تاریخ سند: 12 اسفند 1350
موضوع : سقوط کابینه هویدا
متن سند:
به : 312
از : 20 ه 12 شماره : 141588 /20 ه 12
در تاریخ 11 /12 /50 رامتین به سیدرضا
صدر1 گفت خبر دارید که آقای هویدا تشریف
می برند؟ سیدرضا گفت می رود که برگردد یا
خیر رامتین گفت گویا می رود که برنگردد.
سیدرضا گفت اگر اطلاع داشته باشید حدود
پانزده روز قبل یک نشریه پلی کپی شده به نام
بهساز پخش شده بود و من فکر می کنم از
طرف ساواک منتشر شده بود و نسبت به
اوضاع یک مقداری انتقاد و تهدید کرده بود و
حمله شدیدی به سرمایه خواران کرده بود و
گرانی ارزاق و غیره را به گردن حزب ایران نوین
انداخته بود.
رامتین گفت من شنیدم آقای علم می خواهد روی کار بیاید.
سیدرضا گفت بلی
می خواهند حزب مردمی ها روی کار بیایند و تمام کارخانجات و ساختمانها و روزنامه ها را ملی
کنند.
نظریه یکشنبه : رامتین به نام حسین رامتین2 می باشد و یکی از دوستان سیدموسی صدر3
است.
آمال
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تایید می باشد پاد
1ـ به عرض برسد
2ـ به اداره کل سوم صادر شود 12 /12 /50 ملاحظه شد 12 /12 /50
توضیحات سند:
1ـ سیدرضا صدر فرزند آیه اللّه سید صدرالدین صدر در سال 1300 ش در مشهد مقدس دیده به جهان گشود.
دوران
کودکی و نوجوانی را در حجر تربیت پدر بزرگوارش پشت سر نهاد.
مقدمات و ادبیات را در مشهد مقدس فراگرفت.
در
سال 1354 ق در معیت والد بزرگوارش به حوزه علمیه قم آمد و سطوح را نزد اساتیدی چون حضرات آیات : مرعشی
نجفی و محقق داماد بیاموخت.
سپس خارج فقه و اصول را در محضر پر فیض حضرات آیات عظام : صدر، حجت
کوهکمری و بروجردی و فلسفه و عرفان را نزد امام خمینی (ره) فرا گرفت.
ایشان پس از وفات آیه اللّه بروجردی به
تدریس فقه، اصول، فلسفه و عرفان پرداخت.
وی در سال 1346 برای تبلیغ و ارشاد به تهران رفت و مسجد امام حسین
(ع) را کانون تبلیغات دینی خویش قرار داد.
در سال 1356 مجددا به قم مراجعت نمود.
برخی از تألیفات ایشان عبارتند
از : 1ـ الاجتهاد و التقلید 2ـ العدالۀ فی الفقه 3ـ تفسیر سوره حجرات 4ـ تفسیر سوره یوسف 5ـ استقامت 6ـ حسد 7ـ
المسیح فی القرآن 8ـ مهد فی القرآن 9ـ بانوی کربلا و...
آیت الله سید رضا صدر در سن 73 سالگی، به تاریخ 26
جمادی الاول 1415 ق (11 آبان 1373) بدرود حیات گفت و پس از تشییع در صحن مطهر حرم حضرت معصومه سلام اللّه
علیها به خاک سپرده شد.
2ـ حسین رامتین فرزند زین العابدین در سال 1297 شمسی به دنیا آمده است چگونگی تحصیل وی معلوم نیست لیکن
اولین اشتغال دولتی وی به سال 1318 و استخدام در آموزش و پرورش بازمی گردد.
در سالهای 1337 ـ 1338 رئیس
دفتر وزیر کار و از آنجا در سال 1329 برای سرپرستی اداره کار استان خوزستان عازم آبادان شد و در میان آبادانیها
شهرت یافت که شوهرخواهر مسعودی مدیر روزنامه اطلاعات است.
رامتین چند پست مختلف را در وزارت کار آزمود.
همانجا به بنگاه تعاون عمومی و بنگاه دارویی کشور پیوست و ریاست آنجا را به عهده گرفت پس از سوءاستفاده های
مالی و اختلاس در وزارت کار مدتی منتظر خدمت ماند.
از آنجا در سال 1340 به «خدمت» شرکت هواپیمایی ملی درآمد.
آن شرکت نیز از دم تیغ سوءاستفاده های کلان مالی و جعل اسناد متعدد رامتین ـ که منجر به اختلاسهای میلیونی در آن
روزگار شدـ در امان نماند و از همانجا به انگلستان گریخت و با اموال به دست آمده به همراه یک پاکستانی شرکتی
بازرگانی تأسیس کرد.
در کنار کارهای بازرگانی از آن روی که در ایران از ناحیه برخی مقامات حمایت می شد و به لحاظ
خوش خدمتیهایی که به ساواک نموده بود، هدف دار و جهت دار و با اشاره ساواک شروع به مبارزه علیه رژیم نمود و
نشریاتی را در این راستا منتشر کرد.
همین امر باعث شد تا او بتواند ـ مؤکدا از سوی ساواک ـ خود را به تیمور بختیار،
امام موسی صدر، جبهه ملی و...
نزدیک و از اعتمادی که احیانا به او می شد اطلاعات مهمی را کسب کند این همکاری
تنگاتنگ تا سال 57 ادامه داشت تا اینکه به ایران بازگشت و مشاور عالی و بازرس دفتر مخصوص شاهنشاهی و سپس
رئیس بازرسی نخست وزیر و در زمان شریف امامی مشاور مطبوعاتی او شد.
حسین رامتین از اعضای مهم فراماسونری بود و به سمت معاون و استاد ارجمند در لژهای کورش و روشنایی مفتخر شد
() ضمن آنکه این عضو فعال، یکی از اعضای مؤسس لژهای «صائب» و «آکسفورد» در انگلستان نیز بود.
تمامی ملاقاتهای او با موسی صدر و سفرهایش به اسرائیل و دیدارش با دیگر رجال سیاسی، فرهنگی و مذهبی موافق و
مخالف رژیم با هماهنگی و توجیه ساواک انجام می پذیرفت.
3ـ سید موسی صدر فرزند سید صدرالدین معروف به امام
موسی صدر، روحانی برجسته ایرانی و رهبر متنفذ شیعیان لبنان در سال 1307 یا 1308 شمسی در قم متولد گردید.
مادرش فیضیه خانم، دختر آیه اللّه حاج آقا حسین قمی بود.
وی دوره ابتدایی را در دبستان «حیات» قم گذرانید و مدرک
پایان متوسطه را از دبیرستان حکیم سنایی آن شهر اخذ نمود.
در سال 1320 تحصیلات حوزوی را شروع کرد و بیش از
یک دهه پس از گذراندن دوره مقدمات و سطوح، در درس خارج فقه و اصول و فلسفه استادان نامی و بزرگ حوزه از
جمله آیات عظام امام خمینی (سلام اللّه علیه)، سیداحمد خوانساری و محقق داماد شرکت نمود.
همزمان درجه
لیسانس حقوق اقتصادی را از دانشکده حقوق دریافت کرد.
در سال 1332 بعد از فوت پدر به نجف اشرف هجرت نمود و
تا سال 1337 از محضر اساتیدی چون آیات عظام حکیم، خویی و عبدالهادی شیرازی کسب فیض نمود و در 37 سالگی
به درجه والای اجتهاد نایل آمد.
در سال 1338 به همراه خانواده خود راهی لبنان شد.
هجرت امام موسی صدر به لبنان
بنا بر وصیت رهبر فقید شیعیان لبنان مرحوم امام شرف الدین و در پی دعوت شیعیان جنوب لبنان و نیز بر اثر تشویق و
ترغیبهای مکرر مراجع بزرگ آن زمان صورت گرفت.
این در حالی بود که مرحوم آیه اللّه بروجردی، وی را به عنوان
نماینده خود در ایتالیا برگزیده بود.
امام موسی صدر در مدت 20 سالی که در لبنان اقامت داشت تلاشهای فراوانی در
جهت ارتقاء کمی و کیفی رفاه شیعیان و تقویت دین و اعتقادات و اخلاقیات آنان کرد.
با برنامه ریزی های وی و حمایت
اکثریت جوانان شیعه در لبنان مشاغل متعددی به وجود آمد و بسیاری از زنان و مردان لبنانی در آموزشگاهها، مراکز
فنی و حرفه ای، کارگاهها و مدارس مشغول کار و تحصیل شدند.
او در این مدت نقش مؤثری در متشکل کردن شیعیان
لبنان ایفا کرد.
امام موسی صدر به شیعیان آموخت که اسرائیل شرّ مطلق است و هرگونه دادوستد با صهیونیست ها
حرام می باشد و سازمان نظامی «امل» را با هدف دفاع از جنوب لبنان در برابر تعرضات صهیونیستها پایه گذاری کرد.
وی بانی مبارزه مردمی با نظام طائفه گری در لبنان بود و عامل مؤثری در مقابله با سلطه خواهی اقلیت مارونی بر کشور
اسلامی لبنان به شمار می رفت.
امام موسی صدر سه هفته قبل از هجرت تاریخی حضرت امام خمینی (سلام اللّه علیه) به
پاریس، طی مقاله ای در روزنامه لوموند از انقلاب اسلامی ایران به عنوان ادامه حرکت انبیای الهی یاد کرد و حضرت امام
را به عنوان یگانه رهبر بزرگ انقلاب به دنیای اسلام معرفی نمود.
دو روز از انتشار مقاله نگذشته بود که وی به صورت
اسرارآمیزی در روز نهم شهریور 1357 در حالی که می خواست لیبی را به مقصد لبنان ترک گوید، با دو تن از همراهانش
ناپدید شد.
امام موسی صدر برای شیعیان لبنان یک ناجی بزرگ بود و علما و چهره های برجسته لبنان اعم از شیعه و
سنی او را یار و یاور خود می دانستند.
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 254