تاریخ سند: 11 آذر 1342
موضوع: فعالیت به نفع حزب ایران نوین
متن سند:
تاریخ:11 /9 /1342
شماره: اداره دوم عملیات 452 /321
موضوع: فعالیت به نفع حزب ایران نوین
اخیرا آقاى خسروانى1 وزیر کار به نفع حزب ایران نوین دست به فعالیت زده و علناً خود را طرفدار آن حزب معرفى نموده است. با ورود آقاى خسروانى به حزب ایراننوین فعالیت به نفع این حزب در وزارت کار و ادارات کار استانها شروع شده و کسانى که از تشکیلات حزبى اطلاعاتى دارند از جمله آقاى بدرخانى و امثال او به طهران خواهند آمد تا دستوراتى جهت تأسیس شعب این حزب در شهرستانها بگیرند. ضمناً در سازمان بیمههاى اجتماعى نیز فعالیت به نفع حزب ایران نوین آغاز گردیده است.
دیگر اینکه مهندس روحانى رئیس سازمان آب نیز شدیدا خود را طرفدارآقاى حسنعلى منصور2 [و] حزب ایران نوین قلمداد کرده و تصمیم دارد که باشگاه سازمان آب را در اختیار آن حزب قرار دهد تا این حزب بتواند فعالیتهاى خود را در آنجا متمرکز نماید.
و چون برادر مهندس روحانى آقاى نصرت روحانى نیز رئیس سازمان کارخانجات آب تهران واقع در کن مىباشد و عده زیادى کارگر در اختیار دارد لذا این دو برادر سخت در تکاپو و فعالیت هستند تا کارگران را نیز در جرگه طرفداران حزب ایران نوین وارد سازند.
تعداد نسخه: 7
گیرندگان: ساواک تهران
توضیحات سند:
1. عطاءالله خسروانى، فرزند هاشم در سال 1298 ﻫ ش به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشتههاى زبان و حقوق در دانشسراى عالى و دانشکدهی حقوق به تحصیل پرداخت و سپس براى ادامهی تحصیلات به فرانسه رفت و در آنجا موفق به اخذ دانشنامه در رشتهی علوم اجتماعى شد. وى از مهرههاى قدیمى وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانى) نشریهی افکار ایران را منتشر مىکرد. خسروانى در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانى و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمى خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلى منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایى ظاهر گردید و در دولتهاى امینى، علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت. در پى ترور منصور و همزمان با انتصاب امیر عباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوى، خسروانى را به دبیر کلى «حزب ایران نوین» گمارد و این امر از آغاز، نارضایتى جواد منصور، دکتر حسن زاهدى و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقى» را برانگیخت. خسروانى علاوه بر دبیر کلى «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت. خسروانى که طبق ارزیابى ساواک، فردى «عوامفریب و حرّاف» محسوب مىشد، تصور مىکرد که به سادگى خواهد توانست رقیب بى صلاحیت خود را کنار زده و به ریاست دولت برسد، از این رو در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانى، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتى با برخى از مقامات آمریکایى دست زد. تحقیقات غیر محسوس تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاهطلبانهی خسروانى را خطرناک تلقى مىنمود، وى را از وزارت کشور و دبیرکلى حزب ایراننوین برکنار کرد و بدینسان یکى از فعالترین رقباى هویدا براى همیشه از صحنهی سیاست خارج شد. خسروانی پس از برکناری به علت غم و غصه شدید به بیماری گواتر «غمباد» مبتلا شد و بعد از مدتی تارهای صوتی او نیز از کار افتاد. با پیروزی انقلاب اسلامی وی به فرانسه رفت و در 29 شهریور 1384 در همانجا درگذشت. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، عطاءالله خسروانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1396.
2. حسنعلى منصور، فرزند رجبعلى (منصورالملک) در سال 1302 ﻫ ش در تهران متولد شد. پدرش از اعضاى اولیه لژ بیدارى ایرانیان بود که در دوران رضاشاه سالیان مدید مشاغل حساسى را عهدهدار بود و در آخرین ماه هاى سلطنت او به صدارت رسید و در دوران محمدرضا شاه پهلوى نیز مجدداً در رأس دولت قرار گرفت. منصور، پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدرسه فیروز بهرام تهران، تحصیلات خود را در رشته حقوق و علوم سیاسى و اقتصاد در فرانسه به پایان برد. او یک بار به جرم قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب پلیس فرانسه قرار گرفت و موضوع در مطبوعات ایران منعکس گردید. خدمات دولتى را بااندیکاتورنویسى در وزارت خارجه آغاز و سپس در اکثر ادارات سیاسى وزارتخانه مشغول کار شد. در سال 1329 به ریاست کل دفتر نخستوزیرى و پس از آن در سال 1336 در زمان حکومت اقبال به سمت قائممقام دبیرکل شوراى عالى اقتصاد منصوب گردید. وى در سال 1337 به معاونت نخستوزیر و دبیرکلى شوراى عالى اقتصاد رسید. ساواک در تاریخ 19 /4 /1337 بیوگرافى او را چنین ثبت کرده است: « ... لیاقت و شایستگى ندارد، حتى به علت ترقى بىجهتى که نموده (به علت نفوذ پدرش و اینکه دکتر اقبال به پدر او مدیون بود، او را به این سمت منصوب کرد) مورد تنفر قاطبه جوانان قرار گرفت.» او در سال 1338 مدتى وزیر کار و سپس وزیر بازرگانى شد. در سال 1340 «کانون مترقى» را تشکیل داد و خود ریاست آن را بر عهده گرفت. در سال 1341 به سمت مدیرعامل شرکت بیمه منصوب گردید و در سال 1342 در رأس یک گروه 42 نفرى از اعضاى کانون مترقى به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. وى در همان سال «حزب ایران نوین» را تأسیس کرد. در تاریخ 17 اسفند 1342 به دستور شاه به نخستوزیرى ایران منصوب شد. منصور از مهرههایى بود که توسط انگلیسىها به آمریکاییها معرفى شد و بنابراین حمایت هر دو قدرت را پشت سر داشت و در واقع روى کار آمدن او توسط «جانسون» رئیس جمهور وقت آمریکا و سازمان «سیا» صورت گرفت. او در دوره نخستوزیرى خود اقدام به تصویب لایحه کاپیتولاسیون در اعطاى مصونیت به مستشاران آمریکایى نمود و در پى اعتراض شدید و سخنان کوبنده حضرت امام خمینى (ره) در تشریح کاپیتولاسیون، در آبان سال 1343 مبادرت به تبعید ایشان به ترکیه کرد. بر اساس گزارشهای ساواک، وى از اعضاى «لژ پهلوى» و «باشگاه بینالمللى لاینز» بود. سرانجام حسنعلى منصور در اول بهمن ماه 1343 در جلوى مجلس شوراى ملى به ضرب گلوله محمد بخارایى عضو هیأت مؤتلفه اسلامى ترور شد و در پنجم بهمن همان سال در بیمارستان درگذشت.
ر.ک: کابینهی منصور به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
منبع:
کتاب
منصور روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 28
