌گیرى از او به عنوان منبع خود شد. برخلاف انتظار، محمدرضا پهلوى با این بهره‌گیرى موافقت نکرد و از سال 1352 کنترل ساواک بر روى او قطع شد. روشن است که این ارتباطات مرموز از سوى یکى از نزدیک‌ترین عناصر وابسته به دربار پهلوى، نمى‌تواند طبیعى جلوه کند و قاعدتاً باید آن را به عملیات سرویسهاى جاسوسى غرب و سیا یا MI-6 یا موساد) منتسب ساخت و ظاهراً به همین دلیل نیز محمدرضا پهلوى مانع دخالت ساواک در این ماجرا شد. براى ما روشن نیست که لیلى جهان‌آرا فعالیت خود را در رابطه با سرویس‌هاى اطلاعاتى غرب چگونه و از چه زمانى آغاز کرده، ولى این ظن را قوى مى‌دانیم که او ـ و محتملاً به همراه فرح دیبا از دوران تحصیل در فرانسه چنین کارکردى داشته است. با توجه به نقش مؤثر اردشیر زاهدى در ازدواج فرح دیبا با محمدرضا پهلوى و با توجه به ارزیابى بسیار مثبت «آژانس اطلاعاتى مرکزى» آمریکا (سیا) از فرح دیبا و جایگاهى که این سرویس براى فرح پس از فوت شاه باز کرده بود. این احتمال را جدى مى‌دانیم که ارتباط فوق با سرویس اطلاعاتى آمریکا بوده است (بخشى از اسناد موجود در زمینه ارتباطات مشکوک لیلى امیرارجمند در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، نوشته حسین فردوست ج 2، ص 442 آمده است)
دقت و کنکاش در مورد فعالیت جاسوسى و اطلاعاتى لیلى امیرارجمند و ارتباط خیلى نزدیک و صمیمانه وى با افسران اطلاعاتى سفارتخانه‌هاى بلوک شرق در ایران و اطلاع شاه و فرح از ماجراى مأموریتهایى که از طرف ساواک به فیروز شیروانلو در خارج از کشور محول شده بود و ارتباط نزدیک فرح و امیرارجمند از یکسو و همکارى امیرارجمند با فیروز شیروانلو در کانون پرورش فکرى از سوى دیگر در راستاى اهداف سیا در بهره‌مندى از این دو نفر در جهت فعالیت اطلاعاتى خود در بلوک شرق قابل تأمل و ارزیابى مى‌باشد.
مسئله‌اى که در اینجا مطرح مى‌باشد این است که به علت توجه شاه و فرح به این ماجرا، شیروانلو زمینه را براى مطرح ساختن خود مساعد یافت و در دفتر فرح که شغل حساسى نیز بود قرار گرفت.

منبع:

کتاب ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 491

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.