صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

پیرو: 1719/21 ﻫ ـ 2/7/57

تاریخ سند: 3 مهر 1357


پیرو: 1719/21 ﻫ ـ 2/7/57


متن سند:

به: 312 شماره: 1721 /21 ﻫ از: قم [ناخوانا] در شب گذشته ضمن تماس با شریعتمداری مطالبی [ناخوانا] اقداماتی علیه دولت عراق درباره ایجاد محدودیت برای خمینی مطرح و قرار می‌شود ضمن مراجعه به سفارت عراق در این مورد آیات ثلاثه که دچار محظوراتی شده‌اند با یک‌دیگر مشورت[نمایند] و سعید1 هم در تهران با آیت‌الله خوانساری ملاقات و در صورت توفیق با آیت‌الله خوئی نیز تماس و تصمیماتی اتخاذ نمایند.
ضمناً‌ سعید اضافه می‌نماید که امکان دارد ایجاد محدودیت برای خمینی ارتباط به وضع موسی‌صدر2 و یا ارتباط به دولت ایران داشته باشد.
ناشناسی هم در این مورد ضمن تماس با شریعتمداری اظهار نظر نموده که چون خمینی قصد رفتن به کشور دیگری مربوط به شرق را داشته به همین جهت دولت عراق مانع خروج خمینی3 شده است.
توضیح این‌که بنابی از تبریز و یک‌نفر دیگر به نام صالحی نیز مسئله ایجاد محدودیت برای خمینی را دنبال و پیگیری می‌نماید.
آیت‌الله مرعشی نجفی روز جاری تلگرافی به منظور رفع محدودیت از خمینی به عنوان رئیس جمهوری عراق مخابره کرده است.
مراتب استحضاراً معروض [گردید].
باصری‌نیا گیرنده: مجتبوی ـ ساعت 915 ـ 3 /7 /57 در بولتن درج شود.
ثابتی 3 /7 /57

توضیحات سند:

1.
منظور آیت‌الله سعید تهرانی است.
2.
آیت‌الله سید موسی‌ صدر: فرزند سیدصدرالدین معروف به امام موسی صدر،‌ روحانی برجسته ایرانی و رهبر متنفذ شیعیان لبنان در سال 1307 یا 1308 شمسی در قم متولد گردید.
مادرش فیضیه خانم، دختر آیت‌الله حاج آقا حسین قمی بود.
وی دوره ابتدایی را در دبستان حیات قم گذرانید و مدرک پایان متوسطه را از دبیرستان حکیم سنایی آن شهر اخذ نمود.
در سال 1320 تحصیلات حوزوی را شروع کرد و بیش از یک دهه پس از گذراندن دوره مقدمات و سطوح، در درس خارج فقه و اصول و فلسفه استادان نامی و بزرگ حوزه از جمله آیات عظام امام خمینی، سیداحمد خوانساری و محقق داماد شرکت نمود.
هم‌زمان درجه لیسانس حقوق اقتصادی را از دانشکده حقوق دریافت کرد.
در سال 1332 بعد از فوت پدر به نجف‌اشرف هجرت نمود و تا سال 1337 از محضر اساتیدی چون آیات عظام حکیم، خویی و عبدالهادی شیرازی کسب فیض نمود و در 37 سالگی به درجه والای اجتهاد نایل آ‌مد.
در سال 1338 به همراه خانواده خود راهی لبنان شد.
هجرت امام‌موسی صدر به لبنان بنا بر وصیت رهبر فقید شیعیان لبنان مرحوم امام شرف‌الدین و در پی دعوت شیعیان جنوب لبنان و نیز بر اثر تشویق و ترغیب‌های مکرر مراجع بزرگ آن زمان صورت گرفت.
این درحالی بود که مرحوم آیت‌الله بروجردی، وی را به عنوان نماینده خود در ایتالیا برگزیده بود.
امام موسی صدر در مدت 20 سالی که در لبنان اقامت داشت تلاش‌های فراوانی در جهت ارتقاء کمی و کیفی رفاه شیعیان و تقویت دین و اعتقادات و اخلاقیات آنان کرد.
با برنامه‌ریزی‌های وی و حمایت اکثریت جوانان شیعه در لبنان مشاغل متعددی به‌وجود آمد و بسیاری از زنان و مردان لبنانی در آموزشگاه‌ها، مراکز فنی و حرفه‌ای، کارگاهها و مدارس مشغول کار و تحصیل شدند.
او در این مدت نقش مؤثری در متشکل‌کردن شیعیان لبنان ایفا کرد.
امام موسی صدر به شیعیان آموخت که اسرائیل شرّ مطلق است و هرگونه دادوستد با صهیونیست‌ها حرام می‌باشد و سازمان نظامی امل را با هدف دفاع از جنوب لبنان در برابر تعرضات صهیونیست‌ها پایه‌گذاری کرد.
وی بانی مبارزه با نظام طائفه‌گری در لبنان بود و عامل مؤثری در مقابله با سلطه‌خواهی اقلیت مارونی بر کشور اسلامی لبنان به شمار می‌رفت.
امام موسی صدر سه هفته قبل از هجرت تاریخی حضرت امام خمینی به پاریس، طی مقاله‌ای در روزنامه لوموند از انقلاب اسلامی ایران به عنوان ادامه حرکت انبیای الهی یاد کرد و حضرت امام را به عنوان یگانه رهبر بزرگ انقلاب به دنیای اسلام معرفی نمود.
دو روز از انتشار مقاله نگذشته بود که وی به صورت اسرارآمیزی در روز نهم شهریور 1357 درحالی که می‌خواست لیبی را به مقصد لبنان ترک گوید با دو تن از همراهانش ناپدید شد.
امام موسی صدر برای شیعیان لبنان یک ناجی بزرگ بود و علما و چهره‌های برجسته لبنان اعم از شیعه و سنی او را یار و یاور خود می‌دانستند.
(مشاهیر سیاسی قرن بیستم، احمد ساجدی،‌ صفحه 283، سال 1374 و امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1378) امام خمینی در زمان ربوده شدن آیت‌الله موسی صدر در نجف حضور داشت و به طرق مختلف پی‌گیر موضوع ربایش وی بود، لذا در 22 /6 /57 با ارسال نامه به یاسر عرفات و سران اجلاس صمود (جبهه پایداری متشکل از کشورهای سوریه، الجزایر، لیبی و رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین یعنی یاسر عرفات) و اعزام دونفر از نزدیکان به لیبی، تلاش وسیعی را در این‌باره به انجام رساندند.
متن نامه‌ها و خبر اعزام دونفر به شرح زیر است.
بسم‌الله الرحمن الرحیم جناب آقای یاسر عرفات رئیس کمیته اجرائیه سازمان آزادیبخش فلسطین از سلامت جناب حجت‌الاسلام آقای سیدموسی صدر رئیس مجلس شیعیان لبنان هیچ‌گونه اطلاعی ندارم و موجب نگرانی اینجانب است از جنابعالی تقاضا دارم هرچه زودتر از مکان ایشان اطلاع پیدا کرده و این‌جانب را از سلامتی ایشان آگاه گردانید.
توفیق جنابعالی را در اهداف اسلامی خواستارم.
10 شوال 98 روح‌الله موسوی خمینی بسم‌الله الرحمن الرحیم پس از اهداء سلام، این جانب از غیبت جناب حجت‌الاسلام آقای سید موسی صدر نگران و متأثرم.
از جناب عالی تقاضا دارم که این موضوع را با سران کشورهایی که در قضیۀ فلسطین اجتماع کرده‌اند،‌ درمیان گذارید و اهتمام آنان را جلب نمایید.
ما و ملت ایران در این عصر گرفتار رژیمی هستیم که با اتکا به پشتیبانی آمریکا ملت را در آتش دیکتاتوری و کشتارهای دسته‌جمعی و سلب همه آزادی‌ها می‌سوزاند.
ما از شما سران دولت‌های اسلامی برای رهایی ملت بی‌پناه ایران کمک می‌خواهیم.
برادران مسلمان شما در زیر چکمه دژخیمان شاه خرد شده‌اند و حکومت نظامی که در اکثر شهرستان‌های مهم ایران برپاست ملت را به جان آورده.
از پیامبر اسلامی صلی‌الله علیه و آله و سلم نقل می‌شود: « کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»، همه افراد و از جمله شما سران دولت‌های اسلامی که قدرت دفاع از ملت مظلوم ما را دارید مسوؤل هستید.
راجع به این که ایشان راچه کسی مخفی کرده است، من اطلاعی ندارم.
اما راجع به این که ایشان زنده‌اند و برگردند، امیدوارم که زنده باشند و برگردند، من به ایشان علاقه دارم و امیدوارم که به سلامت برگردند و کار خودشان را ادامه دهند.
والسلام‌ علیکم و رحمۀ‌الله و برکاته 10 شوال 98 [22 /6 /57] روح‌الله‌ الموسوی الخمینی * [به:] 713 شماره: 697 /213 [از:] 213 تاریخ: 20 /9 /57 اعزام دو نفر از نزدیکان خمینی به لیبی خمینی دو نفر از نزدیکان خود را به لیبی فرستاده است تا در مورد سرنوشت موسی‌ صدر تحقیق کنند و درصورتی که نامبرده در لیبی به سر می‌برد تقاضای آزادی او را بنمایند ولی نامبردگان نتوانسته‌اند در مأموریت خود توفیق به دست آورند...
.
(رک: امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک، صفحه 509، 510، 578، 579) 3.
خروج امام خمینی از عراق و هجرت به پاریس: به دنبال تنگناها و فشارهای دولت عراق در مهرماه سال 57، حضرت امام خمینی تصمیم به مهاجرت از عراق گرفتند.
لذا صبح روز 12 مهر بدون اطلاع قبلی همراه عده‌ای از مأموران عراقی و در معیت فرزند خود و چند نفر از علاقه‌مندانشان نجف اشرف را به قصد کویت ترک گفتند.
در ساعت 30 /1 بعد از ظهر به پاسگاه مرزی کویت رسیدند ولی با آن که ایشان و همه همراهان ویزای ورود به کویت داشتند، دولت کویت بعد از چند ساعت اعلام کرد که با ورود ایشان مخالفت دارد، لذا به عراق بازگشتند.
سفیر وقت انگلیس در تهران در ملاقات خود با وزیر کشور گفت: وقتی آیت‌الله خمینی می‌خواست از عراق به کویت عزیمت کند ما از دولت دوستمان (کویت) خواستیم که او را راه ندهد و ملاحظه کردید که این‌چنین هم کردند.
آیات عظام قم و شهرهای دیگر ایران شدیداً‌ به رفتار دولت عراق اعتراض نمودند و مردم در شهرهای مختلف دست به تظاهرات زدند تا این‌که حضرت امام روز جمعه 14 مهر در ساعت 50 /4 به وقت تهران وارد پاریس شدند و به دهکده‌ای نزدیک پاریس به نام نوفل‌لوشاتو رفته و در منزل یکی از دوستداران خود اقامت گزیدند.
امام خمینی قبل از عزیمت به پاریس، ضمن اعلامیه‌ای علت مهاجرت به آن‌جا را تشریح کردند: «...
.
اکنون که من به ناچار باید ترک جوار مولا امیرالمؤمنین (ع) را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم ـ که مورد هجوم همه جانبۀ اجانب و وابستگان به آنان هستید ـ باز نمی‌بینم، و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نموده‌اند، به سوی فرانسه پرواز می‌کنم.
» حضرت امام خمینی درباره علت انتخاب کشور فرانسه گفتند: « من پس از برگرداندنم از کویت با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود.
آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.
» امام خمینی در اولین اظهارات خود در پاریس گفتند که اگر فرانسه برای ایشان کمترین محدودیت‌هایی ایجاد کند، این کشور را نیز ترک خواهند کرد.
(پیشین، غلامرضا کرباسچی صفحه 952 و دکتر باقر عاقلی صفحه 365)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 455

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.