صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اقدام روحانیون تبعیدی به تحریک شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای ‌معروف به علی تهرانی

تاریخ سند: 12 تیر 1357


موضوع: اقدام روحانیون تبعیدی به تحریک شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای ‌معروف به علی تهرانی


متن سند:

شماره: 449 /5 تاریخ: 12 /4 /2537[1357] 13570412
از: شهربانی سقز
به: فرمانداری محترم شهرستان سقز
موضوع: اقدام روحانیون تبعیدی به تحریک شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای ‌معروف به علی تهرانی1
پیرو شماره‌های 268 /5- 3 /2 /2537و 310 /5- 4 /3 /2537 و 280 /5- 20 /3 /2537

برابر دستورالعمل‌های موجود به نحو مقتضی به روحانیون تبعیدی به نامان 1. شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای ‌معروف به علی تهرانی 2. سید شهاب‌الدین حسینی 3. سید علی‌محمد دستغیب 4. محمد احمدی فروشانی 5. مرتضی فهیم 6. شیخ حسین نوری ابلاغ شده بود که از برگزاری نماز جماعت و ایراد وعظ و سخنرانی در حسینیه (اعم نشسته یا ایستاده) و تفسیر قرآن و مطرح نمودن مسائل مذهبی خودداری نمایند و به گردانندگان حسینیه نیز ابلاغ گردیده که نامبردگان را به حسینیه دعوت ننمایند. لیله گذشته مقارن ساعت 2130 روحانیون تبعیدی فوق‌الذکر غیر از شهاب‌الدین حسینی با حضور چند نفر روحانی دیگر و عده زیادی ملاقات‌کننده که از شهرستان‌های دوردست از جمله اصفهان ـ قم ـ تبریز به ملاقات آنان آمده بودند به حسینیه مراجعه و علیرغم دستورات این شهربانی به حسینیه وارد لیکن چون از طرف مأمورین به آنان ابلاغ می‌شود که نبایستی در حسینیه سخنرانی نمایند از آنجا خارج و در جلو حسینیه در پیاده‌رو خیابان اقدام به اقامه نماز نموده سپس با دادن شعارهای مذهبی می‌خواستند به طرف شهربانی بروند که بلافاصله اینجانب در محل حاضر و با روش مقتضی و تدابیر لازم بدون هیچگونه حادثه‌ای از عمل آنان جلوگیری و انتظامات از هر حیث برقرار گردید مضافاً به استحضار می‌رساند همان‌طور که قبلاً طی شماره 310 /5 ـ 4 /3 /2537 اعلام گردید محرک اصلی روحانیون تبعیدی شیخ علی مرادخانی ارنگه‌ای بوده که فردی بسیار ناراحت و از روحانیون افراطی کامل عیاری بوده که با داشتن افکار ضدملی و میهنی و مخالف دولت از پذیرفتن دستورالعمل‌های صادره کاملاً خودداری نموده. اصولاً نامبرده دستورالعمل‌ها را قبول ندارد و باعث شده که سایر روحانیون نیز از اعمال و نظرات ایشان تأسی نمایند وجود روحانی مذکور در آینده ممکن است باعث ایجاد اختلال نظم و آرامش همچنین باعث ایجاد درگیری با مأمورین گردد. علیهذا با توجه به اینکه تاکنون در این منطقه حساس هیچگونه سروصدایی نبوده و آرامش به معنای واقعی وجود داشته و دارد خواهشمند است مقرر فرمایند در مورد تبعید مجدد نامبرده به شهرستان دوردست دیگری از طریق فرمانداری مشهد که مرجع تبعید اولیه مشارالیه می‌باشد اقدام مقتضی به عمل آورده و از نتیجه اقدامات معموله این شهربانی را مستحضر سازند.
رئیس شهربانی سقز . سرهنگ 2 خلیل پور آذری
گیرندگان
تیمسار ریاست اداره اطلاعات پیرو تلگرام شماره 466 /5- 13 /4 /2537 جهت استحضار و اقدام مقتضی
سرپرست شهربانی استان کردستان جهت استحضار و اقدام مقتضی
تیمسار فرماندهی تیپ 2 سقز جهت استحضار
ریاست سازمان اطلاعات و امنیت سقز جهت اطلاع و اقدام مقتضی
فرماندهی هنگ ژاندارمری سقز جهت اطلاع و ابلاغ مجدد به درجه‌داران موردنظر
امنیت داخلی. ... با توجه به اینکه به‌موجب در این زمینه اقدام گردیده ...

توضیحات سند:

1. شیخ على مرادخانی ارنگه معروف به «تهرانی» فرزند عزت‌الله در سال 1302 ش در روستای ارنگه در استان تهران و در یک خانواده‌ی مذهبی به دنیا آمد. وی پس از فراگرفتن تحصیلات ابتدایی با تشویق پدر به تحصیلات حوزوی روی آورد و پس از فراگرفتن مقدمات علوم دینی به تحصیل دروس خارج فقه و اصول از محضر آیات عظام بروجردی و امام پرداخت. پس از اتمام تحصیلات حوزوی به تبلیغ و وعظ مشغول شد و در سال 1340 از طرف امام خمینی جهت ارشاد و تبلیغ مردم لرستان عازم خرم‌آباد گردید.
با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی فعالیت‌های ضدحکومتی خود را آغاز کرد و با تبعید امام به عراق چند مرتبه مخفیانه و به صورت قاچاقی به عراق رفت و با امام دیدار کرد و پس از بازگشت به مبارزات خود تداوم داد. به همین علت چند مرتبه دستگیر و روانه‌ی زندان شد و یک‌مرتبه نیز به سیرجان تبعید گردید. با ادامه‌ی فعالیت در سیرجان طبق حکم کمیسیون اجتماعی در تاریخ 4 /2 /1357 به تبعید در سقز کردستان محکوم شد و در آنجا تحت کنترل مأموران ساواک قرار گرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف مردم خراسان به نمایندگی در مجلس خبرگان قانون اساسی برگزیده شد و عضو گروه هفتم (اقتصادی و امور مالی) بود. شیخ علی تهرانی در سال 1358 خواستار محاکمه‌ی علنی عباس امیر انتظام شد و رهبران انقلاب را متهم به ارتباط با امیر انتظام نمود. در ادامه‌ی انتقادات خود، عملکرد و سیاست‌های شورای انقلاب را سر در گم دانست و خواستار تشکیل دولت مستقل در کشور گردید. به همین منظور با انتقاد از رهبر انقلاب اسلامی، دانشجویان پیرو خط امام را به خاطر تصرف لانه‌ی جاسوسی آمریکا مورد حمله قرار داد. دشمنی با حزب جمهوری اسلامی یکی از رویکردهای وی بود. دشمنی وی با مسئولین نظام وقتی به اوج رسید که آیت‌الله خامنه‌ای از سوی امام خمینی به عنوان امام جمعه‌ی تهران منصوب شد. وی این اقدام امام را برنتافت و حملات شدیداللحنی را علیه شهید بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای آغاز کرد. شیخ علی آقای تهرانی به دلیل بیماری خودبزرگ‌بینی، خود را برای همه‌ی امور شایسته میدید و دیگران را فاقد شایستگی می‌‌شمرد. پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مواضع مخالف جمهوری اسلامی را اتخاذ کرد و در اوج حملات عراق، با سخنرانی‌های غیرمسئولانه‌ی خود به تضعیف شخصیت‌های انقلابی پرداخت. او ابتدا سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را ناآگاه به مسائل اسلامی میدانست و سپس به صورت غیرمنتظره به حمایت از آنان می‌‌پرداخت. اقدامی دیگر طی نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله خزعلی ضمن حمله به او از مواضع مجاهدین خلق حمایت کرد. بدین ترتیب در سال 1360 ناچار دستگاه قضایی کشور وی را فاقد صلاحیت‌های لازم برای تصدی مسئولیت‌های کشوری و دینی اعلام کرد. در نتیجه در همین سال او با انتشار اعلامیه‌ای به حزب جمهوری اسلامی حمله کرد. در ادامه‌ی این فعالیت‌ها به اتهام حرکت‌های ضدانقلابی و حمایت از منافقین به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مشهد دستگیر و چند ماه بعد آزاد شد. در سال 1363 از مشهد خارج شد و خود را به عراق رساند و به محض ورود تقاضای پناهندگی سیاسی نمود که مورد پذیرش رژیم بعثی عراق واقع شد. پس از استقرار به عنوان سخنگوی رژیم عراق، تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و مسئولین این نظام را شروع کرد. شیخ علی تهرانی مهمان ویژه صدام حسین بود و در باغی بزرگ در بغداد در رفاه کامل به سر می‌‌برد.
شیخ علی تهرانی به مدت پنج سال در عراق سکونت داشت و پس از پذیرش قطعنامه‌ی 598 سازمان ملل متحد از سوی ایران و برقراری آتش‌بس، از عراق اخراج شد و دادگاه ویژه وی را به اتهام همکاری با دشمن در زمان جنگ، صدور فتوا علیه نیروهای انقلابی، تحریک ارتش عراق به کشتار مردم ایران محاکمه و وی را محارب تشخیص داد، اما با توجه به اینکه شخصاً خود را تسلیم نیروهای نظامی ایران کرده بود با تخفیف به بیست سال حبس خارج از محل سکونتش محکوم کرد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 417


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.