گزارش خبر موضوع : اظهارات شیخ غلامحسین جمی و محمدتقی مصدرالامور
تاریخ سند: 29 بهمن 1356
گزارش خبر موضوع : اظهارات شیخ غلامحسین جمی و محمدتقی مصدرالامور
متن سند:
روز شنبه 29 /11 /36 در مدرسه علمیه آیت اله قائمی در آبادان تعدادی از روحانیون منجمله شیخ عبدالرسول قائمی، شیخ غلامحسین جمی، محمدتقی مصدرالامور، شیخ علی دانشگر، شیخ کاظم دهدشتی، شیخ غلامعلی روحیان و چند تن دیگر از واقعه مسجد بهبهانیهای آبادان اظهار تأسف نمودند1 سپس غلامحسین جمی به یک نفر تلفن زد و گفت حاجی از گرفتاری شیخ هادی غفاری که دیشب در مسجد بهبهانیها سخنرانی نموده خبر ندارید شما یک سئوال بکنید که آقا در چه حال است.شخصی که با جمی تلفنی صحبت میکرد و صدایش شنیده میشد گفت که نمیشود سئوال کرد.
جمی اصرار داشت که بهر نحو شده سؤال کنید.
سپس تلفن را قطع کرد گفت اگر امشب آقا را آزاد نکنند باز بچه ها تظاهرات راه میاندازند و نگذارد، دارند باز یک قیام بکنند بعدا غلامعلی روحیان گفت که این قیام باید در تهران بشود نه در شهرستانها مجددا تلفن زنگ زد و جمی گوشی را برداشت و گوینده ادامه داد که سئوال کردم آزاد شد ولی از منطقه بیرون رفته است و بعد روحانیون همگی از مدرسه بیرون رفتند.
نظریه یکشنبه : شیخ غلامحسین جمی از روحانیون مخالف و محرک میباشد که با توجه به سوابق وی و اظهاراتش و تماسهائی که با متعصبین مذهبی و روحانیون افراطی2 عینا باستحضار ریاست بخش 312 میرسد در پرونده شخصی هادی غفاری بکلاسه 104027
توضیحات سند:
1- این اظهار تأسف مربوط است به حادثه دیروز (28 /11 /56) که قرار بود حجت الاسلام هادی غفاری در مسجد بهبهانیهای آبادان علیه رژیم حاکم سخنرانی کند ولی ساعتی پیش به دست عوامل امنیتی رژیم دستگیر شد.به دنبال این دستگیری و تظاهرات بعدی آن، پلیس این شهر به مقابله با مردم پرداخت.
در اولین سند این کتاب ساواک در گزارشهای خلاصه خود در باره این حادثه چنین نوشته بود: «.
.
حدود 1000 نفر که در مسجد بهبهانیها در شهر آبادان اجتماع کرده و به انتظار سخنرانی واعظ بوده اند پس از اطلاع از ممنوع المنبر شدن او اقدام به شعار دادن نموده و به هنگام خروج از مسجد مبادرت به پرتاب سنگ به سوی مأمورین انتظامی که در اطراف مسجد مستقر بوده اند، کرده اند.
در این هنگام رئیس شهربانی آبادان همراه با تعدادی مأمورین کمکی به محل وارد و با شلیک چند تیر هوایی تظاهر کنندگان را متفرق و 12 نفر از آنان از جمله یک نفر دختر را دستگیر نموده اند.
» شرح دستگیری آقای غفاری از زبان ایشان در پاورقی صفحه 363 کتاب دوم آمد.
2 ـ ادامه سند احتمالاً در صفحه دیگری بوده است که یافت نشد.