تاریخ سند: 11 فروردین 1342
درباره : صدور قرار لازم درباره اشخاص مشروحه زیر
متن سند:
به : تیمسار فرماندهی تیپ 5 پیاده قزوین
از : ساواک قزوین شماره : 296 ر ق ز
اطلاع واصله حاکی بود که بنز کرایه شماره 177622 که حامل چند نفر
سرنشین بوده مقادیری اعلامیه در حوالی تهران پخش و مقداری را بهمراه دارند
که بقزوین آورده و آنرا پخش نمایند در نتیجه در ساعت 13 روز جاری
مأمورینی جهت بازدید از خودروی مزبور به مدخل شهر (پاسگاه پلیس راه)
اعزام پس از لحظه ای توقف مشاهده مینمایند که تعدادی اتومبیل که در پیشاپیش
آن جنازه مرحوم حاج سید ضیاءالدین حاج سید جوادی1 است جهت تشییع
جنازه و تدفین2 بسمت قزوین روان میباشند و ماشین شماره بالا نیز در میان
اتومبیلهای دیگر مشاهده و در حضور افسر پلیس راهنمائی اتومبیل مزبور
بکناری هدایت و از چهار نفر سرنشین آن ضمن کاوش اوراق مضره و سلاح سرد
(کارد و چاقوی ضامن دار) بشرح زیر کشف میگردد.
1 ـ آقای رسول مؤمنی3 فرزند سید علی حامل اوراق مضره و یک قبضه کارد
ضامن دار.
2 ـ محمد صدر اصفهانی4 فرزند علی حامل اوراق مضره و یک قبضه چاقو.
3 ـ احمد طاهباز5 فرزند هاشم حامل یکبرگ اوراق مضره خطی.
4 ـ محمد مهدی حاجی ابراهیم عراقی فرزند غلامعلی حامل اوراق مضره و یک
قبضه چاقوی ضامن دار و یک قبضه چاقو
که بلافاصله نامبردگان بساواک هدایت و از آنان بازجوئی معمول و بنظر میرسد
که مشارالیهم از اعضاء وابسته به جبهه ملی6 بوده و قصد داشتند با پخش اوراق
مضره و تحریک مردم موجب بی نظمی و اخلال در امنیت کشور را فراهم و در
صورت مواجهه با مأمورین انتظامی آنها را با سلاح سرد مضروب نمایند.
علیهذا
بدینوسیله 13 برگ اوراق بازجوئی بضمیمه اوراق مضره و همچنین چهار قبضه
چاقو و کارد ضامن دار بشرح فوق بهمراه چهار نفر مذکور اعزام و معرفی
میگردند مقرر فرمائید نسبت به صدور قرار لازم درباره آنان اقدام و نتیجه را
جهت انعکاس بمرکز باین ساواک امر بابلاغ فرمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قزوین
نادور 11 /1 /42
توضیحات سند:
1ـ آیت الله سید ضیاءالدین حاج
سید جوادی:
در سوابق موجود شغل ایشان
معمم و روضه خوان ثبت
گردیده است و گزارش ساواک
از وضعیت مشارالیه به این
شرح می باشد :
نماینده دوره هفدهم مجلس
شورای ملی از قزوین و از
طرفداران جدّی دکتر مصدق که
پس از رفراندوم بنفع دکتر
مصدق از وکالت مجلس هفدهم
مستعفی گردید.
در تمام
کوران های سیاسی و تظاهرات
زمان مصدق بنفع وی فعالیت
داشته و در کشاندن بازاری ها به
دنبال دکتر مصدق نقش مؤثری
ایفا نموده است.
سخنرانی های شدید در مجالس
مذهبی و هیئت های اسلامی
علیه دستگاه و مقامات دولتی
می نماید.
در انتخابات کنگره جبهه ملی در
تاریخ 11 /10 /41 ـ برای
انتخاب اعضای شورای مرکزی
ـ 143 رأی آورده و نفر پنجم
شده است.
مشارالیه در تاریخ
10 /1 /1342 به علت عارضه
قلبی به رحمت ایزدی پیوست که
با مراسم تشییع باشکوه در
تهران و قزوین، در جوار
شاهزاده حسین (ع) در قزوین به
خاک سپرده شد.
2ـ بنظر میرسد اعلام وابستگی
دستگیرشدگان به جبهه ملی، به
علت شرکت در تشییع آیت اله
حاج سید جوادی باشد که بطور
جدی از مصدق و جبهه ملی
حمایت میکرده است.
3ـ رسول مؤمنی فرزند سید
علی در سال 1322 ه ش
در تهران بدنیا آمد، وی که در
تهران به شغل بارفروشی
مشغول بود در مراسم تشییع
پیکر آیت اله حاج سید
جوادی در قزوین به همراه شهید
عراقی دستگیر و به 11 روز
زندان محکوم شد.
4 ـ محمد صدر اصفهانی فرزند
علی در سال 1321 ه ش در
تهران بدنیا آمد.
وی که دارای مدرک تحصیلی
ششم ابتدائی بود پس از وارد
شدن به بازار کار به شغل
پیراهن دوزی پرداخت مشارالیه
به علت شرکت در مراسم تشییع
پیکر آیت اله حاج سید جوادی به
همراه شهید عراقی دستگیر و
مورد بازجوئی قرار گرفت و به
یازده روز حبس محکوم گردید.
مشارالیه علت شرکت خود در
مراسم تشییع را چنین نقل کرده
است:
«با مهدی عراقی در بازار آشنا
شدم.
برای تشییع جنازه آمده ام،
به بازار آمدم چون گفتند عده ای
از بازاریان قصد دارند برای
تشییع جنازه به قزوین بروند و
ما هم کاری نداشتیم آمدیم چون
میخواستم از اینطرف به رشت
بروم.
»
5 ـ احمد طاهباز فرزند هاشم در
سال 1303 ه ش در تهران متولد
شد، تحصیلات ابتدائی را تا
سال ششم در دبستان دقیقی
سپری کرد و سپس وارد بازار
کار شد و مدت هفت سال به
عنوان حروفچین روزنامه های
کوشش، مهر ایران و اطلاعات
فعالیت کرد و در سال 1328
شهرت خود را از خانقلی به
طاهباز تغییر داد.
مشارالیه از
سال 1321 وارد بازار تهران
شد و به قماش فروشی پرداخت.
وی در پاسخ سؤال مأمورین در
خصوص علت حضور در تشییع
پیکر آیت الله سید ضیاءالدین
حاج سید جوادی چنین گفت:
آشنائی با آقای حاج سیدجوادی
پسرعموی ایشان و اینکه خودش
هم یکی دو بار از من قماش خرید
برای خودش و بچه هایش و در
عاشورا به حجره من می آمد و
خستگی در می کرد.
مشارالیه با دستور اداره کل سوم،
پس از 4 روز از زندان آزاد شد.
وی در گزارش در تاریخ
27 /4 /1342 از افرادی که
مسبب اصلی بستن بازار بوده اند،
و قصد تحت فشار قرار دادن
یهودی ها را به علت جنگ اعراب
و اسرائیل داشته اند، معرفی شد،
و در سال 1356 نیز از
بازاریهائی که محرک سایر کسبه
در بستن مغازه ها در تاریخ
29 /10 /56 بوده اند معرفی شده
است .
6 ـ جبهه ملی:
اول آبان سال 1328 (ه ش)
نوزده نفری که در تحصن دربار
شرکت کردند [دکتر مصدق،
شمس الدین امیر علائی، یوسف
مشار، دکتر شایگان، محمود
نریمان، دکتر سنجابی، دکتر
کاویانی، دکتر مظفر بقائی، حسین
مکی، عبدالقدیر آزاد، عباس
خلیلی، حائری زاده، عمیدی
نوری، دکتر حسین فاطمی،
جلالی نائینی، احمد مکی،
ارسلان خلعتبری، مهندس زیرک
زاده، سید جعفر غروی ]در منزل
دکتر مصدق جمع شدند و تصمیم
گرفتند اولاً عنوان خود را جبهه
ملی بدهند ثانیا کمیسیونی برای
تنظیم اساسنامه انتخاب کنند...
سال 39 که انتخابات دوره بیستم
در کوران جدیدی از سیاست با
عنوان آزادی آغاز شد افرادی از
حزب ایران جلساتی را با دعوت
اللهیار صالح و باقر کاظمی
تشکیل دادند و فعالیت هائی را
آغاز کردند که تا سال 42 ادامه
داشت اجتماع این دوره را جبهه
ملی دوم می نامند...
جبهه ملی سوم را در سال 44
برای جذب مردم و وحدت که
مرکب از نهضت آزادی ایران،
حزب مردم ایران، حزب ملت
ایران، سازمان دانشجویان جبهه
ملی ایران و جامعه
سوسیالیست های نهضت ملی
ایران بود، تشکیل دادند [که ]در
مرحله تشکیل باقی ماند و به
فعالیتی نرسید.
.
جبهه ملی چهارم مربوط به زمان
اوج گیری نیروی مذهبی است و
آن وقتی است که حکومت جدید
آمریکا سیاست حقوق بشر کارتر
را اعلام کرد ...
عده ای باز به فکر
جبهه ملی افتادند ماسک بر
صاحب عقیده و ایمان شدند
محقق و دانشمند گردیدند ...
و با
دسیسه و نیرنگ مدعی وراثت
خون ده ها هزار شهید گردیدند ...
تاریخ سیاسی معاصر ایران ج 1
ص 355
منبع:
کتاب
شهید حاج مهدی عراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 28