تاریخ سند: 16 مهر 1349
جلسه شرکت تعاونی سودبخش
متن سند:
[به:]316
[از:]20 ه 3 شماره: 17545 /20ه 3
جلسه شرکت تعاونی سودبخش با شرکت فقیهی ـ نقاش زاده ـ توانا ـ
میرزایی ـ شالچی ـ دلشاد ـ مختارپور ـ مسیحا امامی رضوی و لواسانی افجه در
کتابخانه مسجد جلیلی تشکیل و ابتدا بحثی درباره مالکیت در اسلام و تاریخ
مشروطیت و مقالات کسروی1 و تقی زاده2 پیش آمده و پیشنهاد شد که در
جلسه ماهانه راجع به موضوع مالکیت در اسلام صحبت شود ولی توانائیان فرد
نظر داد که عنوان این قبیل مطالب در جلسه عمومی به مصلحت نیست.
شالچی
گفت مگر در بین اعضای ما فرد مشکوکی وجود دارد که به این سؤال پاسخ داده
نشد.
بالاخره تصمیم گرفته شد در جلسه ماهانه پیرامون مشروطیت صحبت
شود و توانائیان هم موافقت کرده اظهار داشت بد نیست چون از اثرات
مشروطیت است که تشکیل شرکت های تعاونی مانند این شرکت میسر گردیده
است.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد
نظریه یکشنبه: یکشنبه نظری ندارد.
سیادت
نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
نگهبان
توضیحات سند:
1ـ سیداحمد کسروی تبریزی
فرزند میرقاسم در روز
چهارشنبه 8 مهر 1269 شمسی
برابر با 14 صفر 1308 قمری در
محله هکماوار یا حکم آباد در
شهر تبریز متولد شد.
پدر و جد
پدری او همه روحانی بودند.
فارسی، قرآن و دروس
مقدماتی را در تبریز و در
مدرسه طالبیه فرا گرفت و به
کسوت طلبگی درآمد.
پس از
درگیری بین روسها و مجاهدان
در تبریز در 29 آذر 1290 ش
که چهار روز ادامه داشت
خانه نشین شد و از سلک
روحانیت خارج شد.
و در سال
1294 به مدرسه آمریکایی
مموریال اسکول در تبریز رفته
و علاوه بر تدریس عربی به
دانش آموزان آن مدرسه، خود
نیز به آموزش زبان انگلیسی و
اسپرانتو پرداخت.
از سال
1305 وارد عدلیه شد و تا مقام
مدعی العموم تهران پیشرفت و
در سال 1307 مدتی ریاست
محاکم را عهده دار گردید و در
سال 1309 باتوجه به اختلاف
شدید با داور وزیر عدیله استعفا
داده و به وکالت پرداخت.
وی
جزء کسانی بود که در ایران
اندیشه غرب زدگی را باتوجه به
بنیادهای فرهنگی در شرق
مطرح کرد و به گسترش یک
ناسیونالیسم ضد شیعی کمک
نمود.
کسروی درباره مذهب،
آرائی شبیه آراء وهابیت اظهار
داشت و بر تفسیر و تأویل آیات
قرآن حمله کرد و احادیث را غیر
معتبر خواند.
او با برپایی
تشکیلات «پاک دینان» به علما
که دولت را به خاطر ظلم هایشان
تقبیح می کردند و مردم را به
زیارت اهل قبور هدایت
می کردند، تاخت و به تدریج
در بیان عقاید افراطی خود
بی پرواتر شد.
قرآن و برخی از
کتب ادعیه را سوزاند و ادعای
انشراح صدر و نبوت کرد.
در
اوایل دهه 1320 شمسی امام
خمینی (ره) افکار ضد مذهبی
کسروی را به شدت مورد انتقاد
قرار داد و او را دروغگو خائن و
افیونی بی خرد نامید.
فتنه و فساد
کسروی به جایی رسید که مرجع
عالیقدر آیت الله العظمی حاج
سیدمحمدتقی خوانساری وی را
مهدورالدم دانسته و جواز قتل
وی را صادر نمود.
در 20 اسفند
سال 1324 کسروی به اتهام
قرآن سوزی و مخالفت با دین به
پای میز محاکمه کشیده شد و در
آخرین جلسه بازپرسی در سن
57 سالگی به دست فداییان
اسلام به هلاکت رسید.
مهم ترین
کتاب وی درباره مشروطیت به
نام تاریخ مشروطه ایران و
تاریخ هجده ساله آذربایجان
است.
از وی مقالات فراوانی در
موضوعات مختلف در نشریات
آن زمان به چاپ رسیده است.
(ر.
ک: دایره المعارف فارسی،
غلامحسین مصاحب جلد دوم
بخش اول، چاپ سوم سال 1381
صفحه 222)
2ـ سیدحسن تقی زاده روشنفکر
ایرانی و فعال سیاسی در انقلاب
مشروطه در سال 1256 شمسی
در شهر تبریز بدنیا آمد، هم زمان
با کسب علم و دانش به همراه
محمدعلی تربیت کتابفروشی
کوچکی در تبریز تأسیس نمود،
که در این کتابفروشی کم کم با
روشنفکران و آزادیخواهان آشنا
گردید، و با مطالعه بعضی از
جراید غربی و فارسی چاپ قاهره
و استانبول از تحولات سیاسی و
اجتماعی کشورهای اروپایی
مطلع گردید و به تجددخواهی
روی آورد.
کتابفروشی مزبور به
مرور رونق گرفت و به صورت
یک قرائت خانه و محل ترویج
افکار نو درآمد.
سپس با
همکاری تربیت، اعتصام الملک و
شریف زاده مجله گنجینه فنون را
در تبریز منتشر کرد.
تقی زاده در
سال 1382 ش به قفقاز، قاهره،
بیروت، دمشق و...
مسافرت
نمود.
با شیخ محمد عبده و دیگر
علما و آزاداندیشان آن دیار
دیدار کرد و از اوضاع سیاسی و
اجتماعی کشورهای مزبور مطلع
گردید.
پس از بازگشت به ایران
کتابی تحت عنوان تحقیق احوال
کنونی ایران یا «محاکمات
تاریخی» در تبریز به چاپ
رسانید و به ایراد نطق و
خطابه های تند و آتشین پرداخت.
به همین دلیل از طرف صنف
بازرگانان تبریز به نمایندگی
دوره اول مجلس شورای ملی
برگزیده شد و به عضویت هیئت
نه نفره تهیه متمم قانون اساسی
انتخاب گردید.
به جز نمایندگی
در دوره های مختلف، استانداری
خراسان، وزیرمختار ایران در
لندن و همچنین دیگر مشاغلی که
می توان به آن اشاره کرد، وزارت
و وزارتخانه های، خارجه، راه و
دارائیست.
تقی زاده از بدو
تأسیس مجلس سنا تا هنگام مرگ
یعنی سال 1348 ش ریاست آن
مجلس را عهده دار بود.
سیدحسن تقی زاده و کسانی چون
حیدر عمواوغلی، سیدرضا
مساوات، سلیمان میرزا
اسکندری و وحیدالملک در
رأس حزب دموکرات قرار
گرفتند.
او نشریه کاوه را به
عنوان یک نشریه سیاسی در
جریان جنگ جهانی اول تحت
کمیته دفاع ملی منتشر می ساخت
تا احساسات ضد روسی و موافق
با آلمان را در میان ایرانیان
تقویت کند.
تقی زاده به گفته
اسماعیل رائین در کتاب
فراموشخانه جلد سوم، دومین
استاد اعظم مادام العمر «گراند لژ
مستقل ایران» بود.
وی یکی از
بنیانگذاران لژهای آلمانی در
ایران است.
وی نخستین بار در
سال 1907 میلادی وارد لژ
بیداری ایران شد و پرونده او در
«دوسیه» شماره 25 کارتن
شماره 5 بایگانی لژ ثبت است.
بعد از وقایع 1320 در تمامی
نشریات و محافل سیاسی ایران
اگر ذکری از فراماسونری بود نام
سیدحسن تقی زاده در ردیف اول
قرار داشت.
در سال 1327
عباس اسکندری شدیدترین
حملات را علیه فراماسونری در
مجلس شورای ملی انجام داد.
وی در استیضاح سی ام دی ماه
در جلسه 135 مجلس درباره
نفوذ استعماری بریتانیای کبیر به
وسیله فراماسونها بحث می کند و
نام عده ای از ایشان از جمله
حکیم الملک، تقی زاده و
نجم الملک را ذکر می کند.
تقی زاده در جواب اسکندری
می گوید: حرفهای ایشان پاک
افسانه بود و بس، مانند داستان
موهون فراماسون...
سیدحسن
تقی زاده در روز چهارشنبه 8
بهمن 1348 ش در تهران در سن
96 سالگی درگذشت.
مقالات
تقی زاده شامل مقالات سیاسی،
اجتماعی و تاریخی و تحقیقی در
مجله کاوه به چاپ می رسید و
تعدادی از مقالات او به نام
بیست مقاله تقی زاده در بنگاه
ترجمه و نشر کتاب چاپ شده
است.
مقدار زیادی از این مقلات
و خطابه ها توسط ایرج افشار در
پانزده جلد جمع آوری و به
تدریج از سال 1349 به بعد
در کتابی با عنوان مقالات
تقی زاده به چاپ رسیده است.
(رک: رهبران مشروطه نوشته
ابراهیم صفایی، انتشارات
جاویدان و فراموشخانه و
فراماسونری در ایران نوشته
اسماعیل رائین صفحه 531 تا
534)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 221