صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: نصب اعلامیه

تاریخ سند: 5 بهمن 1356


موضوع: نصب اعلامیه


متن سند:

از: سمنان تاریخ: 5 /11 /2536[1356] 13561105
به: 323 شماره: 34625 /14ﻫ
موضوع: نصب اعلامیه

نیمه شب مورخه 5 /11/ جاری شخصی به نام سعید اصغری فرزند حاجی آقا، اهل سنگسر دانشجوی مدرسه عالی تکنولوژی، در میدان منوچهری در حال نصب اعلامیه توسط مأمورین شهربانی دستگیر و پس از بازرسی بدنی، تعداد 10 برگ اعلامیه دست‌نویس مذهبی علیه آزادی زنان1 و اصلاحات ارضی و تخطعه[تخطئه] ششم بهمن از وی کشف، که سه عدد آن را در میدان نصب نموده و به موقع نسبت به جمع‌آوری آن اقدام گردیده؛ مضافاً اینکه از محل سکونت وی بازرسی به عمل آمده، لیکن هیچ‌گونه مدرکی به دست نیامده است.
نظریه شنبه . خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه . خبر صحت دارد و برابر تحقیقات، اصغری در اظهاراتش بیان داشته در مورخه 4 جاری، اعلامیه‌های موصوف را از شخص ناشناسی که به وی در مقابل نصب آنها 1000 ریال داده، در معابر عمومی نصب نماید. تحقیقات در این2

توضیحات سند:

1. مسئله آزادی زنان و دادنِ حق رأی به آنان، مستمسکی بود تا رژیم شاهنشاهی پهلوی به نیات شوم خود که همانا وابستگیِ صددرصدی به بیگانگان بود، جامه‌ی عمل بپوشاند. امام خمینی(ره) و دیگر مراجع معظم تقلید و علماء، با حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، هیچگونه مخالفتی نداشتند، ولی با توجه به آگاهی از نیت شومی که در پشت پرده‌ی طرح این مسئله قرار داشت، نسبت به آن معترض بودند. در این رابطه در اسفند ماه سال 1341 ش که تبلیغات حولِ محور آزادی زنان بسیار بود، از سوی امام خمینی(ره) و دیگر مراجع و علمای قم اعلامیه مشترکی صادر شد که در بخشی از آن آمده است: « روحانیت، با هر فشار و مضیقه و اهانتى که دولت بر آن وارد کرده و درصدد وارد کردن است، تکلیف دینى و وجدانى خود را در این تشخیص داده که مصالح و مفاسد را به دولتها و به جامعه مسلمین گوشزد کند؛ و از نصیحت مشفقانه به زمامداران و اولیاى امور خوددارى نکند؛ و آنچه را براى این ملت بدبخت ضعیف گرسنه بناست پیشامد کند، و آثار و نشانه آن یکى بعد از دیگرى نمایان مى‌شود، به جامعه بشر برساند. با این اختناق جانفرساى مطبوعات و سختگیرى دستگاه انتظامى، که حتى براى طبع یک ورقه مشتمل بر نصیحت و راهنمایى، یا پخش آن، اشخاصى به حبس کشیده و مورد اهانت و شکنجه واقع مى‌شوند، روحانیت ملاحظه مى‌کند که دولت مذهب رسمى کشور را ملعبه خود قرار داده، و در کنفرانس‌ها اجازه مى‌دهد که گفته شود قدم هایى براى تساوى حقوق زن و مرد برداشته شده. در صورتى که هر کس به تساوى حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اینها، که جزء احکام ضرورى اسلام است، معتقد باشد و لغو نماید، اسلام تکلیفش را تعیین کرده است.
‌روحانیت مى‌بیند که پایه‌هاى اقتصادى این مملکت در شرف فروریختن است؛ و بازار این کشور در حکم سقوط است. چنانکه از پرونده‌هاى مربوط به سفته‌هاى بى‌محل، که هر روز بر قطرش افزوده مى‌شود، این مطلب واضح مى‌شود. و همین طور امر زراعت این کشور در معرض سقوط است. به دلیل اینکه در این مملکت، که باید هر استانش زراعت مورد احتیاج تمام مملکت را بدهد، هر چند وقت به عنوان احتمال خشکسالى یا به عنوان دیگرى، تصویبنامه وارد کردن گندم صادر مى‌کنند. بلکه چنانچه گفته مى‌شود، اخیراً به صورت آرد مى‌آورند که آسیاهاى ایران نیز از کار بیفتد. با این‌وضع رقت بار به جاى آنکه دولت درصدد چاره برآید، سر خود و مردم را گرم مى‌کند به امثال دخالت زنان در انتخابات، یا اعطاى حق زن‌ها، یا وارد نمودن نیمى از جمعیت ایران را در جامعه. و نظایر این تعبیرات فریبنده، که جز بدبختى و فساد و فحشا چیز دیگرى همراه ندارد. آقایان نمى‌دانند که اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بیش از هر کس نموده؛ و احترام به حیثیت اجتماعى و اخلاقى آنها موجب شده است که از این نحو اختلاطِ مخالف با عفت و تقواى زن جلوگیرى کند؛ نه آنکه خداى نخواسته آنان را مانند محجورین و محکومین قرار داده. مگر فقط علامت عدم محجوریت آن است که در این مجلس‌ها وارد شوند؟! اگر چنین است، باید اولْ نظام برّى و بحرى، و صاحب منصبان و اجزاى امنیه و نظمیه و شاهزادگان بلافصل و اشخاصى که کمتر از بیست سال دارند، از محجورین و محکومین باشند! روحانیون تمام این پیشامدها را که اکنون مى‌بینید و بعد خواهید دید، پیش‌بینى کرده بودند... اللَّهُمَّ إِنَّا نَشکُو إِلَیکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا- صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ و آلهِ- و غَیبَۀَ وَلیِّنَا و کَثرَۀَ عَدُوِّنَا و قِلَّۀَ عَدَدِنَا و شِدَّۀَ الفِتَنِ بِنَا و تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَینَا. فَصَلِّ عَلى‌ مُحَمَّدٍ و آلِهِ، و أَعِنَّا عَلى‌ ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنکَ تُعَجِّلُهُ و بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ و نَصرٍ تُعِزُّهُ و سُلطانِ حقٍّ تُظهِرُهُ. «1» فإنَّا للهِ و إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ‌
مرتضى الحسینى اللنگرودى، احمد حسینى الزنجانى، محمد حسین طباطبائى، محمد الموسوی الیزدى، محمد رضا الموسوی الگلپایگانى، سیدکاظم شریعتمدارى، روح الله الموسوی الخمینى، هاشم الآملى، مرتضى الحائرى «صحیفه امام ج1 ص 148»
و امام خمینی(ره) در 29 اسفند همان سال نیز در این خصوص فرمود: « اى مسلمانان عالم! بدانید در جریان تصویبنامه انجمنهاى ایالتى و ولایتى علت مخالفت علماى اسلام قضیه شرکت زنان در انتخابات نبود، این قضیه ناچیزتر از آن بود که آن قیام عمومى را به همراه داشته باشد. مسأله این بود که علما و روحانیون دیدند که دستگاه جبار مى‌خواهد با کید شیطانى اسلام را قلب کند و اوضاع را به عقب برگرداند. آیا در چنین شرایطى که آنها قوانین مقدس اسلامى را بازیچه دست خود قرار داده‌اند، ما ساکت بنشینیم و اعتراض نکنیم‌.» همان . ج 1 ص 161
2. این سند دارای صفحه‌ی دومی نیز بوده، که در اسناد موجود نبود.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 2 صفحه 174

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.