تاریخ سند: 24 شهریور 1349
جناب آقای سناتور بوشهری ریاست محترم شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران
متن سند:
شماره: ۲۳/۳۱ -۲۶۳-۱-۲۳ تاریخ: 24 /6 /49
جناب آقای سناتور بوشهری ریاست محترم شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران
کمیسیون شهربانی در جشن شاهنشاهی ایران که از رؤسای گروهها و ادارات ذیربط زیر نظر معاون شهربانی کل تشکیل شده ضمن بررسی طرق اجرای وظائف محوله در ایام برگزاری جشن فرخنده پیشنهادی به شرح زیر نموده است:
به منظور تأمین رفاه و راحتی هرچه بیشتر میهمانان عالیقدر اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر در برنامه نثار تاجگل در آرامگاه اعلیحضرت رضا شاه کبیر که در بدو ورود رؤسای کشورها انجام میگردد و به منظور جلوگیری از ایجاد هرگونه خاطره نامطبوع در ذهن آنها که خواه ناخواه در یک محیط تازه از مشاهده مناظر نامطلوب اطراف جاده آرامگاه و وضع زندگی ناخوشایند اهالی جنوب شهر ممکن است پیدا شود* پیشنهاد میشود از طرف شورای مرکزی جشن شاهنشاهی به سازمانهای ذیصلاحیت توصیه شود درباره امکان استفاده از هلیکوپتر در برنامه نثار تاجگل بررسی دقیق و کاملی به عمل آورند و در صورتی که رجحان استفاده از هلیکوپتر بر اتومبیل در برنامه انتقال میهمانان عالیقدر از فرودگاه مهرآباد به آرامگاه مسلم و محقق گردید به مقامات مسئول اعلام گردد که از هماکنون نسبت به تأمین محل و وسائل برخاستن و فرود آمدن هلیکوپترهای موردنیاز بررسی و پیشبینیهای لازم معمول و طوری اقدام شود که از هر جهت آمادگی اجرای این برنامه قبل از ۱۰ مهرماه ۱۳۵۰ فراهم گردد.
متمنی است مقرر فرمایند در صورت موافقت با پیشنهاد فوق شهربانی کل کشور را از نتیجه اقدامات معموله مستحضر سازند.
رئیس شهربانی کل کشور
سپهبد مبصر
آقای اشتهاردی - در کمیسیون مطرح فرمایند.............. وزیری. 28 /6 /49
دفتر شورا در کمیسیون برنامه و تشریفات مطرح و نظر آقایان اعضاء خواسته شود.
توضیحات سند:
* در حالی سخن از زشت بودن چهره جنوب شهر تهران به میان میآمد که میلیونها تومان صرف ساخت دکورها و وسایل تزئین چادرهای پذیرائی میمانان خارجی و برنامههای دیگر جشن میشد، در کتاب حاصل چهل سال خدمت، در این مورد چنین آمده است:
«وقتی چشمم به آن بلوار زیبا و درختهای زینتی و گلکاریها و فوارهها و آبنماها در شهرک چادرها که به این مناسبت (جشن ۲۵۰۰ ساله) برپا کرده بودند افتاد در دل گفتم برای ساختن این ویلاهای چادری...؟ آیا نمیشد این پولها را در راهی خرج کرد که به درد جامعه بخورد؟... آنچه را در یک نگاه دیدم از این قرار بود: ابتدا یک محوطه هال مانندی در جلو چادر وجود داشت... دیوارهای چادر را به وسیله قالیچههای نفیس تزئین کرده بودند... و اطاق خواب مجلل با تمام وسایل برای رهبر و همسر پادشاه ترتیب داده بودند... و این در حالی بود که هنوز دو سوم از مردم ما در گرداب بیسوادی و حتی جهل غوطهور بودند، هنوز قسمت اعظمی از مردم این مملکت از نعمت بهداشت بینصیبند و... بنابراین چرا این پولها نباید صرف بهبود زندگی و رفاه مردم مناطق محروم بشود!
- حاصل چهل سال خدمت - سپهبد فریدون سنجر نشر پروین - ص ص ۲۳۸ و ۲۳۶
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 3 صفحه 230