تاریخ سند: 12 مرداد 1342
موضوع : فعالیتهای علماء و روحانیون
متن سند:
تاریخ :12 /5 /1342
موضوع : فعالیتهای علماء و روحانیون
در هفتهای که گذشت اعلامیههای جدیدی از طرف آیات الله شریعتمداری و میلانی صادر و طی آنها علاوه بر اظهار نظر پیرامون بازداشت آیت اله خمینی در مورد روحانیون شهرستانها نیز که اخیرا به تهران آمده بودند گفته شده که مقامات دولتی به روحانیون مزبور بدون هیچ مجوزی اخطار کردهاند که تهران را ترک نمایند.
در اعلامیههای مذکور افزوده شده روحانیون در تعقیب هدفهای دینی خویش در هر فرصتی که ممکن شود اقدامات لازم را به عمل خواهند آورد و از تمام امکانات موجود استفاده خواهند نمود.
در این اعلامیهها همچنین به موضوع انتخابات اشاره و گفته شده که ایجاد شرایط و اوضاع و احوال کنونی از طرف دولت با آزادی انتخابات مخالف است و آیتاله شریعتمداری اضافه کرده که نظر خود را درباره انتخابات به موقع اعلام خواهد کرد.
ضمنا آیتاله بهبهانی اظهار داشته روحانیون در نظر دارند پس از قطعی شدن شروع انتخابات به طور دسته جمعی یا انفرادی اعلامیهای صادر کرده و فتوی به تحریم شرکت در انتخابات را بدهند. مشارالیه افزوده روحانیون به طور اتفاق قصد ایستادگی و مبارزه را تا سر حد وصول به هدفهای خود دارند ولو اینکه در این راه ناملایماتی را متحمل شوند.
علاوه بر اعلامیههای آیتاله شریعتمداری و میلانی اخیرا اعلامیه دیگری نیز صادر شده که طی آن آیات اله شریعتمداری و میلانی – مرعشی نجفی و آملی مقام علمی و مرجعیت آیتاله خمینی را تایید کردهاند. 1
گزارش کاردار سفارت شاهنشاهی در عراق نیز حاکی است که تبلیغات مخالفین دولت ایران در کشور عراق همچنان ادامه دارد ولی نماینده آیتاله حکیم با مشارالیه ملاقات و از قول آیتاله مزبور اظهار داشته مساله اصلاحات ارضی و سایر اصول ششگانه در صورتی که در اجرای آن رعایت عدالت بشود مورد اعتراض نیست لیکن موضوع اعطای حق رای به زنان دستآویز مخالفین گردیده و هرگاه این موضوع تعدیل و به صورتی القاء گردد نگرانی عمومی مرتفع خواهد شد و اگر به نحوی احترام روحانیت اعاده و در مورد رفع اختلاف بین دولت و روحانیون اقدام شود موجب امتنان روحانیون وتسکین افکار خواهد گشت. آیت اله زنجانی2 مقیم کربلا نیز پیشنهادهایی در حدود پیشنهاد آیتاله حکیم داشته است. در حال حاضر آیت اله خوئی3 مقیم نجف اشرف بیش از سایرین علیه دولت ایران و به طرفداری از روحانیون مخالف فعالیت میکند و اخیرا در بیانیهای که به زبان عربی خطاب به علماء اعلام صادر کرده گفته است در صورتی که زمامداران ایران به کارهای غیر قانونی خود ادامه دهند تاریخ 40 ساله آنها را منتشر خواهد کرد و در آن موقع روحانیون طراز اول آخرین نظر خویش را نیز درباره آنان اظهار خواهند داشت.
ضمنا بعدازظهر روز جمعه (11 /5 /42 ) آیتاله خمینی- محلاتی4 و قمی5 با سپردن تعهد و التزام مبنی بر خودداری از تحریکات مجدد آزاد شده اند5.
توضیحات سند:
1. در همین زمان عدهای از آیات عظام و علمای شهرستانها جهت حمایت از امام خمینی(ره) به تهران آمدند تا نشان دهند که همگی متحد و یکپارچه پشتیبان نهضت اسلامی هستند. آیتالله رفیعی قزوینی نیز در این مورد اعلامیهای صادر کرد و توقف علما درتهران تا وصول به نتیجه را به اطلاع عموم رساند.
متن اعلامیهی آقای حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی دربارهی مهاجرت علمای کشور به تهران در اعتراض به بازداشت امام و اهانت به مقام شامخ روحانیت:
حوادث ناگوار و اهانت به مقام مقدس روحانیت و شئون علمی مخصوصاً حضرت حجتالاسلاموالمسلمین آقای خمینی دامتبرکاته که در دو ماه اخیر وارد گردیده است، بر احدی مخفی و پوشیده نیست. بهطوری که عموم مسلمین بالاخص شیعیان در نهایت تأثر و اندوه از لحاظ تعصبات دینی و حمایت از حریم عظیم روحانیت که وظیفه هر مسلم است در مقام جلوگیری از مصائب وارده در ظل مبارک حضرت ولیعصر ارواحنا فداه برآمدهاند و البته آقایان علمای اعلام که پیشروان جمعیتهای دینی و پیشوایان آنها در همه امور مربوطه به مذهب هستند اولی و احق به اقدام در این میباشند، لهذا آیات عظام و مراجع تقلید شهرستانها مهاجرت به مرکز فرموده تا با آیات عظام و علمای اعلام مرکز دامت برکاتهم تشریک مساعی نموده، وظیفه دینیه خود را انجام فرمایند. از باب اطلاع عموم اعلام میشود تا زمانی که با مستدعیات و مطالب آنها نظر موافق اتخاذ نشود، آقایان متوقف در مرکز خواهند بود. « و ماالنصر الا من عندالله العزیر الحکیم»
ابوالحسن الحسینی القزوینی [2 /5 /1342]3/ ربیعالاول / 1383
2. شیخ غلامرضا زنجانی، فرزند تقی در سال 1308 هـ ش در ابهر زنجان به دنیا آمد. پیشکار و یکی از مورد اعتمادترین افراد نزد آقای شریعتمداری معرفی شده است. وی که با ساواک و دربار ارتباط داشت در سال 1354 درگذشت. در گزارشی که دارای تاریخ 4 /3 /42 می باشد، آمده است: « آقای شریعتمداری در روز 24 /2 /42 به پیشکار خود، شیخ غلامرضا زنجانی اظهار داشته: هر طلبهای که به منزل من آمد، به او گوشزد کنید که آقا گفت: محرم امسال تا میتوانید برای من و خمینی تبلیغ نمایید و روی منابر بگویید مرجع تام شریعتمداری است و خمینی سرپرست طلبهها است و شیخ غلامرضا زنجانی هم به دستور آقا عمل نموده...» امام در آینه اسناد، ج 1، ص 371
3. آیت اللهالعظمی حاج سید ابوالقاسم خویى، فرزند سید علىاکبر از مراجع بزرگ شیعه در رجب سال 1317 ﻫ ق/ آبان 1278 ﻫ ش در شهرخوى پا به عرصه وجود نهاد. در 13 سالگى به نجف اشرف مشرف شد و از محضر استادان بزرگ آن حوزه کهن بهره برد و خود نیز از استادان علوم آن دیار شد. ایشان از جمله موفقترین شاگردان آقا ضیاء عراقى ومرحوم نائینى و کمپانى بود و خود موفق به پرورش شاگردان بزرگى شد. در ماجراى لایحه شاهانه انجمنهاى ایالتى و ولایتى به مخالفت با رژیم پهلوى برخاست. وى پس از 94 سال خدمت و تحمل فشارهاى بى شمار از سوى دولت بعثى عراق، روز پنج شنبه هشتم صفر 1413 هـ ق برابر با 17 مرداد 1371 ﻫ ش به سراى باقى شتافت. از وى کتابها و مقالات ارزشمندى از جمله کتاب رجال او باقی مانده است.
4. آیتالله بهاءالدین محلاتی، فرزند مرحوم حاج شیخ محمدجعفر محلاتی در سال 1275 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. مدت ده سال از محضر اساتیدی چون آیتالله ضیاءالدین عراقی، سید محمدکاظم شیرازی و مرحوم آقا شیخ محمدحسین اصفهانی بهرهمند گردید و پس از اخذ اجازه و ارتقاء مقام ایران بازگشت پس فوت پدر در مسجد مولای شیراز به امامت و ارشاد خلق پرداخت. وی علاوه بر تربیت علماء و دانشمندان مذهب و طبقات مختلف مردم به تأسیس جلسه نقد و بررسی و بحث در اصول عقاید همت گماشت و برای نخستینبار در ایران جلسات آموزشی برای معلمان و فرهنگیان تشکیل داد. آیتالله محلاتی همانند پدر بزرگوارش، مخالف رژیم طاغوتی رضاخان و محمدرضاخان بود و در برابر مظالم و مفاسد و نظامات غیرشرعی ایستادگی مینمود. درحالی که بیست سال داشت، همراه پدرش در قیام دلیران تنگستان شرکت نمود و مدت ده ماه، در تمام مراحل همراه پدر بزرگوار خود در جبهه به سر برد. در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی نیز نقش فعال داشته و اعلامیهها و بیانیههای متعددی نیز در این رابطه از او صادر شده است. وی در طول عمر شریفش هرگز ار ارشاد مردم و مبارزه علیه رژیم پهلوی غفلت نکرد و در این راه زندانی شد و سرانجام در سال 1360 بر اثر سکته قلبی به لقاءالله پیوست. آیتالله بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک، دو جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
5. آیتالله سیدحسن طباطبائی قمی، فرزند آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی قمی در سال 1290 در نجف اشرف متولد شد. در دوران کودکی همراه با پدر به مشهد سفر کرد و پس از گذراندن سطوح معقول و منقول نزد علمای مشهد، در سال 1307 پس از بازگشت از سفر حج، در اثر کسالت به مدت 6 ماه به اصفهان سفر کرد و از محضر علمای آن شهر بهره برد. پس از آن در سال 1310 به اتفاق پدر به نجف اشرف هجرت کرد و از محضر علمای نجف از جمله آیتاله نائینی بهرهمند شد. پس از بازگشت به مشهد، در سال 1314 در پی واقعه مسجد گوهرشاد همراه با پدر به کربلا تبعید شد و در آنجا از محضر اساتید آن شهر بهره برد و پس از آن به تدریس سطوح نهایی پرداخت. در حدود سال 1324 پس از فوت پدر به مشهد سفر کرد و در مسجد گوهرشاد به تدریس و تبلیغ پرداخت. وی در جریان نهضت امام خمینی در سال 1342 به فعالیتهای سیاسی و مبارزه علیه شاه پرداخت و در طی همین فعالیتها در 15 خرداد 1342 دستگیر و چند ماه در تهران محصور شد. وی پس از آن به مشهد بازگشت، ولی 2 سال بعد در سال 1344ش به علت مخالفت با حکومت پهلوی و فعالیتهای سیاسی به خاش تبعید شد و یک سال بعد از آن به کرج منتقل گردید تا اینکه در شهریور 1357 به مشهد بازگشت. ایشان در خرداد سال 1386 دار فانی را وداع گفت.
6. امام(ره) هرگز تعهد و التزامی به رژیم نداده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1 صفحه 119