تاریخ سند: 14 تیر 1348
انجمن تبلیغات اسلامی
متن سند:
شماره: 535 /5 تاریخ:14 /4 /1348
از: شهربانی شاهی
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان 2
محترماً به عرض میرساند. اطلاع رسید که در انجمن تبلیغات اسلامی واقع در مسجد حاج عشقی از اوراق نهضت الفتح که قبلاً یک نسخه آن وسیله مامورین به دست آمده و به مقامات مربوطه گزارش گردیده بود ممکن است موجود باشد به منظور کشف اوراق مذکور مامورین به مسجد حاج عشقی رفته در داخل کتابخانه انجمن اوراق مذکور چیزی به دست نیامد ولی در قفسه کتابهای مسجد مقداری اوراق مضره از قبیل هدف روحانیون از مبارزه اخیر و بیانیههای حوزه علمیه قم به دست آمد که مراتب صورت مجلس لذا مراتب از مهدی فرزند هادی شهرت عشقی ساکن خیابان مازیار که مسجد متعلق به ایشان است بازجوئی شده اظهار میدارد که مسجد را من ساختهام ولی مدت 2 سال است که به مسجد نمیروم و حتی نماز را در خانه خود میخوانم ولی امورات مسجد را به آقای حاج حسن فقیه امام جماعت و حفظ اثاثیه را به دست باباله فرزند خیراله شهرت صمدی سپرده و از بودن اوراق مذکور اطلاعی ندارم. مراتب از باباله فرزند حبیباله شهرت صمدی اهل کوچکسرا خادم مسجد بازجوئی شده اظهار میدارد که مدت 6 سال است که خادم مسجد هستم با حضور من مامورین ـ اوراق مضره را از توی کتابهای مسجد بیرون آوردند ولی از اینکه آنها را چه شخصی و به چه وسیلهای به مسجد آوردهاند اطلاعی ندارم. جریان از حاجحسن شهرت فقیه فرزند شیخ حبیباله امام جماعت مسجد عشقی بازجوئی شده اظهار میدارد که هیچ اطلاعی ندارم اوقات نماز برای اقامه به مسجد میروم و مقداری هم جلوی ایوان مینشینم و از جریان کشف اوراق اطلاعی ندارم از اینگونه موضوعات بیزارم. مراتب از محمود فرزند محمدعلی شهرت پورحیدریان شغل کارمند نساجی شماره 1 بانی و رئیس انجمن تبلیغات اسلامی که مکان آن واقع در مسجد است بازجوئی شده اظهار میدارد که مدت 20 سال است انجمن با اجازه تیپ گرگان دائر است و شبها در منازل اشخاص بطور سیار قرائت داریم و بعد از ظهرهای جمعه هم جمع میشوند در انجمن و از کتابهای کتابخانه استفاده میکنند و در مورد اینکه چه کسی و یا بچه وسیلهای اوراق مذکور را به مسجد آورده اظهار بیاطلاعی مینمایند. موضوع از ولیاله فرزند فرجاله شهرت زمانی شغل دبیر دبیرستان سپهر عضو انجمن تبلیغات اسلامی بازجوئی شده اظهار میدارد که انجمن قبل از شهریور 20 وسیله دکتر عطاءاله شهابپور1 کارمند وزارت فرهنگ در تهران بنیاد و شعبات آن در شهرها و شاهی تاسیس شد و در حال حاضر از درآمد مستمری که حاصل از سرمایه اولی انجمن است به صورت قرائت خانه عمومی اداره میگردد از وی در مورد اوراق مضره استفسار اظهار عدم اطلاع مینماید و اضافه میکند که جریان را از مردم شنیده است و ضمناً به منظور به دست آوردن ریشه پخش اعلامیه مذکور از منزل آقای شیخ صبوری با حضور خودش و تشریفات قانونی بازرسی ولی چیزی به دست نیامد که مراتب صورتمجلس و ضمیمه پرونده است علیهذا با توجه به کشف اوراق مضره از مسجد عشقی که پیشنماز آن شیخحسن فقیه میباشد نشان داده میشود که انجمن تبلیغات اسلامی شهر شاهی و عدهای به شرح زیر 1- حاجباقری 2- حاجحیدریان 3- ولیاله زمانی 4- حاجحسن فقیه 5- کاظمی آموزگار دبستان مهدیه 6- عبدالحسین جهاندیده2 رئیس اصلاحات ارضی و تعاون روستائی 7- داداشزاده کارمند نساجی و تعداد دیگری که اکثراً از اشخاص ناصالح هستند لانه فسادی است که مرکز توزیع اعلامیههای مضره بوده و بطور پنهانی فعالیت و تحریکاتی برخلاف مصالح و منافع عمومی مملکت دارند و عقیده دارد که این لانه فساد باید هرچه زودتر بسته و اجازه آن نیز لغو گردد و اضافه مینماید که انجمن مزبور وسیله عدهای از معتمدین شهر و حتی روسای بعضی از سازمانها تقویت و کمک مالی میشود چیزی که بسیار قابل3 توجه است اینست که آقای عبدالحسین جهاندیده که سابقاً جزء افراد حزب منحله توده بوده و سوابق به شرح زیر دارد.
(در سال 1328 جزء کارمندانی بوده است که به حزب منحله توده4 و فادار و منتسب به آن حزب بوده است) و حالیه نیز با همان افکار گذشته به گروه تبلیغات اسلامی پیوسته در راس اداره اصلاحات ارضی که یکی از حساسترین وظایف برنامههای انقلابی میباشد علیهذا با توجه به جمیع جهات و اعلامیه ایکه اخیراً در شهر توزیع گردیده اظهار عقیده مینماید که شیخ صبوری که سوابق آن برای آن سازمان روشن است به معیت و کمک انجمن تبلیغات اسلامی به ریاست حاجمحمود حیدریان و پیشنماز مسجد عشقی از چگونگی و نحوه توزیع اعلامیههای منتشره مطلع و خود نیز از عوامل موثر در توزیع بوده و در آتیه نیز خواهند بود اینک پرونده متشکله متضمن یک برگ صورت مجلس تنظیمی مامورین این شهربانی و 82 برگ اوراق مکشوفه به پیوست تقدیم و مسئولین آن که عبارت است از 1- حاجحیدریان انباردار نساجی شماره 1، 2- شیخحسن فقیه پیشنماز مسجد عشقی 3- ولیاله زمانی که یکی از افراد موثر و ناراحت انجمن است و همینطور خادم مسجد به نام باباله فرزند حبیباله شهرت صمدی اعزام مستدعی است مقرر فرمائید چگونگی اقدامات معموله را به این شهربانی اعلام فرمایند.
رئیس شهربانی شاهی. سرهنگ 2 بزرگنیا امضاء
اصل پرونده الف /107 بایگانی است. عزیزی 16 /4 /48
توضیحات سند:
1. عطاءالله شهابپور بهگر، فرزند ابوالفرج در سال 1295 ﻫ ش در کرمانشاه متولد شد. فارغالتحصیل دکتراى حقوق از دانشگاه تهران و در سال 1350 به استخدام مدرسه عالى ترجمه درآمد و در سال 1354 به عنوان مدرس در مدرسه عالى اطلاعات و جهانگردى به کار اشتغال داشت. وی از فعالان مذهبى در قبل از انقلاب بود و در شهرهاى مختلف سخنرانى میکرد. شهابپور مؤسس انجمن تبلیغات اسلامى در سال 1321 و صاحب امتیاز مجله نور دانش نیز بود.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
2. عبدالحسین جهاندیده؛ فرزند فرجالله در سال 1297 ﻫ ش به دنیا آمد. وی در سال 1328 از افراد منتسب به حزب توده معرفی شده است. در سال 1353 به منظور شرکت در کنگره بینالمللی لاینز به آمریکا مسافرت و در سال 1354 داوطلب نمایندگی برای مجلس شورای ملی در شهرستان قائمشهر بود.
3. اصل: قالب
4. حزب توده، در مهرماه سال 1320ش، یک ماه پس از ورود ارتشهاى بیگانه به خاک ایران، حزب توده موجودیت خود را اعلام کرد. مؤسسان حزب توده از بقایاى کمونیستهایی بودند که سالها قبل از شهریور 1320ش به اشاعه افکار کمونیستى در ایران پرداختند و در سال 1310 ش دستگیر و تا شهریور 1320 تعدادى از آنها در زندان و یا در تبعید به سر بردند و در جریان فرمان عفو عمومى، 28 شهریور 1320 آزاد شدند. آنها پس از آن درصدد برآمدند که حزبى به نام حزب توده با مرام کمونیستى بنیان گذارند. افرادى چون سلیمان محسن اسکندرى، محمد بهرامى، مرتضى یزدى، جعفر پیشهورى، تقى مکىنژاد و احسان طبرى جزو مؤسسان حزب و آزادشدگان از زندان بودند که به اشاره دولت شوروى دست به تشکیل حزب توده زدند. اولین جلسه هیأت مؤسسان حزب توده در مهرماه 1320 در منزل محسن اسکندرى با حضور 37 نفر از دسته 53 نفر و کمونیست هاى دیگر و «علىاف» که ایرانىالاصل و کاردار سفارت شوروى بود و به صورت ناشناس در جلسه حضور داشت، تشکیل گردید. در این جلسه اعضاى کمیته مرکزى انتخاب شدند و مرامنامه حزب به تصویب رسید. حزب توده از تأسیس تا آغاز پیدایش فرقه دمکرات، که خود را به صورت سازمانی علنى و ملى وانمود میکرد، در همان آغاز راه منحرف شد و با طرح مسأله اعطاى امتیاز نفت شمال به شوروى نشان داد که نیروىوابسته به امپریالیسم شرق است. بعد از پیدایش فرقه دمکرات حزب توده به اوج خود رسید و سه وزیر، به کابینه ائتلافى قوام وارد کرد و از نظر کمى و کیفى گسترش یافت، که این دوران را دوران طلایى خود مىداند. پس از تیراندازى به شاه در 15 بهمن 1327، حزب توده غیرقانونى اعلام شد و اعضاى آن دستگیر و یا متوارى و سپس در خارج جمع شده و حزب را سامان دادند. در زمان نخستوزیرى دکتر مصدق، با استفاده از شرایط مساعد و آزادی هاى به وجود آمده، حزب توده یک سرى سازمان هاى علنى ایجاد و با شعار ملى شدن نفت مخالفت کرد. بعد از کودتاى 28 مرداد، سازمان نظامى حزب کشف شد و دوران ورشکستگى حزب فرا رسید و مجدداً در خارج از کشور کار خود را ادامه داد و در تمام این دوره که به سال 1357 ختم شد، کار حزب توده در داخل کشور اقدام به سازماندهى حزب و در خارج ستیز ایدئولوژیکى با گروه هاى ملىگرا بود. دوران نهایى حزب توده از سال 1357 مىباشد، که بعضى از آنها معتقد بودند که با استقرار عناصر لیبرال مىتوانند در بازی هاى دیپلماسى شرکت کنند و مىگفتند که نهضت روحانیت و حکومت اسلامى دوامى ندارند و شکننده بودن نظام را حتمى مىدانستند و با کارهاى مخفى به سازماندهى مشغول بودند. در ظاهر از نظام حمایت مىکردند، ولى در خفا با خائنانى مانند ناخدا افضلى و سرهنگ عطاران، سرهنگ کبیرى و آذرفر، فعالیت پرجوش و خروش جاسوسى به سود شوروى را رهبرى مىکردند و به همین علت، در سال 1361ش، به جرم جاسوسى و توطئه، حزب توده منحل و رهبران آن دستگیر شدند و اعضاى کمیته مرکزى به فعالیتهاى جاسوسى خود اعتراف کردند و پایان زندگى این حزب فرا رسید. ر. ک: سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشى و خاطرات ایرج اسکندرى، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى و خاطرات نورالدین کیانورى، تهران، دیدگاه، 1374
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 01 صفحه 51