صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اعلامیه جمعی از اساتید و فضلای حوزه‌ علمیه قم درمورد حوادث اخیر تبریز

اعلامیه جمعی از اساتید و فضلای حوزه‌ علمیه قم درمورد حوادث اخیر تبریز


متن سند:

بسم الله الرحمن الرحیم فاجعه اسف‌انگیز و کشتار بی‌رحمانه مردم مسلمان تبریز،1توسط مأمورین دولت، بار دیگر قلوب ملّت مسلمان خصوصاً جامعه روحانیت و بالاخص مراجع عالیقدر و تقلید مدّظلهم را جریحه‌دار نموده از آنجا که همیشه تحریف و دگرگون ساختن حوادث و رویدادها وسیله‌ای برای استفاده‌های تبلیغاتی دشمن بوده ‌است وسائل تبلیغاتی هیئت حاکمه‌ ایران این حادثه‌ جانگداز را برای لوث کردن جنبش مذهبی ملّت ایران به گونه‌ دیگری نشان داده و عوامل و انگیزه‌های آن را غیرمذهبی معرّفی نموده‌ است درصورتی که ملّت مسلمان ایران می‌داند که این حادثه در چهلمین روز فاجعه‌ی خونین قم به وجود آمده روزی که ملّت ایران برای احترام به مقام شامخ روحانیت و اظهار پشتیبانی جدّی از مقدسات مذهبی و به دنبال اعلام عزای عمومی از طرف مراجع تقلید به مناسبت حادثه‌ قم از کسب و کار دست کشیده و شهرستان‌هائی چون مشهد، اصفهان، شیراز، قم، اهواز، کاشان، فسا، کازرون و زنجان و بازار تهران تعطیل شده‌ بودند و در پاره‌ای از شهرهای دیگر چون آبادان، خرمشهر، یزد، رفسنجان، بندرعباس و ...
.
تظاهرات آرام و مجالس ختم برگزار بود و در سراسر ایران نگرانی مردم مسلمان به وضوح قابل مشاهده بوده تبریز هم بدنبال اعلام عزای عمومی از طرف مراجع و اعلامیه‌ای که علمای عظام شهر دادند چون دیگر شهرها عموماً تعطیل شد و مردم برای بزرگداشت مقتولین بی‌گناه قم و برگزاری مجالس ترحیم به مساجد روی آوردند ولی مأمورین دولت مانع از اجتماع مردم در مساجد گردیده و در مساجد را به روی آن‌ها بستند طبیعی است: مردمی که احساسات مذهبی آنان به شدت جریحه‌دار شده هنگامی که با خشونت و شدت عمل پلیس روبرو شوند و حتّی شاهد پاره کردن اعلامیّۀ مراجع و توهین به مقدسات و مقام شامخ روحانیت از طرف مأمورین باشند و پاسخ اعتراض آن‌ها بر این عمل شلیک گلوله و کشتن یک مسلمان بی‌گناه باشد به شدت خشمگین و برانگیخته شده و دست به تظاهرات خواهند زد پس نقطه شروع حادثه پلیس و مامورین دولت بودند.
اکنون باید از مسئولان و مصادر امور سئوال شود که عامل اصلی این فاجعه مردم بودند یا مامورین دولت؟؟ و از طرفی آیا باورکردنی است که مأمورین دولت بدون داشتن دستور از مصادر امور به چنین اقدامی دست بزنند؟ چنانکه در فاجعه‌ قم هم نمی‌توان باور نمود که آن کشتار بی‌رحمانه توسط مأمورین بدون دریافت دستور بوده ‌است و اگر دولت بنا داشت بدون خونریزی به تظاهرات خاتمه دهد آیا برای او امکان نداشت؟ آیا این حادثه هم چون حادثه‌ خونین قم نمونه‌ای از عدم توجه دولت و بی‌ارزش بودن جان مردم در نزد اولیاء امور نیست؟ آیا باید به روی جمعیتی که به طرفداری از اسلام و پشتیبانی از روحانیت با شعار «الله‌اکبر»و «لااله الا الله»رو به مساجد آورده‌اند آتش گشوده شود و سپس این افراد به عنوان کمونیست و مارکسیست اسلامی و اجانبی که از خارج کشور وارد شده‌اند معرفی شوند؟ آیا معقول است که ده‌ها هزار نفر از خارج مرز وارد کشور شوند و از چشم مقامات امنیّتی مخفی بمانند؟ یا اینکه اساساً اجانبی در کار نبودند و آنچه در تبریز اتفاق افتاد نتیجه خشمی بود که توسط پلیس برافروخته گردید؟ باز پرسش دیگری برای همه مطرح است و آن اینکه دراخبار رادیو گفته شد «مراکز رفاهی مورد حمله و تخریب قرار گرفته است» چه مرکزی از مراکز رفاه عمومی مورد حمله قرار گرفته؟ آیا مشروب‌فروشی‌ها و دیگر اماکن فساد جزو مراکز رفاه عمومی محسوب می‌شوند؟ جمعیتی که شعارش «الله‌اکبر» و انگیزه‌اش دفاع از اسلام و روحانیت است هرگز به تخریب اماکن رفاهی دست نمی‌زند گویا هیئت حاکمه‌ ایران از تظاهراتی که در قم و سایر شهرستان‌ها برای سرکوبی و محکوم ساختن «به قول خودش» عمّال ارتجاع به راه انداخت نتیجه صحیح و مثبتی نگرفت لذا دست به این فاجعه خونین زد تا افکار عمومی را از تعطیلی که ملت برای پشتیبانی از روحانیّت نمود منصرف سازد و با وارونه نشان دادن ماهیّت آن اساس این حرکت و جنبش مذهبی را لکّه دار کند.
همچنانکه در تظاهرات آرام قم هم که بخاطر توهینی که در روزنامه‌ی اطلاعات به مقام مقدس روحانیّت خصوصاً مرجع عالیقدر و بزرگ شیعه حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی متع‌الله المسلمین بطول بقائه الشریف شده بود طلاب علوم دینی و مردم مسلمان و بی‌گناه قم را به رگبار گلوله بستند و بعد برای توجیه اعمال وحشیانه و ضدّانسانی خود متوسّل به یک سلسله یاوه‌گوئی‌ها و دروغپردازی‌ها شدند که هر هوشمندی را در شگفت قرار داده این نوع خلافگوئی‌ها و تحریف‌ها برای آنان تازگی ندارد.
این روزها بنابر آنچه در روزنامه‌ کیهان شماره‌ 10383 و رستاخیز 834 موّرخه 15 بهمن 1356 نگاشته شده‌ بود، نماینده ایران در سی و دومین اجلاسیه‌ مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامه‌ای را مبنی بر محکوم کردن شکنجه و مجازات‌های ضدّ انسانی و تحقیرآمیز امضاء می‌کند و دولت ایران تصمیم خود بر اجراء آن را اعلام می‌دارد.
مقارن صدور همین قطعنامه می‌بینیم که مردم قم و تبریز را به آتش گلوله می‌کشند و صدها نفر را مجروح و مقتول می‌نمایند و یا بعضی از اساتید تبعیدی قم را هنگام دستگیری، با لگد و سیلی و تهدید به قتل پذیرائی می‌کنند! و در نقاط مختلف مملکت افرادی را به جرم انتشار اعلامیه‌ مراجع تقلید یا بهانه‌های دیگر دستگیر نموده و کمترین عملی که در حقّ آنان انجام می‌دهند اهانت و رفتارهای تحقیر‌آمیزی است که آن را محکوم نموده‌اند و در همین روزها صدها نفر از اهالی محترم و متدیّن تبریز دستگیر می‌شوند و بنابر آنچه در روزنامه‌ کیهان شماره 10397 سه‌شنبه 2 /12 /56 آمده‌ است.
جرم عده‌ای از آن‌ها نشر اعلامیّه در شهرها و بخش‌های آذربایجان بوده‌ است.
می‌دانیم که منظور از این اعلامیه‌ها اعلام عزای عمومی از طرف مراجع عالیقدر می‌باشد.
از طرف دیگر قوانین ضدّاسلامی وضع می‌کنند، تاریخ اسلام را که روشنگر جنبش و نهضت آزادیبخش اسلامی است، به تاریخ کفر و اختناق تبدیل می‌نمایند، علماء و اساتید حوزه‌علمیه در زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها به سر می‌برند از یک سو از آزادی دم می‌زنند و از سوی دیگر روزنامه‌ها و وسائل ارتباط جمعی را می‌بینیم که از عنوان کردن تعطیل عمومی شهرها که وسیعترین و عمومی‌ترین نمونه‌های تجلّی افکار عمومی به پشتیبانی از روحانیّت واعتراض به اعمال خلاف رویّه‌ هیئت حاکمه است و همچنین از اخبار مربوطه به مجالس ده‌ها هزار نفری اخیر خودداری می‌نمایند! این کتمان حقایق تا آنجاست که در حادثه تبریز، اخبار مربوط به آتش‌سوزی و تخریب، مفصلاً با عکس‌های گوناگون درج می‌شود ولی به رگبار گلوله بستن مردم از طرف قوای انتظامی، حتّی اشاره‌ای هم نمی‌شود! ما ضمن محکوم کردن این اعمال وحشیانه و ضدّاسلامی، اعلام می‌داریم که اکثریّت قاطع ملت ما تا آخرین حدامکان از پای نخواهند نشست و این مصیبت‌ها را به پیشگاه حضرت ولّی عصر عجلّ‌الله تعالی فرجه‌الشریف و مراجع عظام دامت برکاتهم و علما و اهالی محترم شهر تبریز تسلیت گفته، توفیق همگان در دفاع از اسلام و مسلمین را خواستاریم.
به تاریخ 5 /12 /1356= 15 ربیع الاوّل 1398 جواد تبریزی ـ ابوالفضل النجفی الخوانساری ـ العبد مسلم ملکوتی ـ الاحقر محمد شاه‌آبادی ـ الاحقر محمدحسین مسجد جامعی ـ احمد رضوانی نجفی زنجانی ـ سیدموسی شبیری زنجانی ـ علی مشکینی ـ مرتضی مطّهری ـ محمّد فاضل ـ سیدمهدی روحانی ـ محسن حرم پناهی ـ علی احمدی میانجی ـ سیدیوسف مدنی ـ عبدالله جوادی ـ حسین راستی کاشانی ـ محسن دوزدوزانی ـ شریعتمداری شیرازی ـ محمد محمّدی گیلانی ـ سیدابوالفضل موسوی ـ محمدحسن مرتضوی لنگرودی ـ مرتضی بنی فضل ـ حسین مظاهری ـ یدالله دوزدوزانی ـ جلال طاهری ـ عباس محفوظی ـ یحیی انصاری شیرازی ـ سیدمحمد حسینی ـ سیدعلی محقق ـ یوسف صانعی ـ محی‌الدین فاضل ـ رضا توسلی ـ محمد مومن ـ علی اکبر مسعودی ـ اسماعیل صالحی ـ محمدعلی فیض ـ حسن تهرانی ـ سیدمحمدنقی شاهرخی ـ رضا گلسرخی کاشانی ـ محمدعلی شرعی ـ سیدحسن طاهری

توضیحات سند:

1.
پس از قیام خونین مردم قم در 19 دی 1356 که در اعتراض به مقاله روزنامه اطلاعات انجام شده بود و در جریان آن تعدادی از هموطنان شهید شده بودند، موجی از حزن و اندوه سراسر کشور را فراگرفت.
اولین اعتراض به این حادثه خونین، در شهر تبریز و چهلم شهدای آن صورت گرفت و در جریان آن تعدادی از مردم متدین به شهادت رسیدند.
این حادثه سلسله بزرگداشت‌هایی را در سراسر کشور به دنبال داشت که تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 236


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.