تاریخ سند: 17 اسفند 1348
لژ کاوه
متن سند:
تاریخ: [17 /12 /1348]
لژ کاوه
شماره 29
آقای محترم و برادر عزیز
جلسه تأسیس و تقدیس لژ کاوه و استقرار برادر دکتر فرهنگ مهر در کرسی استاد ارجمند روز یکشنبه 17 اسفندماه 1348 ساعت 6 بعدازظهر انجام خواهد شد.1
حضور آن برادر گرامی در این جلسه و شرکت در شام برادرانه موجب مسرت و امتنان خواهد بود.
لباس اسموکینک یا تیره دبیر تعیین شده لژ کاوه
حمید نیری
خیابان بهارستان شماره 410
توضیحات سند:
1. فراماسونرىFreemasonery سازمانى کاملاً مخفى و گاه نیمهمخفى که با استفاده از روابط پیچیده و پنهانى میان اعضاى خود، از نفوذ و قدرت فراوانى در امور سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى کشورهاى مختلف برخوردار است. کلمه «فراماسون» کلمه ایست با ریشهفرانسوىFranc-macon macon ـ که در زبان انگلیسى Free masonگفته مىشود. این عبارت معناى لفظى بناى آزاد دارد و در تشریح بیشتر آن گفتهاند «افزارمند یا بنایى که آزاد بوده و با ابزارهایى مانند تبر، چکش، گرز و اسکنه روى سنگهاى تراش بردار کار مىکرده. با توجه به این که چنین سنگى در زبان انگلیسى Freestone فرستین نام دارد، فریمیسین نامیده مىشده است. نیز احتمال دادهاند که بدینگونه افزارمندان «آزاد» Free مىگفتند زیرا که در روزگار حاکمیت نظامهاى فئودالى آنان آزاد بودند که به هر نقطهاى از کشور که خدماتشان مورد نیاز بوده سفر کنند و به کار پردازند.»
از آنجا که این افزارمندان از هنرى پر اهمیت و مورد نیاز جامعه بهرهمند بودند، اسرار حرفه و هنر خود را در میان خویش نگاه مىداشتند و از طریق نشانهها و علامتهاى قراردادى میان خود ارتباط برقرار مىکردند. این شرایط خود به خود موجب تشکیل انجمنهاى صنفى مخفى میان ایشان مىشد. در تاریخ جهانى فراماسونرى از این گونه انجمنها با لقب «فراماسونرى عملى» یاد مىکنند. این گروههاى صنفى از آنجا که داراى تخصصهاى ویژه بودند و از این راه درآمدهاى خوبى مىاندوختند، اندک اندک در زمره اقشار مهم و با نفوذ اجتماع درآمدند و هم اینان در پایهگذارى تمدن بورژوازى اروپا پس از رنسانس تأثیر بسیار داشتند. قدرت نفوذ جایگاه بنایان آزاد در جامعه اروپا تا آنجا رسید که بسیارى از ثروتمندان و قدرتمندان اروپا با آن که بنا و معمار نبودند در انجمنهاى این صنف عضو مىشدند و با ایشان ارتباط بر قرار مىکردند. رفته رفته انجمنهاى مخفى بنایى به انجمنهایى بدل شد که بنایان در آن در اقلیت بودند و بیشتر اعضاى آن را ثروتمندان و قدرتمندان تشکیل مىدادند.
با گسترش روز افزون انجمنهاى فراماسونرى (که در اصطلاح «لژ»هاى فراماسونرى خوانده مىشدند) ضرورت ایجاد یک تشکیلات منظم و منسجم که محصول اتحاد لژهاى مختلف باشد احساس شد از این رو در سال 1717 م (1096 ش) چهار لژ مهم انگلستان طى یک گردهمایى مهم که در لندن برگزار شد با اتحاد خویش لژ اعظم انگلستان را تشکیل دادند. همچنین در این گردهمایى مواد مهمى نیز به تصویب رسید؛ از جمله این که حقوق فراماسونرى از این تاریخ به بعد فقط به گروه بنایان عملى محدود نخواهد بود. بلکه هر فردى که لیاقتش در لژهاى قانونى به اثبات برسد مىتواند به سلک ماسونى در آمده و از حقوق آن استفاده کند. و این اعلام رسمى آغاز دورهاى جدید در تاریخ فراماسونرى بود که اصطلاحا فراماسونرى نظرى یا نمادین خوانده مىشود.
بعدها لژهاى اعظم دیگرى در کشورهاى مختلف اروپا از جمله فرانسه، اسکاتلند، آلمان و اسپانیا تشکیل شد. لژهاى فراماسونرى که متأثر از افکار دوره رنسانس اروپا و برابر با نیازهاى روزگار خود شعار «آزادى، برابرى و برادرى» را برگزیده بودند، در اروپا قدرت فراوانى یافته و در صدر قواى استعمارگر اروپایى به کشورهاى پیرامونى و مستعمره نیز راه یافتند. در کشورهاى مستعمره لژههاى فراماسونرى با جذب اقشار مختلف مردم خصوصا روشنفکران و نخبگان جامعه از ایشان براى تثبیت نفوذ و قدرت استعمارى خود بهره مىجستند.
در کشور ما نخستین لژ فراماسونرى در سال 1324 ق مطابق با 1907 م تحت عنوان «لژ بیدارى ایران» در تهران شکل گرفت. پیش از این تاریخ بسیارى از ایرانیان در خارج از کشور به عضویت لژهاى فراماسونرى در آمده بودند و حتى برخى از ایشان چون میرزا ملکم خان ناظم الدوله به تلاشهایى نافرجام براى تشکیل یک لژ فراماسونرى در ایران دست زده بودند. اما لژ بیدارى ایران نخستین لژ وسیع و قانونى فراماسونرى بود که به شکل مخفیانه در ایران آغاز به کار کرد. این لژ ماهیتى فرانسوى داشت و تحت نظر لژ شرق اعظم (گرانداوریان) فرانسه فعالیت مىکرد.
بعدها در دوره حکومت پهلوى پدیده فراماسونرى در ایران گسترش بسیارى پیدا کرد و لژهاى متعددى با هویتهاى فرانسوى، انگلیسى، اسکاتلندى، آلمانى و احتمالاً آمریکایى در شهرهاى مختلف تأسیس و فعالیت مىکردند. از آغاز شکلگیرى رسمى پدیده فراماسونرى در ایران تا پیروزى انقلاب اسلامى بیشتر دولتمردان و سیاستمداران ایران وابسته به لژهاى فراماسونرى بودند و به عبارت دیگر بخش مهمى از سیاست و دولت در ایران توسط ماسونها اداره مىشد.
فراماسونها معمولاً در ظاهر بر موازین اخلاقى و انسانى بسیار تأکید مىکنند و لژهاى خود را انجمنهایى علمى اخلاقى به شمار مىآورند، اما در عمل براى دستیابى به اهداف خود که از اهداف لژهاى مادر ـ در کشورهاى استعمارگر ـ جدا نیست، دست به هر عملى مىزنند. تشکیلات سازمانى فراماسونرى در کشورهاى پیرامونى به گونهاى عمل مىکنند که اعضاى آنها خواسته یا ناخواسته به مهرههایى براى پیشبرد اهداف بیگانگان در کشور خود بدل مىشوند.
پدیده فراماسونرى با پدیده صهیونیسم و تفکرات یهودى رابطهاى تنگاتنگ دارد و تأثیر این رابطه در قوانین و آداب و سنن فراماسونرى به وضوح مشهود است.
منبع:
کتاب
دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 217
