تاریخ سند: 20 تیر 1345
موضوع: محمد یزدی فرزند محمدعلی (واعظ)
متن سند:
شماره: 45 /6580 /6 ﻫ تاریخ:20 /4 /1345
[از: ساواک خوزستان]
به: ریاست شهربانی آبادان و مناطق نفتخیز
موضوع: محمد یزدی فرزند محمدعلی (واعظ)
عطف: 5 /1059 /1 /5 ـ 15 /3 /45
نامبرده تاکنون خود را به این ساواک معرفی نکرده خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به اعزام او اقدام نمایند پس از رسیدگی نظریه اشعار گردد.1
رئیس ساواک استان خوزستان ـ خاوری
توضیحات سند:
1. آیتالله یزدی در مورد سفر به آبادان چنین میگویند: وقتی به آبادان دعوت شده بودم تا در مسجد [حسینیه] اصفهانیها سخنرانی کنم؛ بحث تند و داغی را مطرح کردم و بعد از فرود آمدن از منبر دستگیر شدم. خاطرم هست که قرار شد یک دهه در ایام محرم به آبادان بروم و در مدرسه قائمیه که ریاست آن به عهده آقا شیخ عبدالرسول قائمی اصفهانی بود، سخنرانی کنم. ساواک استان با این امر مخالفت میکرد و میگفت :«این شیخ نباید در اینجا منبر برود.» متدینین شهر نیز در صدد بودند که زمینه سخنرانی ما را در آن جزیره فراهم کنند. شیخ عبدالرسول هم روحانی صاحب نفوذی بود که مقامات دولتی ملاحظهاش را میکردند و ایشان همواره در پی آن بود که افراد مختلف را از ملت و دولت با هم سازگار کند. این مرد خوش نفس، بعد از پیروزی انقلاب همه مشاغلش را در جزیره رها کرد و به اصفهان آمد و تا همین اواخر که از دنیا رفت، در این شهر اقامت گزید. به نظر من آن مرحوم در مسائل تبلیغی و باز کردن برخی گرهها که در کار طلبهها و روحانیون میافتاد، کمک شایانی میکرد. »(خاطرات آیتالله محمد یزدى، همان، ص 200)
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 73