صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: شورایعالی انجمن‌های محلی

تاریخ سند: 16 مهر 1343


موضوع: شورایعالی انجمن‌های محلی


متن سند:

شماره: 1106 /322 تاریخ:16 /7 /1343
موضوع: شورایعالی انجمن‌های محلی

ساعت 18 روز 13 /7 /43 (دوشنبه) شورایعالی انجمن‌های محلی با شرکت در حدود 300 نفر از روسای انجمن‌های محلی از جمله مهندس روحانی وزیر آب و برق. دکتر نهاوندی1 وزیر آبادانی و مسکن. ادریس جالینوس2 مدیر کل سازمان برق. حاجی ویژه رئیس شورا. رستگار راضی سرهنگ نجمی منشی شورا. جم از انجمن محلی خیابان آمل. سرهنگ بوکائی. دکتر پارسا مدیر روزنامه خدنگ. مخبرین روزنامه اطلاعات و کیهان و پست تهران. کیوان مدیرکل شهرداری. محمود سجادی از راه آهن. حسین مصری وکیل دادگستری. بنی‌احمد3 وکیل دادگستری. سلیم‌پور از انجمن باغ صبا. زاهدی. خاقانی. دادفر از مغرب تهران. جعفر شیری. جلال خانلو تشکیل گردیده است.
درابتدای جلسه جم درباره ترقی قیمت قند و شکر و اینکه تاکنون اقداماتی ازطرف دولت‌های گذشته در مورد تنزیل قیمت قند و شکر به عمل نیامده صحبت کرده و اضافه نمود دولت منصور باید این کار را بکند همچنین در گذشته عوارض دروازه‌ها را شهرداری لغو کرده ولی دولت فعلی دوباره در دروازه‌ها عوارض می‌گیرد و باید به این موضوع توجه شود بعد ناطق پیرامون بیلان کار دولت‌های گذشته مطالبی بیان داشته و گفت دکتر اقبال در واقع کارکرد و این مطلب از طرف جمعیت حاضر در جلسه مورد تائید قرار گرفت.
بنی‌احمد درباره عمران و آبادی مملکت صحبت نموده اظهار داشت تعداد پلیس کشور نسبت به جمعیت آن کمتر است و ناحیه بندی اخیر شهرداری مناسب نبوده و برزن‌های سابق شهر تهران را بهتر از حال حاضر اداره می‌کردند.
سجادی خطاب به دکتر نهاوندی و مهندس روحانی وزیران حاضر در جلسه اظهار نمود از بس که به مردم وعده و نوید دروغ داده‌اند مردم ناراضی هستند کاری کنید که مردم راضی باشند و از وزرا مزبور درخواست نمود که محل (قلعه) را از محلی که فعلاً هست تغییر دهند و انجمن شهر را تشکیل دهند تا کار مردم واقعاً اداره شود.
سلیمی‌پور نسبت به گرانی پول آب انتقاد و جلال خانلو درباره وضع نان شهر انتقاداتی ایراد نمود جلسه ساعت 0930 پایان یافت.
بررسی گردید از نظر مجلسین اقدامی ندارد در پرونده‌های مربوطه بایگانی گردید این اطلاعیه در پرونده مهندس روحانی بایگانی شود.
رئیس بخش 322 رشیدی

توضیحات سند:

1. هوشنگ نهاوندی، فرزند علی‌اکبر در سال 1309 ﻫ ش در رشت به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی را در رشته‌ی حقوق دانشگاه تهران آغاز کرد و پس از دریافت مدرک لیسانس به فرانسه رفت و در رشته اقتصاد دکترای دولتی گرفت‌. نهاوندی خواهرزاده دکتر فریدون کشاورز ـ عضو سابق رهبری حزب توده ـ می‌باشد و سوابق فعالیت‌های سیاسی او در فرانسه مبهم است‌. ساواک وی را «مشکوک به داشتن فعالیت‌های کمونیستی‌» می‌داند. با توجه به نقشی که نهاوندی بعدها در صحنه سیاسی و فرهنگی ایران ایفا نمود و ارتقای سریع او در هرم دیوانسالاری پهلوی‌، این نظر را کاملاً معقول می‌دانیم که او از همان زمان تحصیل در پاریس ـ مانند بسیاری از عناصر مشابه ـ به ارتباط ویژه با سرویس‌های اطلاعاتی غرب کشیده شد. سند بیوگرافیک ساواک‌، نامبرده را «متهم به بهائی گری‌» نیز می‌داند. نهاوندی پس از بازگشت به ایران مدتی کارمند بانک اعتبارات بود و ترقی وی زمانی آغاز شد که حسنعلی منصور در دولت منوچهر اقبال به دبیر کلی شورای عالی اقتصاد و وزارت کار رسید. بدین ترتیب از مرداد ماه 1337 مشاغل عدیده‌ی نهاوندی آغاز شد:
ـ مشاور شورای عالی اقتصاد (مرداد 37ـ آبان 40)، مشاور عالی وزارت کار (آبان 38)، استاد دانشکده افسری (37ـ 40)، مشاور اقتصادی سفارت ایران در بروکسل (آبان 40 ـ آذر 42)، نایب رئیس نمایندگی ایران در اتحادیه‌ی اقتصادی اروپا (فروردین 41 ـ آذر 42)، عضویت هیئت مدیره باشگاه فردوسی (دی 42 ـ اردیبهشت 43)، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت معاملات خارجی (آذر ـ اسفند 42) و تدریس در دانشگاه تهران (از مهر 38) . هوشنگ نهاوندی از جمله عناصری بود که در چارچوب سناریوی نخبگان آمریکایی‌، فعالیت خود را آغاز کرد و در دولت حسنعلی منصور در رأس وزارت نوبنیاد آبادانی و مسکن قرار گرفت و این سمت را در دولت امیر عباس هویدا تا سال 1347 حفظ کرد. اسناد موجود در ساواک‌، هوشنگ نهاوندی را در این زمان از اعضای فعال باند آمریکایی جمشید آموزگار نشان می‌دهد. هوشنگ نهاوندی در سال 1347 به عنوان «آجودان کشوری‌» شاه منصوب شد و به جای امیر متقی ریاست دانشگاه پهلوی (شیراز) را به دست گرفت‌. او در همین زمان عضو هیئت امنای دانشگاه مشهد نیز بود. در این دوران وی به عنوان یکی از چهره‌های علمی و فرهنگی رژیم پهلوی مطرح شد و پس از 3 سال ریاست بر دانشگاه شیراز، در رأس دانشگاه تهران قرار گرفت‌. هوشنگ نهاوندی در این زمان عضو هیئت امنای دانشگاه هنر (1352) و دانشگاه گیلان (1353) و عضو شورای عالی آموزش و پرورش (1351) نیز بود.
اسناد ساواک عموماً از اختلافات نهاوندی با همکاران و رؤسای خود خبر می‌دهد که یا ناشی از مسائل مالی و یا جاه‌طلبی و تفرعن بیمارگونه اوست‌. هوشنگ نهاوندی در آبان 1353 به ریاست دفتر مخصوص فرح پهلوی منصوب شد. با آغاز امواج انقلاب اسلامی‌، نهاوندی در ارتباط فعال با برخی مقامات مؤثر آمریکا قرار گرفت‌. از جمله ریچارد هلمز ـ رئیس پیشین سیا ـ در سفر خرداد ماه 57 به تهران با وی ملاقات‌های خصوصی و پنهانی نمود. در نتیجه‌ی این ارتباطات‌، نهاوندی منادی تأسیس «جناح‌اندیشمندان‌» شد و سناریوی ضعیف و مضحکی را آغاز کرد. نهاوندی در دولت «آشتی ملی‌!» در رأس وزارت علوم و آموزش عالی قرار گرفت‌. وی به عنوان یکی از چهره‌های بدنام رژیم‌، در چارچوب عقب نشینی‌ها و مانورهای این رژیم در قبال انقلاب در تاریخ 15 /11 /57 دستگیر و زندانی شد و در اثنای حوادث 22 بهمن از زندان گریخت و به خارج از کشور فرار کرد. وی هم‌اکنون در خارج از کشور زندگی می‌کند. نهاوندی عضو تشکیلات فراماسونری بود و در لژهای: آفتاب‌، فارابی‌، شیراز، ژاندارک‌، بزرگ ایران‌، امیرکبیر، فروغی و... عضویت داشت‌.
رک: رجال عصر پهلوی؛ هوشنگ نهاوندی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1384.
2. ادریس(مصباح) جالینوس: فرزند عبدالوهاب در سال 1298 ﻫ ش در تهران متولد شد. در رشته مهندسى راه و ساختمان تحصیل عالى کرده و سپس در رشته برق در دانشکده‌هاى فنى فرانسه و انگلستان تحصیلاتش را پى گرفت . از سال 1327 ش در اروپا مشغول به کار شد که پس از چند سال از طرف مؤسسه‌اى که در زمینه تشکیل نیروگاه‌هاى برق و مراکز تجارى براى وسایل صنعتى فعالیت داشت، مأمور شد تا دفترى از آن مرکز در هندوستان برپا کند. در سال 1343 به ایران بازگشت و چندى ریاست بخش برق کنسرسیوم را عهده‌دار شد. وى به عنوان مدیرعامل برق تهران و عضو هیئت مدیره شرکت ملى نفت فعالیت‌هایى داشت. مجله تلاش، شماره 6، مهر 1346.
3. احمد بنى‌احمد، فرزند محمدتقى در سال 1308 ﻫ ش در تبریز بدنیا آمد. تحصیلاتش را تا لیسانس حقوق از دانشگاه تهران ادامه داد و از سال 1335 وارد مشاغل دولتی شد. مشاغل وی در آموزش و پرورش عبارت بود از: مدیر عامل اردوهای کار آذربایجان شرقی، مدیر روزنامه عصر نوین، وکیل دادگستری، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، عضو دفتر امور فرهنگی و باستان شناسی شورای مرکزی جشن‌های شاهنشاهی، عضو کتابخانه پهلوی و نماینده مجلس شورای ملی و …. در 1337 به معاونت حزب مردم رسید. او از لیبرالهاى حکومت و وفاداران رژیم پهلوى بود و در مجموعه کتابهاى تاریخ شاه شجره‌نامه رضا پهلوى را تا نیاى هفتم مورد بررسى قرار داد. او کودتاى 28 مرداد را رستاخیز ملت نامیده بود و کتابى با عنوان «پنج روز رستاخیز ملت» منتشر کرد. در آخر تیرماه 1357 از حزب رستاخیز کناره‌گیرى کرد و قیافه مخالف دولت را به خود گرفت. حزب «سوسیال دمکرات اتحاد براى آزادى» را در شهریور ماه 1357 تأسیس و نقش مخالف دولت شریف امامى را بازى کرد. بنى احمد در یک حرکت نمایشى پس از واقعه 17 شهریور دست به اعتصاب غذا زد و پس از چند روز آن را شکست. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در شبکه براندازى جمهورى اسلامى در آذربایجان غربى با سلطنت‌طلب‌ها همکارى داشت. بنی‌احمد داراى مدرک لیسانس حقوق و نماینده دوره بیست و چهارم مجلس شورا از تبریز بود. در سند بیوگرافى‌اش آمده است: «سوابقى از عضویت و فعالیت یاد شده در گروه‌ها و دستجات افراطى و مخالف موجود نیست لیکن شایعاتى در مورد نامبرده وجود داشته مبنى بر این که وى داراى افکار و عقاید کمونیستى است؛ مشارالیه پس از تشکیل حزب رستاخیز ایران، عضویت این حزب را پذیرفته و ... وى در جناح پیشرو حزب رستاخیز ایران فعالیت دارد. نامبرده در سال 1354 به هنگام بحث درباره بودجه سال 1355 نطقى در مجلس شوراى ملى ایراد کرد که حاوى مطالبى علیه اوضاع کشور بوده که به همین علت در دادگاه حزبى محاکمه شد و بعد دادگاه نظر خود را درباره وى بدین شرح اعلام کرده است که چون مشارالیه از بیانات خود ابراز ندامت کرده، لذا به نظر نمى‌رسد که در عنوان مطالب خود سوءنیت داشته باشد. یادشده به مدت 14 سال مشاور حقوقى واحد صنعتى غرب در تبریز بوده و عضویت هیأت امنای بنیاد فرهنگى رضا پهلوى و حمایت از جذامیان و مسلولین و اردوگاههاى کار آذربایجان را به عهده داشته است. وى مدیر روزنامه عصر نوین تبریز بوده که بعضا در آن مطالب انتقادى درج مى‌شده که به همین علت در سال1347 دو بار توقیف و دو بار نیز به مدیر آن تذکر داده شده است. علاوه بر این وى با عده‌اى از عناصر سابقه‌دار جمعیتى به نام «جمعیت دوستان» در تبریز همکارى داشته و روزنامه او ارگان نظریات انتقادى این عده بوده است.» در مورد چاپ مجدد هفته نامه عصر نوین بنى‌احمد نامه‌اى به شاه نوشت و طى آن ضمن ابراز مراتب وفادارى و جان‌نثارى خواستار عفو و بخشش شده است. وی در سال 1354 طى سخنرانى در مجلس از اوضاع کشور انتقاد و متعاقب آن در سال 1357 در خصوص حمله گارد شاهنشاهى به منزل آیت‌الله‌ شریعتمدارى دولت را استیضاح کرد. بنی‌احمد از گردانندگان حزب جمهورى‌خواه نیروى سوم معرفى شده و در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى با نفوذ در بعضى روحانیون خود را مذهبى جلوه داد، اما درصدد تشکیل حکومت سوسیال دمکرات بود، وى از اقدامات و اعلامیه‌هاى حضرت امام خمینى (ره) انتقاد کرده است.
گزارش‌هایى در خصوص سوءاستفاده وی از زمینهاى دولتى وزارت تعاون که توسط شرکت «ایدم» خریدارى شده و فروش زمین در تبریز به وزارت نیرو به قیمت گزاف برای ساواک در سال‌های 56 و57 ارسال شده است که تأیید شده‌اند.
(اسناد ساواک - پرونده‌ انفرادى)

منبع:

کتاب منصور روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 47


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.