تاریخ سند: 1 آبان 1336
موضوع: مجالس ترحیم و انعکاس فوت سید مصطفی خمینی
متن سند:
سند شماره 2
به: ۳۱۲ تاریخ: 1 /8 /36
از: ۱۰ ه
موضوع: مجالس ترحیم و انعکاس فوت سید مصطفی خمینی
1- در ساعت ۱۷۰۰ روز 1 /8 /36 در مدرسه علمیه ذوالفقار1 هنگامی که حاج آقا حسن امامی درس اصول عقاید میداد او را پای تلفن خواستند موقعی که برگشت مضطرب بود طلاب علت ناراحتی ایشان را جویا شدند رغبتی به پاسخ دادن نداشت. معهذا پس از اصرار طلاب جواب داد؛ مطلبی است که باید تا فردا بین ما مخفی بماند و به طوری که از قم به من تلفن کردند حاج آقا مصطفی خمینی فرزند ارشد آیتالله خمینی در عراق فوت کرده است.
۲- در ساعت ۸۰۰۰. روز 2 /8 /36 هنگامی که طلاب در مدرسه ذوالفقار اجتماع کرده بودند مجدداً تلفن زنگ زد و آقای حاج آقا حسن فقیه امامی را پای تلفن خواستند، ایشان رفت و برگشت و گفت متأسفانه خبر درگذشت فرزند آیتالله خمینی در عراق مورد تأیید قرار گرفته است. سپس در سالن کتابخانه مدرسه ذوالفقار مجلس ترحیمی برگزار شده و شخصی به نام بدری به منبر رفته و پیرامون درگذشت فرزند خمینی سخنرانی کرده و در خاتمه اظهار داشته: خداوند صبر جزیل به حضرت آیتالله خمینی عنایت فرماید و ایشان را برای ما حفظ کند. خداوند حضرت آیتالله خمینی را از هر حیث از لحاظ شجاعت صبر و شکیبائی امتحان کرده است.
۳- صبح روز 2 /8 /36 یک قطعه پارچه سیاه در سر درب مدرسه کاسه گران چسبانده بودند و روی آن نوشته بود به علت فوت ناگهانی آیتالله زاده خمینی مجلس ترحیمی روز چهارشنبه 4 /8 /36 در مدرسه صدر بازار برگزار میگردد. عین این نوشته را در نزدیک مدرسه نوریه و مسجد شیرهپزها و سر کوچه شیخ بهائی در بازار چسبانیده بودند.
۴- از ساعت ۸ الی ۱۲۰۰ روز 4 /8 /36 طبق دعوت قبلی مسجد [مجلس] ترحیمی3 در مدرسه صدر بازار به طور خلاصه و ساده برگزار گردید. در این مجلس عدهای از طلاب، بازاریان و افراد دیگر شرکت کرده بودند. در ابتدا شخصی به نام خالصی4 پس از قرائت قرآن شروع به صحبت نموده و اظهار داشته: امروز در این فاتحه همه ما عزادار هستیم. خداوند به پدر ارجمند حاج آقا مصطفی خمینی صبر جزیل عنایت فرماید و بر توفیقات ایشان بیفزاید. و سپس غلامحسین جمشیدی پس از قرائت قسمتی از آیات قرآن اظهار نموده: اگر چه نمیگذارند ما آزادانه فاتحه بگیریم ولی مردم با افتخار در این مجلس شرکت کردهاند. بر روی سر نیزه نمیتوان نشست ولی بر سر نیزه میتوان تکیه کرد. سپس سید محمدعلی احمدی5 به منبر رفته و قسمتی از زندگی مصطفی خمینی را شرح داده و اظهار داشته: چه آزار و اذیتهایی که به ایشان و به پدرشان شده است و سپس روضه علیاکبر را خوانده و اظهار نموده: نمیدانم در مرگ مصطفی خمینی چه به سر پدرش آمده است سپس به تمام روحانیون، بازاریان و دانشگاهیان تسلیت گفته و مجلس ختم پایان یافته است.
۵- در تاریخ 8 /8 /36 در مدرسه صدر بازار هفته مصطفی خمینی برگزار گردیده پس از قرائت قران شخصی به نام حسینی به منبر رفته و آیتالله خمینی را به حضرت ابراهیم «علیهالسلام» تشبیه نموده و اظهار داشته روحانیون مقاوم ما در دوره نمرودها و معاویهها میایستند و حرف حق میزنند و از هیچ چیز نمیهراسند و در برابر آتشها و تبعیدها و سلولها خوف ندارند.
نظریه شنبه: بدری6 طلبه و سید است و حدود ۲۵ سال دارد و خالصی معمم و سید است و در مدرسه نیمآور حجره دارد. ضمناً منظور از حسینی، حسینی رامشهای7 است که در مدرسه صدر خواجو حجره دارد.
نظریه یکشنبه: در جریان فوت سید مصطفی خمینی ضمن برگزاری مجالس ختم از طرف عوامل منحرف و افراطی نیز اعلامیههائی توزیع شده که توزیع کنندگان شناسایی و دستگیر و تحت تعقیب قرار گرفتهاند. دادار
نظریه جمعه: مشوق اصلی مردم برای این تشکیل جلسه ختم، آیتالله سید حسین خادمی8 ساکن اصفهان بوده و حتی وقتی وی وارد مجلس ختم شده یک نفر ناشناس با صدای بلند فریاد زده به سلامتی آقای خمینی صلوات بفرستید که حاضرین صلوات فرستادهاند.
نظریه ۱۰ ه: مفاد خبر و نظریه سلسله مراتب عملیاتی مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1- مدرسه ذوالفقار مدرسهای است در بازار بزرگ اصفهان، در نزدیکی محله نیمآور و در مجاورت مسجد نو بازار که با مسجدی به همین نام در قرن دهم هجری در زمان شاه طهماسب صفوی بنا شده است. تجدید بنای این مدرسه در سال ۱۳۴۴ ه. ش توسط آیتالله شیخ محمدباقر زند کرمانی (متوفای ۱۳۴۸ ه ش) شروع شد و با ادامه آن توسط آیتالله سید حسن امامی در سال ۱۳۴۹ هش به اتمام رسید.
در جریان جنگ تحمیلی تعداد زیادی از طلاب این مدرسه عازم جبههها شدند که شماری از آنان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
۲- آیتالله سید حسن فقیه امامی فرزند حاج آقا عطاءالله در سال ۱۳۱۳ در خانوادهای روحانی در اصفهان متولد شد. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد حوزه علمیه اصفهان شد و از پدر و اساتید و علمائی نظیر آیاتالله محمدحسن نجفآبادی، سیدحسین خادمی، سیدعلی موسوی بهبهانی، عباسعلی ادیب، سیدابو تراب مرتضوی و معلم حبیبآبادی بهره برد.
وی ضمن تحصیل به تدریس و تحقیق در علوم اسلامی پرداخت و ضمن تربیت طلاب حوزه علمیه اصفهان، به تألیفاتی در زمینۀ فقه و تفسیر قرآن کریم همت گماشت.
آیتالله امامی در تأسیس بسیاری از مؤسسات علمی، فرهنگی، خیریه، بهداشتی و... در سطح استان اصفهان همکاری و نظارت دارد.
3- حجتالاسلام مهدی اژهای در مورد اولین مجلس ترحیمی که در اصفهان تشکیل شد چنین میگوید:
اولین حرکتی که در اصفهان انجام شد مجلس ترحیمی بود که در مدرسه صدر بازار به صورت خود جوش انجام شد و آیتالله اشنی که در مدرسه صدر تدریس میکردند ایشان درسشان را تعطیل کردند و حدود سیصد، چهارصد نفر از اهالی آنجا آمدند و در ایوان مدرسه صدر سخنرانی کوتاه ۲۰ دقیقهای انجام دادند و از شهادت ایشان ابراز تأسف و تأثر داشتند و یک جو التهاب و پریشانی به چشم میخورد فردای آن روز که این خبر در سطح بازار اصفهان منتشر شده بود مجلس ترحیمی از طرف حوزه علمیه برگزار شده بود در محل درس آیتالله صادقی که حرکت دومی بود که انجام شد البته وقتی مأمورین کلانتری ناحیه 3 میخواستند مجلس را به هم بریزند به آیتالله صادقی هم التیماتومی داده بودند ولی آیتالله خادمی نشسته بودند و مردم هم بودند در نتیجه جلسه باشکوه خاصی ادامه یافت خود آیتالله خادمی به جلسه وارد شدند و نتیجتاً کلانتری از تصمیمی که داشتند عقب نشینی کردند و مراسم انجام شد و بدنبال این مسئله زمینههای فعالیتهای بعدی پیش آمد.
(نقل از نوار خاطرات)
4- سیدجواد حسینی خالصی در سال ۱۳۳۷ در جرقویه اصفهان و در خانوادهای روحانی متولد شد. وی پس از پشت سر گذاردن تحصیلات ابتدایی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و از محضر آیاتالله سیداحمد امامی، سیدحسن امامی، حسن صافی، سیدمحمدعلی میرمحمد صادقی، حسین مظاهری، جلالالدین طاهری و ناصری و استفاده نموده است.
حجتالاسلام خالصی در دوران انقلاب اسلامی جزو روحانیت پیشتاز بود و در دوران دفاع مقدس در جبهههای حضوری فعال داشت.
5- حجتالاسلام محمدعلی احمدی متولد ۱۳۲۷ – خمینی شهر
وی از روحانیونی بود که قبل از انقلاب در دانشگاه اصفهان در رشته تاریخ به تحصیل مشغول بود و در سال ۱۳۵۳ به خاطر نگهداری کتابهای انقلابی و اعلامیه دستگیر و پس از گذراندن شش ماه حبس از زندان آزاد گردید. پس از آزادی دست از فعالیت نکشید و مجدداً در سال ۱۳۵۵ دستگیر و پس از دو ماه از زندان آزاد گردید.
6- حجتالاسلام سید ابوالحسن بدری در سال ۱۳۰۲ ه ش در اصفهان متولد شد و پس از فراگیری علوم ابتدائی و متوسطه وارد حوزه علمیه اصفهان گردید و نزد اساتیدی همچون ملا حبیبالله حبیبآبادی، شیخ حیدر علی محقق، سید فاضل هرندی، سید باقر ابطحی، حاج صدر کوهپایی و میرزا علی محمد بدری به فراگیری علوم حوزوی پرداخت و در سال ۱۳۲۹ به استخدام آموزش و پرورش درآمد و ضمن تدریس در مدارس در دانشکده ادبیات قبول و موفق به اخذ لیسانس گردید.
وی ضمن وعظ و خطابه همزمان مؤسسه احمدیه را نیز اداره مینمود که در سال ۱۳۵۴ به علت مخالفت با رژیم شاه از کار برکنار و سپس مدتی بازداشت گردید و در سال ۱۳۵۵ بازنشسته شد.
در سال ۱۳۵۷ پس از اعلام حکومت نظامی در اصفهان از سوی ساواک تحت تعقیب قرار گرفت و در تهران متواری شد و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به اصفهان بازگشت. حجتالاسلام بدری پس از پیروزی انقلاب در ارگانهای مختلف مشغول به خدمت شد و در سال ۱۳۶۳ مدرسۀ النفیسۀ را جهت تعلیم علوم حوزوی (ویژه خواهران) تأسیس نمود و هم اکنون نیز ریاست آن را به عهده دارد.
7- حجتالاسلام محمدحسین حسینی رامشهای در سال ۱۳۲۹ در رامشه جرقویه از توابع اصفهان متولد گردید.
وی پس از ورود به حوزه علمیه اصفهان زیر نظر اساتیدی نظیر آیتالله مجتبی لنکرانی، سید مجتبی بهشتی، آیتالله سید محمدعلی صادقی و آیتالله حسن امامی به تحصیل مشغول گردید. وی از سال ۵۳ در جریان مبارزات قرار گرفت و یک بار حجرهاش در مدرسه صدر خواجو مورد تفتیش ساواک قرار گرفت و در سال ۵۷ به علت سخنرانیهای متعدد علیه رژیم شاه دستگیر و سپس آزاد گردید. حجتالاسلام حسینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی در محاکم قضائی استان مشغول گردید و سرانجام در سال ۱۳۷۵ دار فانی را وداع گفت.
8- آیتالله سید حسین خادمی فرزند ابو جعفر در سال ۱۲۸۰ ه ش (سوم شعبان ۱۳۱۹ ه ق) در خانوادهای روحانی در اصفهان به دنیا آمد.
تا سیزده سالگی علوم ابتدائی را فرا گرفت و سپس در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل علوم دینیه مشغول گردید و نزد اساتید بزرگی نظیر آیاتالله سید علی نجفآبادی، سید محمد نجفآبادی، شیخ علی یزدی، میرزا احمد اصفهانی و میرزا محمد صادق اصفهانی بسیاری از مراتب علمی را طی کرد. وی که در دو خانواده بزرگ صدر و شرفالدین، بزرگ شده بود جهت ادامه تحصیل به نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، آیتالله نائینی و... بهره برد و پس از آن که به درجه اجتهاد نائل آمد به اصفهان بازگشت و متجاوز از پنجاه سال در حوزه علمیه اصفهان به تدریس، تألیف و سایر وظایف علمی قیام نمود.
آیتالله خادمی در طول نهضت امام خمینی (ره) به ویژه در سالهای 43 – 42 یکی از همگامان اصلی به شمار میرفت و در ماجرای دستگیری و زندانی شدن حضرت امام در خرداد ۴۲ به همراه سایر علمای بلاد به تهران عزیمت و مرجعیت ایشان را گواهی نمود.
نقش ایشان در اصفهان در برپائی مجالس و تظاهرات مردم و تشویق علما و روحانیون برای همراهی با انقلاب به حدی بود که استان اصفهان را پیشتاز مبارزات مردمی در سالهای پر هیجان ۵۶ و ۵۷ کرد.
وی در طول دوران دفاع مقدس- مادامی که در قید حیات بود- از پشتیبانی مادی و معنوی رزمندگان اسلام دریغ نورزید. از ایشان آثار علمی قابل توجهی مانند: رهبر سعادت، رساله در عدم ارث زوجه، خاتمه برائت و استصحاب، حواشی به کتب اصول و... برجای مانده است.
آیتالله خادمی سرانجام در سال ۱۳۶۴ ه ش در سن ۸۴ سالگی دیده از جهان فرو بست و پس از تشییع باشکوه مردم اصفهان، در جوار مرقد مطهر حضرت رضا «علیهالسلام» به خاک سپرده شد.
ر. ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب نوزدهم، آیتالله سید حسین خادمی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 7