صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

برادر معظم قربانت گردم1

تاریخ سند: 11 آبان 1334


برادر معظم قربانت گردم1


متن سند:

تاریخ‌: پنجشنبه 11 آبان 1334
برادر معظم قربانت گردم1
13340811
امیدوارم که وجود نازنین در کمال صحت و سلامتی است. بنده نیز بحمداله سلامت بوده و در یک نوع بلاتکلیفی به سر می‌برم. به طوری که در معروضه سابق به عرض رسانیده‌ام، بنده قبل از دریافت مرقومه مورخه 7 مهرماه جنابعالی، می‌بایستی روز 19 مهر از نیس2 به طرف بغداد و تهران حرکت نمایم. به محض دریافت رقیمه شریفه، جای رزرو شده را لغو و پس از نوشتن نامه 15 مهر، منتظر جواب شدم و چون امیدوار بودم که حداکثر در ظرف دو هفته از طرف حضرتعالی و یا وزارت دادگستری پاسخ مثبت یا منفی خواهم گرفت و چون تهیه جا فی‌الفور در هواپیما مقدور نمی‌شد، لذا برای روز 4 آبان مجدداً جا رزرو کردم. متأسفانه تا آخرین لحظه‌ای که امکان لغو رزرو موجود بود، پاسخی دریافت نکردم و لذا روز سه‌شنبه 2 آبان، افتخار مکالمه تلفنی با جنابعالی حاصل شد و تصمیم گرفتم مجدداً یک هفته صبر نمایم و جای تهیه شده را با هزار زحمت مجدداً لغو کردم. روز جمعه 5 آبان، حواله ارسالی رسید و چه به موقع و بجا رسید؛ چه واقعاً بنده نمی‌دانستم چه کار کنم. در آنتیب3 کسی را نمی‌شناسم که قرض نمایم و از خانواده خانم نیز چون دو مرتبه قرض کرده بودم، رو نداشتم مجدداً استقراض نمایم. باری از جمعه 5 آبان تا امروز در انتظار زیارت مرقومه شریفه هستم، که تکلیف خود را بدانم و متأسفانه باز هیچ نوع اطلاعیه و مرقومه و تعلیماتی نرسیده است.
البته بنده در آنتیب، که یکی از مراکز حساس مقاومت بوده، مشغول مطالعه و تجسس و کاوش بوده و بیکار نیستم؛ ولی باید بالاخره به پاریس حرکت نمایم. از طرف دیگر از 25 مهر تاکنون مرخصی و مأموریت رسمی بنده پایان‌ یافته و برای مدتی که تأخیر کرده‌ام، لازم است عذر موجه داشته باشم.
و نیز به عنوان گزارش، بی‌مناسبت نیست به عرض برسانم که در صورت حرکت به پاریس، که باید بلیط هواپیما را از پاریس به نیس بپردازم تا بتوانم مستقیماً از پاریس به تهران پرواز نمایم و این امر خود مستلزم پرداخت 40 هزار فرانک می‌باشد و بعلاوه اقامت در پاریس مستلزم هزینه زیادتری است، زیرا لااقل روزی سه هزار فرانک باید کرایه هتل داد، در صورتی که در آنتیب ما کرایه نمی‌پردازیم و فقط روزی در حدود سه هزار فرانک خرج روزانه داریم؛ بالنتیجه در صورتی که بنده به پاریس حرکت نمایم، امکان توقف بیشتر از ده روز حاصل نخواهد شد و لذا تقاضا دارم اگر وزارت دادگستری با تمدید مأموریت موافقت کرده است و میزان فوق‌العاده را نیز از قراری که در مأموریت سوئیس مقرر بود، خواهد پرداخت، یعنی روزانه 25 دلار، فوری مرقوم فرمایید که بنده در فکر تهیه اطاق برای مدت دو الی سه ماه باشم؛ و در صورتی که تمدید مأموریت به اشکال برخورده است، باز مرقوم فرمایید که بنده برای مدتی که تأخیر داشته‌ام در پاریس تصدیق طبیب سفارت را تهیه نمایم، که عذر موجه تلقی شود؛ چه در غیر این صورت از پرداخت حقوق ماهانه بنده نیز خودداری خواهند کرد.
به هر تقدیر اگر چنانچه موافقت دادگستری تحصیل شده، ولی جریان کار و حواله وجه طولانی است و طی تشریفات اداری مدتی طول خواهد کشید، لذا ناچارم استدعا نمایم که تا رسیدن حواله دادگستری، درحدود مبلغی که حواله فرموده‌اید، مجدداً حواله فرمایید که پس از اخذ حواله دادگستری در وجه شخصی که به اینجانب در فرانسه پرداخته، واریز نمایم و الا چنانچه فوقاً اشاره کردم، از امروز حداکثر بیشتر از ده روز بنده نمی‌توانم بدون وسایل و مخصوصاً پول در پاریس بمانم. تصمیم دارم که فردا به پاریس مراجعت نمایم و در آنجا منتظر دریافت مرقومه حضرتعالی هستم و لذا آدرس قبلی خود را ذیلاً معروض می‌دارم که به آدرس مزبور مکاتبه فرمایید.
پریروز اول نوامبر و عید توسن4[ناخوانا] در فرانسه بود. مراسم رسمی در گورستان‌های فرانسه از جمله آنتیب به یاد کشته‌شدگان زمان جنگ و افراد مقاومت ملی برپا بود. این مراسم به بنده فرصت داد که در صف طولانی مردم قرار گیرم و به گورستان روم. در آنجا، در مقابل مجسمه سازمان مقاومت،5 که نطق‌های مفصل ایراد می‌شد، با چند نفر از سران مقاومت مخفی فرانسه و آنتیب آشنا شوم؛ که بالنتیجه موفق گردیدم از فرمانده واحدهای مقاومت مخفی [ایالت] آلپ دریایی به نام B[ناخوانا] وعده ملاقاتی بگیرم و شب گذشته مدت سه ساعت در اطراف سازمان مقاومت و ترتیب حمله و خرابکاری و غیره اطلاعات مفیدی از وی تحصیل کردم و نیز موفق شدم چند جلد کتاب که در کتابخانه‌های فرانسه پیدا نمی‌شود، از مشارالیه بگیرم. البته چون بنده مدارک رسمی معرفی شده از طرف مقامات فرانسه ندارم و از طرف دیگر الان در آفریقای شمالی سازمان‌های مقاومت مخفی با فرانسویها در حال جدال و مبارزه‌اند، لذا فرانسویان در ابتدا از دادن معلومات مضایقه کرده و تصور می‌نمایند که ممکن است من از اعراب آفریقای شمالی باشم و جلب اعتماد آنها مدتی وقت و حوصله می‌خواهد.
باری غرض از ذکر این مختصر این بود که بنده تا آنجایی که مقدور است، مشغول فعالیت بوده و ایام خود را به بطالت نمی‌گذرانم؛ ولی بلاتکلیفی مانع بزرگی است. چنانچه عرض کردم فردا به پاریس می‌روم و امیدوارم تا بیستم آبان پاسخی به عرایض تقدیمی از جنابعالی دریافت دارم، که تکلیف روشن شود و مصراً استدعا دارم که پاسخ مثبت یا منفی هر چه باشد مرقوم فرمایید.
از فرصت استفاده کرده جشن تولد برادر اعظم را از صمیم قلب به جنابعالی و همه برادران تبریک عرض می‌نمایم و نیز خدمت جنابان آقایان ملکی و خستو و شاهیده و ابهری و امامی و اشتری به عرض سلام ارادتمندانه مصدعم. خانم حضور سرکار علیه خانم و حضرتعالی سلام داشته و دارا بنده‌زاده از دور دست نازنین را می‌بوسد. در انتظار زیارت مرقومه مبارک.
برادر کوچک شما . دکتر دادفر6

توضیحات سند:

1. مخاطب این نامه سپهبد کیا است.
2. شهر نیس، در ناحیه پروانس آلپ . کوت دازور در کشور فرانسه واقع است.
3. شهر آنتیب، در ناحیه پروانس آلپ . کوت دازور در کشور فرانسه واقع است.
4. عید توسن، که به عید مرده‌ها معروف است، مراسمی است که در آن، مسیحیان کاتولیک با حضور در قبرستان‌ها، از درگذشتگان خود یاد‌ می‌کنند.
5. سازمان مقاومت ملی فرانسه، تشکیلاتی از مقاومت‌کنندگان فرانسوی است که در ژانویه 1943م از گردهمایی اصلی‌ترین گروه‌های مبارزه‌کننده علیه اشغال فرانسه توسط آلمان به وجود آمد.
6. حبیب دادفر، فرزند محمود در سال 1300 ش در مراغه متولد شد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتى در تهران، در سال 1322 به دانشگاه تهران راه یافت و لیسانس حقوق گرفت، سپس جهت ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و از دانشگاه پاریس دکترى دریافت کرد.
دادفر در سال 1326 به استخدام دادگسترى درآمد و به عنوان کارمند على‌البدل در دادگاه تبریز به کار پرداخت. وى همچنین در سال 1327 بازپرس شعبه دو دادسراى تبریز، در سال 1328 دادیار و رئیس دفتر امور سرپرستى و بازپرس شعبه یک دادسراى تبریز، در سال 1329 دادستان خوى، در سال 1330 دادیار دادسراى استان آذربایجان و بازپرس دادسراى استان هشتم، در سال 1331 دادسراى تهران و بازپرس شعبه 29 دادسراى تهران و در سال 1334 دادیار دادسراى انتظامى قضات بود.
حبیب دادفر در شوراى ادارى انجمن تحصیلکردگان اروپا، هیئت رئیسه کانون وکلاى دادگسترى مرکز، شورایعالى اتحادیه بین‌المللى وکلاى دادگسترى جهانى، هیأت امناى دانشگاه آذربایجان و هیئت نظارت اندوخته اسکناس عضویت داشت.
وی هنگام تحصیل در دانشگاه به عضویت در حزب توده درآمد و در زمان تحصیل در فرانسه، مأمور قوام‌السلطنه در میان دانشجویان ایرانى و جاسوس و کنترل‌کننده آنها بود.
دادفر نماینده مردم بناب و مراغه در دوره‌هاى 19، 20، 22، 23. 24 در مجلس شورای ملى بود و به ریاست کمیته پارلمانى وزیر کشور منصوب شد. وى متهم به استفاده نامشروع از موقعیت و کسب ثروت فراوان بود. حبیب دادفر از دوره نخست‌وزیری مصدق با حزب ایران و پس از آن با حزب ایران‌نوین و رستاخیز همکارى داشت، وی علاوه بر آن دبیرکل انجمن روابط فرهنگى ایران و ترکیه نیز بود. دادفر و همسر فرانسوى‌اش با نماینده اسرائیل در تهران رابطه داشت. وى از طرف شاه و دستگاه پهلوى بارها تشویق شده و نشان عالى سپاس آموزش و پرورش، نشان تاجگذارى، نشان همایون درجه 3، نشان علمى درجه 1 و 2، مدال یادبود جشن 2500 ساله شاهنشاهى را دریافت کرد. نامبرده در باشگاه ورزشى شاهنشاهى و تشکیلات فراماسونرى (باشگاه لاینز) عضویت داشت.

منبع:

کتاب سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 179



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.