تاریخ سند: 9 مرداد 1347
موضوع: دادخواهی بانو ویولت راسخ
متن سند:
از: 312 تاریخ:9 /5 /1347
به: عرض میرسد
موضوع: دادخواهی بانو ویولت راسخ
بانو ویولت راسخ1 مأمور امور اجتماعی نخستوزیر مربوط به امور دختران دانشجو طی دادخواست دوازده برگی به عنوان سازمان بازرسی شاهنشاهی دادخواهی نموده و رونوشت این دادخواست را برای اطلاع و اقدام جهت دکتر احسان نراقی رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب اداری فرستاده است.
مشارالیها در این مشروحه پس از اشاره به فرمان شاهنشاه آریامهر در سال 43 مبنی بر شرکت خود در فعالیتهای اجتماعی و ورود در سازمان رهبری جوانان و منصوب شدن به معاونت سازمان مذکور جریان ایجاد کانون دختران دانشجوی شهرستانی را تشریح و با توصیف وضع مطلوب اداره این کانون و پرداخت وجوهی از خود به عنوان وام به کانون مذکور فراهم شدن رضایت خاطر علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و رضایت آقای نخستوزیر و توصیههای ایشان جهت توسعه و بهبود وضع کانون مورد بحث اشعار داشته که آقای دکتر نیکپی وزیر مشاور با سمتهای مختلف برای در اختیار گرفتن کانون نامبرده و به دست آوردن کلید تمام کارهای جوانان در راه پیشرفت و اداره کانون دختران دانشجوی شهرستانی کارشکنی و اشکالتراشی مینماید. مشارالیها افزوده که در جریان اداره این کانون گرفتار کارشکنیهای دکتر نیکپی. مهندس مهتدی و بخصوص داود رمزی گردیده و علیرغم اوامر صریح علیاحضرت شهبانوی ایران عملاً کارش به مشکلات حاصله از سوءنظر این آقایان برخورد نموده تا جائی که ناگزیر به تحصن در مجلس شورای ملی از 19 /4 /47 تا 20 /4 /47 گردیده و سپس به توصیه و قول رئیس و نایب رئیس مجلس و سخنان سرهنگ صدقی که خود را نماینده نخستوزیر معرفی کرده از تحصن خارج شده است.
بانوی موصوف همچنین در این دادخواست به صورتجلسهای که در نخستوزیری با امضاء آقایان دکتر بهادری. دکتر نیکپی. مهندس مهتدی و داود رمزی علیه او تهیه شده اشاره و اضافه کرده که در تاریخ 17 /4 /47 به وسیله ساواک به یکی از ساختمانهای آن سازمان واقع در خیابان شمیران احضار و در زمینه اهانت و بدگوئی به جناب آقای نخستوزیر مورد مصاحبه قرار گرفته که پاسخ مقتضی داده است.
بانو راسخ در دادخواست خود شرح خدمات مفصل خود را در راه اجرای نیات رهبر عالیقدر مملکت داده و به کارشکنیها و سوءاستفادههای متعددی که منظور نظر مقامات اشاره شده بوده و یا کردهاند اشاره و در نوشته خویش دادخواهی کرده که ترتیبی داده شود که خائن و خادم از هم تمیز داده شود تا مملکت در آرامش باشد. او مستدعیات خود را در خاتمه دادخواست (رسیدگی و تعقیب داود رمزی و سایر صحنهسازان و کاذبین را به علت افترا. تعیین تکلیف خودش در قبال اوامر علیاحضرت شهبانو. اعاده حیثیت او در زمینه رفع سوءتفاهم از جناب آقای نخستوزیر. تعیین تکلیفش در قبال قول و قرارداد با اولیاء دانشجویان دختر) نوشته و تقاضای رسیدگی نموده است.
ملاحظات 312ـ
فتوکپی دادخواست بانو راسخ عیناً به ضمیمه این گزارش تقدیم و به استحضار میرسد که سابقهای از او در فیش اداره کل سوم به دست نیامد و این بخش از موضوع و چگونگی احضار مشارالیها بیاطلاع است لیکن لحن دادخواست و مفاد نوشته او نماینده آن است که احیاناً مورد حقکشی و ظلم قرار گرفته و رسیدگی به مطالب نوشتهاش امکان روشن ساختن بعضی مشکلات موجود در زمینه عدم پیشرفت فعالیت در کار جوانان را دربردارد.
توضیحات سند:
1. ویولت راسخ: همسر شاهپور راسخ، از بهائیان متعصبی بود که در تمام پرسشنامههای اداری، به صورت علنی خود را بهائی معرفی میکرد. ویولوت راسخ، در مقام معاون سازمان رهبری جوانان، سرپرست کانون دختران دانشجوی شهرستانی و مأمور اجتماعی نخستوزیری به فعالیت اشتغال داشت.
منبع:
کتاب
احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 223