تاریخ سند: 15 مهر 1342
بهطوریکه عموم اطلاع دارند از روزی که مأمورین بر ضد مبانی دین مقدس اسلام دست به اقداماتی زده
متن سند:
15 /7 /1342
بسمالله الحمدلله
اللّهم اِنّا نَشکو اِلیکَ فَقدَ نَبیّنا و غیبَهَ وَلیِّنا و شدِّتَ الفِتَنِ بِنا1
ملت مسلمان!
بهطوریکه عموم اطلاع دارند از روزی که مأمورین بر ضد مبانی دین مقدس اسلام دست به اقداماتی زده، مراجع تقلید و علماء اعلام پیوسته نصایح مشفقانه2 خود را دریغ نداشته و با زبانی رسا مفاسد اینگونه تجاوزات را گوشزد نموده ولی در اثر عدم توجه اولیای امور کار بهجایی رسید که از بیان عاجز است. ناچار آیات عظام و حججاسلام مهاجرت به تهران فرموده و به وظیفه خویش ادامه داده و تعلیمات عالیه اسلام را که سعادت مملکت و ملت را تأمین مینماید بیان نموده؛ باکمال تأسف در تمام این مراحل توجه به مطالب نگردید و آنچه رجال عالیقدر و مؤمنین، حمایت از دین و روحانیت نموده و عواقب وخیم را تذکر دادند توجهی به عمل نیامد تا امروز ناگهان حضرت آیتالله میلانی و حضرت آیتالله شریعتمداری و حضرت آیتالله مرعشی، حضرت آیتالله محلاتی دامت برکاتهم را از تهران حرکت داده و بار دیگر مردم مسلمان را متأثر و ناراحت ساختند. اینجاست که باید به پیشگاه مقدس حضرت بقیهالله ارواحنا له الفداء تظلم نموده و از ساحت مبارک آن قطب دائره امکان عاجزانه درخواست نموده که برای پیشرفت اسلام و انجام مقاصد مسلمین، خود توجهی فرماید و قلوب شیعیان را با عنایت الهیه گرم و تسلی دهند.
18 جمادی الاولی 82 [مطابق با 15 مهرماه 1342]
الاحقر عبدالله بن مسیح الطهرانی3
توضیحات سند:
1. در متن: اللهم انا نشکو الیک فیه نبینا و نبیه ولینا و شده الفین بنا
2. در متن: مشفعانه
3. آیتالله میرزا عبدالله تهرانى، معروف به آیتالله چهلستونى، فرزند آیتالله حاج میرزا مسیح در سال 1266ش. در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در تهران نزد حضرات آیات میرزا محمد تنکابنى، حاج شیخ مسیح طالقانى، میرزا هاشم شفتى و دیگران شروع کرد و در سال 1290ش. در بازگشت از مکه به نجف رفت و چند وقتى از محضر آیات میرزا محمدحسین نائینى، شریعت اصفهانى، آقا ضیاءالدین عراقى و عارف و معلم اخلاق و دین، حاج سید احمد کربلایى، بهره برد. وی در سال 1293ش. به تهران بازگشت و پس از فوت پدرش در سال بعد، چند سالى امامت مسجد جامع تهران را عهدهدار بود. پس از بازگشت و در واقع تبعید آیات حائرى و حاج ابوالقاسم کبیر به قم رفته و از محضر آنها استفاده برد و پس از فوت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدی در سال 1315ش. به تهران بازگشت. وی در 23 دى ماه 1350ش. دارفانى را وداع گفت. جنازهاش را به شهر رى حمل و بهطور امانت به خاک سپردند تا در وقت مقتضى به نجف انتقال یابد. برخى از آثار او حاشیه بر مکاسب، اصول فلسفه، رسالهاى در مشتق، سنن النبى (ص) و هفت رساله در مبدأ و معاد و جمع کتاب و سنت و عقل و تفسیر مىباشد. (گنجینه دانشمندان، ج4 ـ روزنامه خراسان ش 6535)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 258