تاریخ سند: 28 فروردین 1346
تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
متن سند:
تاریخ:28 /1 /1346
تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
در دوران سلطنت شاهنشاه آریامهر که در حقیقت بایستی معظمله را خدای انسانیت و مهربانی دانست، چند نامه با صراحت پیوست که در آن حتی فرد نابابی از افراد ملت ایران چنین مورد سرزنش قرار گرفته و رفتار فردی را به طوریکه در نامه پیوست ملاحظه میفرمایند ناهنجار خطاب فرمایند صادر نشده، زیرا بدون تردید تا ناهنجار بودن رفتار فردی ثابت و مسلم نباشد، صدور چنین نامهای از دفتر مخصوص شاهنشاهی امکان ندارد.
روحیات آقای فرهنگ مهر را دفتر مخصوص شاهنشاهی در نامه پیوست1 آنطور که باید و شاید تشریح نموده است.
منظور ما پرده برداشتن از راز مهمی است که در یکی از دستگاههای دولتی یعنی بیمه ایران جریان دارد و در صورتی که توجه عاجلی نگردد، کشف حقیقت رسیدگی به پنجاه میلیون اختلاس، برای همیشه مدفون خواهد شد. امیدواریم این اقدام عملی کوچک، قدم ناچیزی برای کشف حقیقت باشد.
قریب پنجاه میلیون ریال از پول بیمه ایران به نام طرح نوین بیمه عمر اختلاس شد و اخیراً به طوری که در روزنامهها ملاحظه فرمودهاند، عباس مبارکیانی خودکشی نمود و یا کشته شد و شرح جریان کار را در روزنامه عصر به تفصیل نوشتند.
در تاریخ انجام این اختلاس، این اشخاص سمتهای زیر را داشتهاند و نحوه اختلاس به طریقی است که تشریح میگردد.
1. عباس مبارکیانی (خودکشی نمود و یا کشته شد) معاون صندوق بانک بیمه و رئیس دفتر انتقالات
2. حسامفر رئیس صندوق بانک بیمه ایران
3. صفوی که در تاریخ اختلاس رئیس حسابداری بانک بیمه ایران بوده و سپس معاون بانک شد.
4. دلالی ترک زبان به نام کاشانی که اسم کوچک آن را نویسنده نمیداند.
اشخاص نامبرده بالا شب و روز با یکدیگر زندگی میکردند و غیرقابل تفکیک بودند و حتی در ازگل، با اجاره کردن خانهای به عیاشی و خرج پولهای بادآورده میپرداختند.
نحوه اختلاس . آنچه تاکنون روشن شده این است که پولهایی که از شهرستانها به تهران انتقال داده میشده و سایر بانکها به حساب طرح نوین بیمه عمر در بانک بیمه ایران میریختهاند، پس از رسیدن به بانک بیمه ایران، به حساب مخصوص خود نمیرفته و اختلاس میشده.
آیا کشف موضوع به این سادگی باید چهار سال معطل شود؟
آیا میدانید علت عدم کشف حقیقت موضوع چیست؟
علت اساسی این است که نفر سوم عامل کار، یعنی صفوی، از تاریخی که مقامات مختلف برای کشف حقیقت قدمی برداشتهاند برطبق صورتمجلس پیوست2 مأمور رسیدگی به حسابهائی است که خود از عوامل اختلاس آن بوده.
این شخص، تمام اسناد را در اختیار گرفته و به هر نحو که خواسته جریان کار را چرخانیده است و جالب این است که ظرف یک سال گذشته قریب سیصد هزار ریال اضافه کار برای بیرون آوردن حسابهای مورد اختلاس خود گرفته.
آیا ممکن است در بانکی اختلاس شود و اشخاص نامبرده بالا از طرفی با سمتهایی که داشتهاند با هم دوست صمیمی و یار غار باشند و خود صفوی مأمور رسیدگی به این کار شود و حقیقت کشف گردد؟
ظاهراً بازپرس، منتظر انجام کار آقای صفوی است ولی آیا ممکن است کسی که در تاریخ اختلاس همهکاره بوده، برای کشف حقیقت و بیرون آوردن حسابها قدم عملی بردارد؟
آیا وجود آقای صفوی به عنوان حسابرس، برای لوث کردن حقایق و بیرون نیامدن حسابهای مورد اختلاس نیست؟
با اینکه آقای دکتر فرهنگ مهر از این مطالب اطلاع دارند، به علت لجبازی و عدم تعادل روانی، اقدامی به عمل نمیآورند و میگویند موضوع مهم نیست، مهم این است که وضع سیاسی انسان در این مملکت درست باشد. من با نخستوزیر دوست هستم.
این مدیر با تدبیر، عملاً از فاش شدن حقیقت اختلاس با نگاهداشتن صفوی در رأس این کار جلوگیری میکند و به نامبرده سیصد هزار ریال فوقالعاده میپردازد. از سوی دیگر، یاران و دوستان صفوی انتشار میدهند که جان صفوی برای بیرون آوردن حسابها در خطر است و چون جانش در خطر است، نمیتواند حسابها را بیرون بیاورد.
اعلیحضرتا آیا در مملکت قانونی و با قدرت فعلی قانون، این حرف میتواند مورد قبول باشد؟
اعلیحضرتا فرهنگ مهر از طرفی در این امر مهم که جان انسانی نیز در راه آن به هدر رفت عملاً از کشف حقیقت جلوگیری میکند و از طرف دیگر ذهن مقامات مختلف مملکت را به مسائل کوچک دیگری معطوف میدارد و کارمندان مطیع و بدبخت و سر به زیر دیگری را که در زاهدان، ابرقو یا تهران به کار مشغولند، به بهانههای کوچک مختلف، بیکار و خانواده آنان را به گدائی سوق میدهد و ذهن شاه و وزیران را به این مطالب کوچک معطوف میدارد.3
ما فتوکپی صورتمجلس مورخ 19 /6 /45 که قریب هفت ماه قبل کمیسیون به اصطلاح رسیدگی به طرح نوین (به آقای صفوی؟!) نوشتهاند تقدیم میداریم.
کارتن این موضوع در بیمه ایران، محتوی هزاران برگ از این صورتمجلسها و نامهها از طریق کمیسیون به صفوی و صفوی به کمیسیون است و در حقیقت، بازی دلبر جانان من برد دل و جان من را درمیآورند.
اعلیحضرتا آیا در سایه مبارک همایونی و علیاحضرت شهبانوی ایران، با وجود قوانین انقلاب کدام مدیر حق دارد به نحو فوق عمل کند.
کار آقای فرهنگ مهر را میتوان در دو جمله خلاصه کرد. حمایت عملی از جانیان و بی آب و نان کردن کارمندان صدیق و مفلوک.
اعلیحضرتا از طرفی پنجاه میلیون ریال اختلاس عملاً به طریقی که به پیشگاه مبارک معروض افتاد مدفون میشود؛ از سوی دیگر کارمندان بی دست و پای تهران، یزد، ابرقو که با گرفتن پانصد تا هزار تومان حقوق به زندگی خود ادامه میدهند، در دوران تأمین کارگر اصفهانی تا زارع سیستانی و در زمانی که دولت آلمان غربی در هر سال 9 میلیون مارک برای نگاهداری سگها اختصاص میدهد، به دست فرهنگ مهر به خیابان پرتاب میگردند تا ذهن مقامات مختلف مملکتی به پرتاب شدن انسانها به خیابانها معطوف شود و پنجاه میلیون اختلاس، در دست مختلسین بماند.
شاهنشاها فرهنگ مهر در بیمه ایران جز بند بازیهای سیاسی، حمایت عملی از مختلسین و ظلم و تعدی نسبت به خدمتگزاران، کاری انجام نداده. استدعای رسیدگی داریم و به نام یک فرد علاقمند به این دستگاه اقتصادی، تقاضای رسیدگی به وسیله بازرس مخصوص و مورد اعتماد دارد.4
دکتر سیدی
توضیحات سند:
1. متأسفانه این نامه در سوابق موجود نبود.
2. صورت مجلس مورد اشاره به پیوست نبود.
3. در این ایام، شرایط به گونهای بود که امیرعباس هویدا، از هرگونه انتقادی نسبت به عملکرد خود و وابستگانش جلوگیری میکرد. حدود یک ماه پیش از این گزارش نیز، وقتی که حسین معتمدی که نماینده اصفهان در مجلس شورای ملی بود نسبت به مسافرت وزیر اطلاعات به خارج از کشور با هزینه دولت اعتراض کرد، در رستوران مجلس مورد حملۀ تند هویدا قرار گرفت، تا جایی که گفت: «چنانچه آقای معتمدی عذرخواهی نکند استعفاء خواهد داد.» و در ادامه نیز چون حسین معتمدی حاضر به عذرخواهی نشد، امیرعباس هویدا « با حالت عصبانیت مجلس را ترک نمودند و لذا مجلس نیز به عنوان تنفس تعطیل گردید.»
امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک . ج 1. ص 335. سند شماره 30625 /20 ﻫ 5- 28 /12 /45.
4. اداره کل سوم این گزارش را با عنوان «دادخواست دکتر سیدی» طی شماره 6315 /322- 30 /1 /46 با این شرح که: «فتوکپی دادخواست دکتر سیدی و ضمائم آن جهت استحضار به پیوست تقدیم میگردد.» به سلسله مراتب اداری ارسال کرده است. بخش ضمائم
منبع:
کتاب
دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 126



