تحقیق از آقای علیاکبر حبیبیان
متن سند:
تحقیق از آقای علیاکبر حبیبیان
س - خود را معرفی نمائید [؟]
ج - اسم علی اکبر، شهرت حبیبیان، پدر غلامعباس، شغل فروشگاه لوازم کرایهای در خیابان شاه بابل اوجابن، سن 47 ساله، ساکن بابل دباغ خانه پیش منزل شخصی باسواد، دارای عیال و اولاد [و] بدون پیشینهی کیفری امضاء علیاکبر حبیبیان
س - در منزل آقای حاج شیخ روحانی چکار میکردید[؟]
ج - آقای روحانی فامیل من میباشد یعنی برادرم به نام محمّدرضا داماد حاج آقا روحانی میباشد یعنی شوهر دخترش است برای این منظور رفته بودم. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - کی رفته بودید منزل ایشان [؟]
ج - مغازه را بستم و رفتم نزدیک غروب بود. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - برای چه منظوری رفتید [؟]
ج - افطار دعوت داشتیم. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - چند نفر بودید [؟]
ج - خودم بودم، پدرم، دائیم، دامادم، برادرزادهام، دونفر بچههای دامادم. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - شیخ که در شبهای ماه رمضان مخصوصاً این شبهای قتل باید به تکایا و مساجد سرکشی نماید چگونه شما را دعوت کرد[؟]
ج - دعوت نکرد گفتیم شام برویم آنجا. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - دونفری که بعداً آمدند چه کسانی هستند میشناسی یا خیر[؟]
ج - اینها را نمیشناسم. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - شام خوردید یا خیر[؟]
ج - شام خوردیم و خواستیم برگردیم. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - با چه وسیلهای از بابل رفتید[؟]
ج - خودم ماشین دارم و دامادم هم ماشین دارد با دو ماشین رفتیم. امضاء علیاکبر حبیبیان
س - اظهارات خود را گواهی نمائید.
ج - امضاء مینمایم. امضاء علیاکبر حبیبیان
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ هادی روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 225