تاریخ سند: 5 اسفند 1340
موضوع: ملاقات با تیمسار کیا و ضرغام
متن سند:
شماره: 1117 /311 تاریخ: 5 /12 /1340
موضوع: ملاقات با تیمسار کیا و ضرغام
در روز 3 /12 /40 مأمور از زندان تیمسار کیا و ضرغام ملاقات کرده بود. در اطاق سپهبد کیا، دکتر مهران1 وزیر سابق فرهنگ. عماد ممتاز. سرلشگر ثقفی. دکتر هیئت عضو مدیره شرکت بیمه ایران. مهدوی برادر مهندس مهدوی و چند نفر از همشهریهای تیمسار کیا حضور داشتند. روحیه تیمسار خوب بود. صحبت از وضع دولت و فحاشی دکتر ارسنجانی و بیکاری و بحران بازار و پریشانی شرکتهای مقاطعه و نگرانی اصناف و بیپولی، بالاخره منفورگشتن سیاست آمریکا در ایران و ممالک دیگر در میان بود. سپهبد کیا راجع به منفور شدن آمریکاییها در نظر ملت ایران چنین گفتند: طبق یک خبر، کمیته آمریکایی کش در تهران به وجود آمده و لانکه، مهندس آلمانی را هم به تصور اینکه تبعه آمریکاست، کشتهاند و بعید نیست که این کشت و کشتار ادامه پیدا کند. بعداً اشاره به خبط و خطا و اشتباهات سیاسی و غرور غلط مقامات آمریکایی در ایران نموده، افزودند که آنها دکتر امینی را به زور به ملت نجیب ایران، حتی شاه، تحمیل کردهاند و باولز2، عنوان نخستوزیر کاردان به او داده. خاک به سر امینی که خود را به دامان آنها انداخته و با نهایت بیشرمی گفته است چون بانکهای داخلی به من پول ندادند، از دوستان خارجی میگیرم. انگلیسها که سیاست عاقلانۀ[ای] دارند، فرضاً اگر بخواهند شخص مورد نظر خود را در کشوری مصدر کار نمایند، بدواً او را مطرح میسازند تا به میزان محبوبیت3 او در میان اجتماع پیببرند؛ چنانچه حس کردند که محبوبیتی دارد، موجبات روی کار آمدنش را فراهم میکنند. اما این آمریکاییهای مغرور که فقط تاجر و سرمایهدارند نه سیاستمدار؛ بدون توجه به افکار عمومی، اراده خویش را تحمیل مینمایند و هیچوقت هم از این رویه، نتیجه مثبت نگرفتهاند؛ کمااینکه اکنون نزد همه ملتها، اینها منفور و مغضوب هستند. در اینجا مفصلاً اشاره به مسافرت آیزنهاور4 به ژاپن5 و عدم استقبال6 ملت ژاپن7 [از] آیزنهاور را کردند.8 سپس سپهبد کیا راجع به عدم امنیت در تهران و قتلها و غیره سخن گفت و اضافه نمودند که در دوره ایشان، امنیت و آرامش کامل وجود داشت. قتل دکتر خانعلی و چند قتل دیگر پس از دوره ایشان رخ داد. بعداً به دیدار سرلشگر ضرغام رفته، عده ملاقاتکننده او زیاد بود. مدیر روزنامه آژنگ و سرلشگر ثقفی. آقاخان بختیار9 را در کنار ایشان مشاهده کرده، صحبتهای ضرغام همگی معمولی و غیرسیاسی بودند و به قرار معلوم تیمسار پرونده داشت.
محترماً به عرض میرساند. 9 /12 /40
در پرونده تیمسار حاج علیکیا بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. محمود مهران، فرزند میرزا صادقخان بروجردى در سال 1288 ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در دبستان ترغیب و دوره دبیرستان را در دبیرستان علمیه به پایان رساند. سپس به دارالفنون وارد شد و به ادامه تحصیل پرداخت و از آن مدرسه فارغالتحصیل شد. پس از آن به اروپا رفت و در آنجا به اخذ درجه دکترا نائل شد و پس از مراجعت به ایران به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. دکتر مهران مدتى در دانشگاه به تدریس و هنگامی که حسین علاء در 17 فروردین ماه سال 1334 کابینه خود را تشکیل داد، به وزارت فرهنگ منصوب شد. وی در کابینه منوچهر اقبال در 15 فروردین ماه 1336 همچنان در سمت وزارت فرهنگ ابقاء شد.
مشارالیه در سال 1361ش در کشور اسپانیا از دنیا رفت.
2. چستر باولز، مشاور مخصوص جان اف کندی در بهمن ماه سال 1340ش به ایران آمد و گفت: « دولت در اجرای برنامه اصلاحات ارضی شجاعت نشان داده است.» روزشمار تاریخ ایران . ج 2 . ص 137.
3. در اصل: مظلومیت.
4. دوایت دیوید آیزنهاور معروف به «آیک» در سال 1890م در تگزاس به دنیا آمد. در طول جنگ جهانی دوم ژنرال ارتش و فرمانده عالی نیروهای متفقین در اروپا بود. از سال 1953 تا 1961م رئیس جمهور امریکا بود و در سال 1969م از دنیا رفت.
5. در اصل: ژاپونِ.
6. در اصل: قبولی.
7. در اصل: ژاپون.
8. سفر آیزنهاور در سال 1960 م به ژاپن، با مخالفت و تظاهرات ضدآمریکایی مردم آن کشور همراه بود.
9. آقاخان بختیار، فرزند غلامحسین در سال1290ش به دنیا آمد. نامبرده در کالج آمریکایى تهران تحصیلات متوسطه را به پایان رسانید و در رشته بانکدارى از دانشگاه کمبریج انگلستان فارغالتحصیل شد. وى در زمان نخستوزیرى مصدق از او حمایت مىکرد و ریاست بانک کشاورزى را بر عهده داشت. مشاغل آقاخان بختیار عبارت بودند از: وزیر کار، نماینده مجلس، مدیرعامل بانک رهنى ایران، مشاور عالى هیئت مدیره شرکت نفت، عضو هیئت مدیره و مشاور عالى شرکت نفت، رئیس هیئت مدیره و سرپرست امورمالى بازنشستگى، صندوق پسانداز و وام، بازرس رسیدگى به شکایت در شرکت ملى نفت ایران، وى عضو کانون شکار ایران و عضو هیئت مدیره باشگاه شاهنشاهى نیز بود. بختیار از طرف انگلیسىها حمایت مىشد و از اعضاى فراماسونرى و عضو لژهاى مهر و آفتاب بود. بعد از جریان فرار تیمور بختیار و دستگیرى وى در بیروت نامههایى از طرف همسرش به آقاخان ارسال مىشد که از او تقاضاى کمک مىکرده است، ولى نامبرده که از طرف ساواک تحت مراقبت بود، اقدامى انجام نداده و به همراه تعدادى از متنفذان ایل بختیار عریضهاى به شاه نوشت و در آن عنوان کرده که اعمال تیمور بختیار را به حساب تمام بختیارىها نگذارند؛ چرا که آنها افرادى شاهدوست هستند.
ساواک در سند بیوگرافى وى آورده است: «نامبرده فردى باوقار ـ متین ـ مردمدار ـ آشنا به مسائل مملکتى ـ وفادار، ولى داراى ضعف مدیریت، به شکلى که قسمتهاى تحت نظر وى دچار بىنظمى و فساد گزارش شده است. همچنین وى ضعف جسمانى داشته و معتاد به مواد مخدر (تریاک) بوده است.»
در سال 1347 راجع به همسر وى گزارش شده است که: «بىبى ملوک بختیار همسر آقاخان به علت اینکه در بازى قمار مقدارى زیادى باخته بود خود را مسموم نموده و قصد خودکشى داشته است.»
آقاخان بختیار بعد از پیروزى انقلاب به انگلستان گریخت و در آنجا با کمک طرفداران شاهپور بختیار علیه جمهورى اسلامى و به نفع انگلستان فعالیت مىکرد. وی در سال 1360ش از دنیا رفت. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 400
